پاسخ اجمالی:
سوگند اول و دوم، ناظر به مسأله بادها و طوفان ها است و سوگند سوم و چهارم و پنجم ناظر به نشر آیات حق به وسیله فرشتگان و سپس جدا کردن حق از باطل و بعد القاء ذکر و دستورهاى الهى به پیامبران به منظور اتمام حجت و انذار است.
پاسخ تفصیلی:
در آیات 1ـ5 سوره «مرسلات» مى خوانیم(سوگند به آنها که پى در پى فرستاده مى شوند)؛ «وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً»(1) .
(و آنها که همچون طوفان و تند باد حرکت مى کنند)؛ «فَالْعاصِفاتِ عَصْفاً».
(و سوگند به آنها که مى گسترانند و منتشر مى سازند)؛ «وَ النّاشِراتِ نَشْراً».
(و آنها که جدا مى کنند)؛ «فَالْفارِقاتِ فَرْقاً».
(و آنها که آیات بیدار کننده را القا مى نمایند)؛ «فَالْمُلْقِیاتِ ذِکْراً».
(براى اتمام حجت یا انذار)؛ «عُذْراً أَوْ نُذْراً».(2)
اکنون ببینیم این سوگندهاى سربسته که از مسائل مهمى خبر مى دهد مفهومش چیست؟
در اینجا سه تفسیر معروف وجود دارد:
1 ـ تمام این قَسَم هاى پنجگانه اشاره به «بادها و طوفان ها» است که نقش مؤثرى در بسیارى از مسائل جهان طبیعت دارند، بنابراین مفهوم آیات چنین مى شود: سوگند به بادهائى که پشت سر هم مى وزند.
و سوگند به طوفان هائى که شدیداً حرکت مى کنند.
و قسم به آنها که ابرها را مى گسترانند و قطرات حیات بخش باران را از لابلاى آنها روانه سرزمین هاى خشک مى کنند.
و سوگند به آنها که ابرها را بعد از ریزش باران پراکنده مى سازند.
و قسم به این بادها که با این برنامه، انسان ها را به یاد خدا مى اندازند.
بعضى نیز«فَالْعاصِفاتِ عَصْفاً» را اشاره به طوفان هاى عذاب که نقطه مقابل بادهاى حیات بخش است دانسته اند که آن هم به نوبه خود مایه تذکر و بیدارى است.
2 ـ تمام این سوگندها اشاره به «فرشتگان آسمان» است، یعنى قسم به فرشتگانى که پى در پى به سوى انبیاء فرستاده مى شوند (یا فرشتگانى که با برنامه هاى شناخته شده و معروف فرستاده مى شوند).
و قسم به آنها که همچون طوفان با سرعت تمام به دنبال مأموریت خود مى روند.
و به آنها که آیات کتب آسمانى را در برابر پیامبران مى گسترانند و نشر مى دهند.
و آنها که با این عمل حق را از باطل جدا مى سازند.
و آنها که ذکر حق و دستورات او را به انبیاء القاء مى کنند.
3 ـ سوگند اول و دوم، ناظر به مسأله «بادها و طوفان ها» است و سوگند سوم و چهارم و پنجم را ناظر به نشر آیات حق به وسیله «فرشتگان» و سپس جدا کردن حق از باطل و بعد القاء ذکر و دستورهاى الهى به پیامبران به منظور اتمام حجت و انذار است.
چیزى که مى تواند شاهد بر تفسیر سوم باشد:
اولاً ـ جداسازى این دو دسته از سوگندها در آیات، به وسیله «واو» است، در حالى که بقیه به وسیله «فاء» عطف شده که نشانه ارتباط و پیوند آنها است.
ثانیاً ـ همه این سوگندها براى مطلبى است که در آیه هفتم آمده، یعنى حقانیت و واقعیت رستاخیز و معاد و مى دانیم در آستانه رستاخیز دگرگونى عظیمى در عالم پیدا مى شود، طوفان هاى شدید زلزله ها و حوادث تکاندهنده از یکسو و سپس تشکیل دادگاه عدل الهى از سوى دیگر که در آنجا فرشتگان نامه هاى اعمال را نشر مى دهند و میان صفوف مؤمنان و کافران جدائى مى افکنند و حکم الهى را در این زمینه القا مى کنند.
اگر قَسَم هاى پنجگانه فوق طبق این تفسیر بیان شود تناسبى با مُقسمٌ به یعنى چیزى که براى آن سوگند یاد شده است خواهد داشت و تفسیر اخیر از این نظر برترى دارد.
ذک در جمله«فَالْمُلْقِیاتِ ذِکْراً» یا به معنى علوم و دانش هائى است که به انبیاء القاء شده، یا آیاتى است که بر آنها نازل گشته است و مى دانیم در آیات قرآن از خود قرآن تعبیر به «ذکر» شده است، چنان که در آیه 6 سوره «حجر» آمده است«وَ قالُوا یا أَیُّهَا الَّذِی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ إِنَّکَ لَمَجْنُون»؛ (دشمنان مى گفتند: اى کسى که ذکر بر تو نازل شده است تو دیوانه اى)
تعبیر به «المُلْقِیات» به صورت «جمع» با این که فرشته وحى یعنى «جبرئیل» یک فرد بیشتر نبود، به خاطر این است که از بعضى از روایات استفاده مى شود: گاه براى نزول آیات قرآن گروه هاى عظیمى از فرشتگان، جبرئیل را همراهى مى کردند، در آیه 15 سوره «عبس» نیز آمده است«بِأَیْدِی سَفَرَة» یعنى (آیات قرآنى به دست سفیران الهى [فرشتگان] بر پیامبر اسلام نازل شده است). (3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.