پاسخ اجمالی:
آیه 4 سوره احزاب درباره «جمیل بن معمر» نازل شد که داراى حافظه بسیار قوى بود و ادعا مى کرد دارای «دو قلب» است که با هر کدام از آنها بهتر از محمّد(ص) مى فهمد! لذا مشرکان قریش او را «ذو القلبین» مى نامیدند. اما در جنگ «بدر» که مشرکان فرار کردند، او نیز چنان دست و پای خود را گم کرده بود که یک لنگه کفشش در پایش بود و لنگه دیگر را به دست گرفته بود و فرار مى کرد و معلوم شد به اندازه یک قلب هم نمی فهمد.
پاسخ تفصیلی:
در آیه (4) سوره «احزاب» می خوانیم: «ما جَعَلَ اللّهُ لِرَجُل مِنْ قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ وَ ما جَعَلَ أَزْواجَکُمُ اللاّئِی تُظاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهاتِکُمْ وَ ما جَعَلَ أَدْعِیاءَکُمْ أَبْناءَکُمْ ذلِکُمْ قَوْلُکُمْ بِأَفْواهِکُمْ وَ اللّهُ یَقُولُ الْحَقَّ وَ هُوَ یَهْدِی السَّبِیلَ»؛ (خداوند براى هیچ کس دو دل در درونش نیافریده؛ و هرگز همسرانتان را که مورد «ظهار» قرار مى دهید مادران شما قرار نداده؛ و [نیز] فرزند خوانده هاى شما را فرزند حقیقى شما قرار نداده است؛ این سخن شماست که به دهان خود مى گوئید [سخنى باطل و بى پایه]؛ اما خداوند حق را مى گوید، و او به راه راست هدایت مى کند).
شأن نزول:
جمعى از مفسران، در شأن نزول این قسمت از آیه، نوشته اند: در زمان جاهلیت مردى بود به نام «جمیل بن معمر» داراى حافظه بسیار قوى، او ادعا مى کرد: در درون وجود من «دو قلب»! است که با هر کدام از آنها بهتر از محمّد(صلى الله علیه وآله) مى فهمد! لذا مشرکان قریش او را «ذو القلبین»! (صاحب دو قلب) مى نامیدند.
در روز جنگ «بدر» که مشرکان فرار کردند، «جمیل بن معمر» نیز در میان آنها بود، «ابوسفیان» او را در حالى دید که، یک لنگه کفشش در پایش بود و لنگه دیگر را به دست گرفته بود و فرار مى کرد.
«ابوسفیان» به او گفت: چه خبر؟!
گفت: لشکر فرار کرد.
گفت: پس چرا لنگه کفشى را در دست دارى و دیگرى را در پا؟!
جمیل بن معمر گفت: به راستى متوجه نبودم، گمان مى کردم هر دو لنگه در پاى من است (معلوم شد با آن همه ادعا چنان دست و پاى خود را گم کرده که به اندازه یک قلب هم چیزى نمى فهمد، البته منظور از قلب، در این موارد عقل است).(1)، (2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.