پاسخ اجمالی:
حوادث دردناک مثل زلزله و بیماری و... همیشه در زندگى بوده و هست و حتى پیشرفت هاى عظیم علم هم نتوانسته و نخواهد توانست جلو آنها را بگیرد. طبق آیه 23 سوره حدید هدف این است که انسان اسیر زرق و برق این جهان نشود و به آن دل نبندد.این بدان معنى نیست که انسان خود را از مواهب الهى محروم سازد بلکه مهم این است که آن را هدف و بهره اصلى خود نشمرد.
پاسخ تفصیلی:
پاسخ این سؤال را مى توان با توجه به آیه 23 سوره «حدید» به دست آورد، خداوند مى فرماید: (این براى آن است که به خاطر آنچه از دست داده اید، غمگین نشوید، و به آنچه خداوند به شما داده، شاد و دلبسته نباشید)؛ «لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکُمْ وَ لاتَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ».
این دو جمله کوتاه، در حقیقت، یکى از مسائل پیچیده فلسفه آفرینش را حل مى کند، چرا که انسان، همیشه در جهان هستى با مشکلات و گرفتاری ها و حوادث ناگوارى روبرو است، و غالباً از خود سؤال مى کند: با این که خداوند، مهربان، کریم و رحیم است این حوادث دردناک براى چیست؟!
قرآن مى گوید: «هدف این بوده که شما، دلبسته و اسیر زرق و برق این جهان نباشید».
منظور این بوده که، موقعیت این گذرگاه و پلى که نامش دنیا است، و همچنین موقعیت خودتان را در این جهان، گم نکنید، دلباخته و دلداده آن نشوید، و آن را جاودانه نپندارید، که این دلبستگى فوق العاده، بزرگترین دشمن سعادت شما است، شما را از یاد خدا غافل مى کند، و از مسیر تکامل باز مى دارد.
این مصائب، زنگ بیدارباشى است براى غافلان، و شلاقى است، بر ارواح خفته، و رمزى است از ناپایدارى جهان، و اشاره اى است به کوتاه بودن عمر این زندگى.
حقیقت، این است که مظاهر فریبنده این «دار الغرور» زود انسان را به خود جذب و سرگرم، و از یاد حق غافل مى کند، ناگهان بیدار مى شود و می بیند، کاروان رفته و او در خواب، و بیابان در پیش.
این حوادث که همیشه در زندگى بوده، و همیشه خواهد بود، و حتى پیشرفت هاى عظیم علم هم نتوانسته، و نخواهد توانست جلو حوادث دردناکى، همچون زلزله ها، طوفانها، سیلها و بیماریها و امثال آن را بگیرد، درسى است از «بى مهرى زمانه رسوا» و به انسان فریاد مى زند:
«این دشت خوابگاه شهیدان است، فرصت شمار وقت تماشا را»!
این بدان معنى نیست که انسان به مواهب الهى در این جهان پشت پا بزند، و یا از آنها بهره نگیرد، مهم این است که اسیر آن نگردد، و آن را هدف و بهره اصلى خود نشمرد.
افراد با ایمان، با توجه به اصل فوق، هنگامى که به نعمتى از سوى خدا مى رسند، خود را امانتدار او مى دانند، نه از رفتن آن غمگین مى شوند، نه از داشتن آن مست و مغرور، در حقیقت آنها خود را همچون مسئولان بیت المال مى دانند که یک روز اموال زیادى را دریافت، و روز دیگر هزاران هزار، پرداخت مى کنند، نه از دریافتش ذوق زده مى شوند، و نه از پرداختش غمگین.
و چه تعبیر جالبى دارد امیر مؤمنان على(علیه السلام) درباره همین آیه، آنجا که مى گوید: «الزُّهْدُ کُلُّهُ بَیْنَ کَلِمَتَیْنِ مِنَ الْقُرْآنِ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُلِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکُمْ وَ لاتَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ وَ مَنْ لَمْ یَأْسَ عَلَى الْمَاضِی، وَ لَمْ یَفْرَحْ بِالآتِی فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَیْهِ»؛ (تمام زهد در میان دو جمله از قرآن است، آنجا که خداوند سبحان مى فرماید:...به خاطر آنچه از دست داده اید، غمگین نشوید، و به آنچه خدا به شما داده دلبسته و مغرور نباشید)، بنابراین، هر کس بر گذشته تأسف نخورد و به آنچه در دست دارد دلبسته نباشد، زهد را از هر دو طرف در اختیار گرفته). (1)
نکته دیگر این که، توجه به این اصل که: ناکامی ها با زندگى انسان از آغاز عجین بوده، و طبق سنت حکیمانه اى مقدر شده است، و دنیا پیوسته فراز و نشیب دارد ، انسان را براى تحمل شدائد، شجاع و در برابر حوادث سخت، صبور و مقاوم مى سازد، به او آرامش خاطر مى دهد، و از بیتابى ها و جزع مانع مى گردد.
ولى، باید تأکید کنیم که این تنها در مورد مصائب غیر قابل اجتناب است، و گرنه، مصیبت ها و ناکامی هائى که تنها معلول گناهان و سهل انگارى خود انسان است، از این بحث خارج مى باشد و راه مقابله با آنها موضعگیرى صحیح، در برنامه هاى زندگى است. (2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.