پاسخ اجمالی:
در این که «کلمات» چه سخنانى بوده در میان مفسران گفتگو است. معروف این است که همان جملات سوره اعراف آیه 23 مى باشد. بعضى دیگر نیز دعاها و نیایش های دیگری را ذکر نموده اند؛ لکن در روایات اهل بیت(ع) مى خوانیم: مقصود از کلمات، تعلیم اسماء بهترین مخلوق خدا یعنى محمّد و على و فاطمه و حسن و حسین(ع) بوده است، و آدم(ع) با توسل به این کلمات از درگاه خداوند تقاضاى بخشش نمود و خدا او را بخشید.
پاسخ تفصیلی:
بعد از ماجراى وسوسه ابلیس و دستور خروج آدم(علیه السلام) از بهشت، آدم متوجه شد راستى به خویشتن ستم کرده، و از آن محیط آرام و پر نعمت، بر اثر فریب شیطان بیرون رانده شده، و در محیط پر زحمت و مشقت بار زمین قرار خواهد گرفت، در اینجا آدم به فکر جبران خطاى خویش افتاد و با تمام جان و دل متوجه پروردگار شد، توجهى آمیخته با کوهى از ندامت و حسرت.
لطف خدا نیز در این موقع به یارى او شتافت و چنان که قرآن در آیات فوق مى گوید: (آدم از پروردگار خود کلماتى دریافت داشت، سخنانى مؤثر و دگرگون کننده، و با آن توبه کرد و خدا نیز توبه او را پذیرفت)؛ «فَتَلَقّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمات فَتابَ عَلَیْهِ».
(چرا که او تواب و رحیم است)؛ «إِنَّهُ هُوَ التَّوّابُ الرَّحیمُ».
درست است که آدم(علیه السلام) در حقیقت کار حرامى انجام نداده بود، ولى همین ترک اولى نسبت به او عصیان محسوب مى شد، او به سرعت متوجه وضع خود شد و به سوى پروردگارش بازگشت.
در این که «کلمات» و سخنانى را که خدا براى توبه به آدم تعلیم داد چه سخنانى بوده است در میان مفسران گفتگو است.
معروف این است که: همان جملات سوره «اعراف» آیه 23 مى باشد: «قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرین»: (گفتند: خداوندا ما بر خود ستم کردیم، اگر تو ما را نبخشى و بر ما رحم نکنى از زیانکاران خواهیم بود).
بعضى گفته اند: منظور از کلمات، این دعا و نیایش بوده است:
«أَللّهُمَّ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ وَ بِحَمْدِکَ رَبِّ إِنِّى ظَلَمْتُ نَفْسِى فَاغْفِرْ لِى إِنَّکَ خَیْرُ الْغافِرِیْنَ.
أَللّهُمَّ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ وَ بِحَمْدِکَ رَبِّ إِنِّى ظَلَمْتُ نَفْسِى فَارْحَمْنِى إِنَّکَ خَیْرُ الرّاحِمِیْنَ.
أَللّهُمَّ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ وَ بِحَمْدِکَ رَبِّ إِنِّى ظَلَمْتُ نَفْسِى فَتُبْ عَلَىَّ إِنَّکَ أَنْتَ التَّوّابُ الرَّحِیْمِ»؛
(پروردگارا! معبودى جز تو نیست، پاک و منزهى، تو را ستایش مى کنم، من به خود ستم کردم مرا ببخش که بهترین بخشندگانى.
خداوندا! معبودى جز تو نیست، پاک و منزهى، تو را ستایش مى کنم، من به خود ستم کردم بر من رحم کن که بهترین رحم کنندگانى.
بار الها! معبودى جز تو نیست، پاک و منزهى، تو را حمد مى گویم، من به خویش ستم کردم، رحمتت را شامل حال من کن و توبه ام را بپذیر که تو تواب و رحیمى).
این دعا و کلمات در روایتى از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است.(1)
نظیر همین تعبیرات را در آیات دیگر قرآن در مورد یونس(علیه السلام) و موسى(علیه السلام)مى خوانیم، یونس به هنگام در خواست بخشش از خدا مى گوید: «سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمین»؛ (خداوندا منزهى من از کسانى هستم که به خود ستم کرده ام).(2)
درباره حضرت موسى(علیه السلام) مى خوانیم: «قالَ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسی فَاغْفِرْ لی فَغَفَرَ لَهُ»؛ (گفت: پروردگارا من به خود ستم کردم مرا ببخش و خدا او را بخشید).(3)
در روایات متعددى که از طرق اهل بیت(علیهم السلام) وارد شده است مى خوانیم: مقصود از کلمات، تعلیم اسماء بهترین مخلوق خدا یعنى محمّد و على و فاطمه و حسن و حسین(علیهم السلام) بوده است، و آدم(علیه السلام) با توسل به این کلمات از درگاه خداوند تقاضاى بخشش نمود و خدا او را بخشید.(4)
این تفسیرهاى سه گانه هیچ گونه منافاتى با هم ندارد، چرا که ممکن است مجموع این کلمات به آدم(علیه السلام)، تعلیم شده باشد تا با توجه به حقیقت و عمق باطن آنها انقلاب روحى تمام عیار، براى او حاصل گردیده و خدا او را مشمول لطف و هدایتش قرار دهد.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.