پاسخ اجمالی:
در آن هنگام که پیامبر(ص) در «مکّه» بود، و مؤمنان در اقلیت قرار داشتند، مشرکان پیروزی «ایرانیان» مشرک بر «رومیان» اهل کتاب را به فال نیک گرفتند، و دلیل بر حقانیت شرک خود دانستند! آیات 1 تا 5 سوره روم نازل شد و قاطعانه گفت: چیزى نمى گذرد که آنها از «رومیان» شکست خواهند خورد. این پیشگوئى قاطع، از یکسو نشانه اعجاز قرآن بود و از سوى دیگر نقطه مقابل تفأّل مشرکان بود، و مسلمانان را دلگرم ساخت.
پاسخ تفصیلی:
در آیات (1 ـ 5) سوره «روم» می خوانیم: «الم * غُلِبَتِ الرُّومُ * فِی أَدْنَى الاَْرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ * فِی بِضْعِ سِنِینَ لِلّهِ الاَْمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ یَوْمَئِذ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ * بِنَصْرِ اللّهِ یَنْصُرُ مَنْ یَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ»؛ (الم * رومیان مغلوب شدند! * [و این شکست] در سرزمین نزدیکى رخ داد؛ اما آنان پس از [این] مغلوبیت به زودى غلبه خواهند کرد... * در چند سال! همه کارها از آن خداست؛ چه قبل و چه بعد [از این شکست و پیروزى]؛ و در آن روز مؤمنان [به خاطر پیروزى دیگرى] خوشحال خواهند شد... * به سبب یارى خداوند؛ و او هر کس را بخواهد یارى مى دهد؛ و او صاحب قدرت و رحیم است).
شأن نزول:
مفسران بزرگ، همگى اتفاق دارند که، آیات نخستین این سوره، بدین سبب نازل شد: در آن هنگام که پیامبر(صلى الله علیه وآله) در «مکّه» بود، و مؤمنان در اقلیت قرار داشتند، جنگى میان «ایرانیان» و «رومیان» در گرفت، و در این نبرد ایرانیان پیروز شدند.
«مشرکان مکّه» این را به فال نیک گرفتند، و دلیل بر حقانیت شرک خود دانستند! و گفتند: ایرانیان، مجوسى هستند و مشرک (دوگانه پرست) اما رومیان مسیحى اند و اهل کتاب، همان گونه که «ایرانیان» بر «رومیان» غلبه کردند، پیروزى نهائى از آن شرک است و طومار اسلام به زودى پیچیده خواهد شد، و ما پیروز مى شویم.
گرچه این گونه نتیجه گیرى ها پایه و مایه اى نداشت اما در آن جو و محیط براى تبلیغ در میان مردم جاهل، خالى از تأثیر نبود، لذا این امر بر مسلمانان گران آمد.
آیات فوق نازل شد و قاطعانه گفت: گرچه «ایرانیان» در این نبرد پیروز شدند، اما چیزى نمى گذرد که از «رومیان» شکست خواهند خورد، و حتى حدود زمان این پیشگوئى را نیز بیان داشته، گفت: این امر فقط در طول چند سال به وقوع مى پیوندد!.
این پیشگوئى قاطع قرآن، که از یکسو نشانه اعجاز این کتاب آسمانى و اتکاء آورنده آن به علم بى پایان پروردگار به عالم غیب است، و از سوى دیگر نقطه مقابل تفأّل مشرکان بود، مسلمانان را طورى دلگرم ساخت که مى گویند: حتى بعضى با مشرکان روى این مسأله، شرط بندى مهمى کردند! (آن روز هنوز حکم تحریم این گونه شرط بندى ها نازل نشده بود).(1)، (2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.