پاسخ اجمالی:
محال عقلى به حکم عقل غیر ممکن است، یا به تعبیر دیگر از دایره قدرت بیرون مى باشد. یعنى اصولا به کاربردن کلمه قدرت در مورد آن بى معنا است و خود پیشنهاد ایجاد محال عقلی، غلط است و در حقیقت مفهومش این است که انسان در آن واحد، چیزى را بخواهد و نخواهد. بنابراین محالات عقلى نه در بحث اعجاز و نه در هیچ بحث دیگرى قابل طرح نیست؛ آنچه قابل طرح است محال عادّى است.
پاسخ تفصیلی:
خیر، زیرا محال عقلى ـ خواه محال ذاتى باشد، مانند اجتماع نقیضین و ضدّین در محل واحد و در زمان واحد ـ یا محال بالغیر ـ مانند کارى که وجود آن سرانجام منتهى به یک محال عقلى مى شود ـ به حکم عقل غیر ممکن است، یا به تعبیر دیگر از دایره قدرت بیرون مى باشد. یعنى اصولا به کاربردن کلمه قدرت در مورد آن بى معنا است؛ مثل این که پیامبرى بخواهد در آنِ واحد، چیزى موجود باشد و موجود نباشد؛ و یا صخره عظیمى را در پوست یک تخم مرغ جا دهد بى آن که صخره کوچک شود یا تخم مرغ بزرگ گردد؛ این گونه پیشنهادها در درون خود تضادّى را پرورش مى دهد؛ یعنى خود پیشنهاد غلط است و در حقیقت مفهومش این است که انسان چیزى را بخواهد و نخواهد (دقّت کنید).
بنابراین محالات عقلى نه در بحث اعجاز و نه در هیچ بحث دیگرى قابل طرح نیست؛ آنچه قابل طرح است محال عادّى است؛ بنابراین معجزه فقط یک محال عادى به شمار مى آید . یعنى طبق روال معمولى قانون علت و معلول چنین چیزى با اسباب و شرایط معمولى و با نیروى انسانى قابل تحقّق نیست؛ ولى هیچ مانعى ندارد که با نیروى الهى حاصل گردد.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.