پاسخ اجمالی:
خداوند در ارتباط با تجسم اعمال در قیامت می فرماید: «به یاد آورید روزى را که هر کس هر کار نیک و بدی را انجام داده حاضر مى بیند، در حالى که دوست مى دارد میان او و آن اعمال بد فاصله زمانى زیادى باشد خداوند شما را از [نافرمانى] خویش بر حذر مى دارد». بر اساس این آیه، اعمال نیک و بد انسان در قیامت، هر کدام در شکلى تجسم می یابد، گرچه برخی آن را به «جزای عمل» یا «نامه اعمال»، تفسیر کرده اند، ولی ظاهر آیه و اینکه گناهکار آرزو می کند میان او و عملش فاصله باشد، به حضور خود عمل دلالت دارد.
پاسخ تفصیلی:
قرآن مجید در آیه 30 سوره «آل عمران» که مى فرماید: (به یاد آورید روزى را که هر کس هر کار نیکى را انجام داده حاضر مى بیند و همچنین هر کار بدى را که انجام داده است در حالى که دوست مى دارد میان او و آن اعمال بد فاصله زمانى زیادى باشد خداوند شما را از [نافرمانى] خویش بر حذر مى دارد و در عین حال خدا نسبت به همه بندگان مهربان است)؛ «یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْس ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْر مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءتَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَها وَ بَیْنَهُ أَمَداً بَعیداً وَ یُحَذِّرُکُمُ اللّهُ نَفْسَهُ وَ اللّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ»، از این حقیقت پرده بر مى دارد که در قیامت اعمال نیک و بد انسان، هر کدام در شکلى تجسم یافته و در عرصه محشر حاضر مى شود.
واژه «تَجِدُ» از ماده وجدان: «یافتن» ضد فقدان و نابودى است و کلمه «خیر» و «سوء» که به صورت نکره آمده، در اینجا مفید عموم است، یعنى هر انسانى در آن روز، تمام اعمال خوب و بد خود را ـ هر چند کم باشد ـ در نزد خود مى یابد.
گرچه، جمعى از مفسرین اصرار دارند این آیه، و آیات مانند آن را توجیه کنند و بگویند: منظور از حاضر شدن اعمال، حضور پاداش و کیفر آنها است و یا این که منظور حضور نامه عمل است که تمام اعمال آدمى از نیک و بد در آن ثبت شده است؛ ولى پیدا است این توجیهات، با ظاهر آیه سازگار نیست؛ زیرا این آیه به روشنى مى گوید: انسان در روز رستاخیز، «خودِ عمل» را مى یابد.
گواه دیگر این که: در آیه مورد بحث مى خوانیم: گناهکار دوست مى دارد میان او و عملش فاصله زیادى بیفتد، اما هرگز آرزوى از بین رفتن عمل خود را نمى کند. این نشان مى دهد که: نابودى اعمال امکان پذیر نیست و به همین دلیل، تمناى آن را نمى نماید.
آیات فراوان دیگرى نیز این مطلب را تأیید مى کند، مانند آیه 49 سوره «کهف»: «وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لایَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً»؛ (گنهکاران در روز رستاخیز، تمام اعمال گذشته خود را در برابر خود حاضر مى بینند و خداوند به هیچ کس، ستم نمى کند).
و آیات 7 و 8 سوره «زلزلة»: «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة خَیْراً یَرَهُ * و مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة شَرّاً یَرَهُ»؛ (هر کس اندکى کار نیک یا بد انجام دهد، خود آن را خواهد دید).
همان طور که گفتیم، گاهى بعضى از مفسران، لفظ «جزاء» را در این آیات تقدیر گرفته اند، و این خلاف ظاهر آیات است.
از بعضى آیات به دست مى آید: این جهان کشتزار جهان دیگر است و عمل انسان بسان دانه اى است که کشاورز در دل خاک مى افشاند، سپس همان دانه رشد و نمو کرده، همان دانه را با مقادیر زیادترى برداشت مى کند، اعمال انسان نیز با تبدلات و تغییرات بیشترى که لازمه سراى رستاخیز است، به خود انسان باز مى گردد، چنان که خداوند در سوره «شورى» آیه 20 مى فرماید: «مَنْ کانَ یُریدُ حَرْثَ الآْخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فی حَرْثِهِ»؛ (هر کس کشت آخرت را بخواهد کشته او را افزایش مى دهیم).
از بعضى از آیات دیگر به دست مى آید که کارهاى نیک این جهان در جهان دیگر، به صورت نور و روشنایى در مى آیند، منافقان از مؤمنان مطالبه این نور را مى کنند، و مى گویند: «انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُمْ»؛ (صبر کنید تا ما از نور شما بهره گیریم).
و به آنها گفته مى شود: «ارْجِعُوا وَراءَکُمْ فَالَْتمِسُوا نُوراً»؛ (بازگردید، این نور را از دنیا طلب کنید).(1)
این آیات و ده ها آیه دیگر مى رساند، ما در روز رستاخیز عین عمل را به صورت کامل تر مى یابیم و این همان تجسم اعمال است که دانشمندان اسلامى به آن قائل اند.
روایات بسیارى نیز از پیشوایان بزرگ اسلام بر این مطلب گواهى مى دهند که در اینجا به یک نمونه اکتفا مى کنیم:
پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) به یکى از کسانى که تقاضاى موعظه کرده بود، فرمود: «وَ إِنَّهُ لا بُدَّ لَکَ یا قَیْسُ مِنْ قَرِین یُدْفَنُ مَعَکَ وَ هُوَ حَیٌّ وَ تُدْفَنُ مَعَهُ وَ أَنْتَ مَیِّتٌ فَإِنْ کانَ کَرِیماً أَکْرَمَکَ وَ إِنْ کَانَ لَئِیماً أَسْلَمَکَ ثُمَّ لایُحْشَرُ إِلاّ مَعَکَ وَ لاتُحْشَرُ إِلاّ مَعَهُ وَ لاتُسْأَلُ إِلاّ عَنْهُ فَلاتَجْعَلْهُ إِلاّ صالِحاً فَإِنَّهُ إِنْ صَلَحَ آنَسْتَ بِهِ، وَ إِنْ فَسَدَ لاتَسْتَوْحِشُ إِلاّ مِنْهُ وَ هُوَ فِعْلُکَ»؛ (اى قیس! ناگزیر، همنشینى دارى که پس از مرگ، همراه تو دفن مى شود، او زنده است ولى تو که با او دفن مى شوى مرده، اگر او نیک و گرامى باشد، تو را گرامى مى دارد و هر گاه او پست باشد تو را تسلیم حوادث مى کند، او با کسى جز تو محشور نمى شود، و تو هم با کسى جز او به صحنه رستاخیز نمى آئى، و از تو درباره غیر آن سؤالى نمى شود، بنابراین، سعى کن آن را به صورت شایسته انجام دهى؛ زیرا اگر آن، شایسته باشد، با او انس مى گیرى و گر نه از هیچ کس جز او وحشت ندارى و آن «عمل» تو است).(2)
ضمنا" براى اثبات امکان تجسم اعمال گذشته، مى توان از اصول مسلّم «فیزیک» امروز استفاده کرد؛ زیرا از نظر علم فیزیک مسلّم است ماده، تبدیل به انرژى (جسم، تبدیل به نیرو) مى شود، چه این که آخرین نظریه درباره ماده و انرژى این است که: «ماده» و «نیرو» دو مظهر از یک حقیقت هستند و ماده، انرژى متراکم و فشرده است که در شرایط معینى به نیرو مبدل مى گردد، گاهى انرژى نهفته در یک گرم ماده، معادل با قدرت انفجار متجاوز از سى هزار تن دینامیت است.
نتیجه این که: ماده و انرژى، جلوه هائى از یک حقیقت هستند و با توجه به عدم فناى انرژى و ماده، هرگز مانعى نخواهد داشت که نیروها و انرژى هاى پخش شده، بار دیگر به حالت تراکم در آیند و حالت جرمى و جسمى به خود بگیرند و نیروهائى که در راه اصلاح و درستکارى یا در راه جور و ستم به کار برده شده اند، به حالت فشرده در آیند و به صورت جسمانى خاص در روز رستاخیز مجسم گردند و در صورتى که اعمال نیکى باشند به صورت نعمت هاى جالب و زیباى مادى و اگر اعمال بد و شرّى باشند، در قیافه وسایل شکنجه و عذاب مجسم گردند.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.