پاسخ اجمالی:
این آیات در مورد«سَرِیّه عبداللّه بن جحش» نازل شده است. وقتی پیامبر(ص) او را در مورد جنگ در ماه حرام توبیخ نمود و مسلمانان به سرزنش آنها پرداختند و مشرکان نیز زبان به طعن پیامبر(ص)گشودند، آیه اوّل نازل شد. پس از آن عبداللّه و همراهانش اظهار کردند، براى درک ثواب جهاد،کوشش کرده اند و از پیامبر(ص) پرسیدند: آیا اجر مجاهدان را دارند یا نه؟ که آیه دوم نازل گردید.
پاسخ تفصیلی:
در آیات (217 ـ 218) سوره «بقره» می خوانیم: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتال فیهِ قُلْ قِتالٌ فیهِ کَبیرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبیلِ اللّهِ وَ کُفْرٌ بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِنْدَ اللّهِ وَ الْفِتْنَةُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا یَزالُونَ یُقاتِلُونَکُمْ حَتّى یَرُدُّوکُمْ عَنْ دینِکُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا وَ مَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَیَمُتْ وَ هُوَ کافِرٌ فَأُولئِکَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ وَ أُولئِکَ أَصْحابُ النّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ * إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ الَّذینَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فی سَبیلِ اللّهِ أُولئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللّهِ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ»؛ (از تو، درباره جنگ کردن در ماه حرام، سؤال مى کنند، بگو: «جنگ در آن، [گناهى] بزرگ است؛ ولى جلوگیرى از راه خدا [و گرایش مردم به آئین حق] و کفر ورزیدن نسبت به او و هتک احترام مسجد الحرام، و اخراج ساکنان آن، نزد خداوند مهم تر از آن است؛ و ایجاد فتنه، [و محیط نامساعد، که مردم را به کفر تشویق و از ایمان باز مى دارد] حتى از قتل بالاتر است. و مشرکان پیوسته با شما مى جنگند تا اگر بتوانند شما را از آیینتان برگردانند؛ ولى کسى که از آیینش برگردد و در حال کفر بمیرد، تمام اعمال نیک [گذشته] او، در دنیا و آخرت، بر باد مى رود؛ و آنان اهل دوزخند؛ و همیشه در آن خواهند بود. * کسانى که ایمان آورده و کسانى که هجرت کرده و در راه خدا جهاد نموده اند، آنها امید به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است).
شأن نزول:
گفته اند: این آیه در مورد «سَرِیّه عبداللّه بن جحش» نازل شده است.(1)
جریان چنین بود: پیش از جنگ «بدر» پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) «عبداللّه بن جحش» را طلبید، نامه اى به او داد و هشت نفر از مهاجرین را همراه وى نمود، به او فرمان داد: پس از آن که دو روز راه پیمود، نامه را بگشاید، و طبق آن عمل کند، او پس از دو روز طى طریق، نامه را گشود و چنین یافت:
«پس از آن که نامه را باز کردى، تا «نخله» (زمینى که بین «مکّه» و «طایف» است) پیش برو، و در آنجا وضع قریش را زیر نظر بگیر و جریان را به ما گزارش بده».
«عبداللّه» جریان را براى همراهانش نقل نمود و اضافه کرد: پیامبر مرا از مجبور ساختن شما در این راه منع کرده است، بنابراین هر کس آماده شهادت است با من بیاید و دیگران باز گردند، همه با او حرکت کردند، هنگامى که به «نخله» رسیدند به قافله اى از قریش برخورد کردند که «عمرو بن حضرمى» در آن بود، چون روز آخر ماه رجب (یکى از ماه هاى حرام) بود در مورد حمله به آنها به مشورت پرداختند.
بعضى گفتند: اگر امروز هم از آنها دست برداریم وارد محیط حرم خواهند شد و دیگر نمى توان متعرض آنها شد، سرانجام شجاعانه به آنها حمله کردند «عمرو بن حضرمى» را کشتند و قافله را با دو نفر نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله) آوردند، پیغمبر به آنان فرمود: من به شما دستور نداده بودم که در ماه هاى حرام نبرد کنید و دخالتى در غنائم و اسیران نکرد، مجاهدان ناراحت شدند و مسلمانان به سرزنش آنها پرداختند، مشرکان نیز زبان به طعن گشودند که محمّد(صلى الله علیه وآله) جنگ و خون ریزى و اسارت در ماه هاى حرام را حلال شمرده، در این هنگام آیه اوّل نازل شد.
پس از آن که این آیه نازل شد «عبداللّه بن جحش» و همراهانش اظهار کردند در این راه براى درک ثواب جهاد کوشش کرده اند و از پیامبر پرسیدند: آیا اجر مجاهدان را دارند یا نه؟ آیه دوم، «اِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هاجَرُوا...»، نازل گردید.(2)، (3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.