متن روایت جابر در نهي از بناي بر قبور

آیا روایت جابر مى تواند دلیل جواز ویران کردن قبور باشد؟

این حدیث از نظر متن، داراى اضطراب است و به صورت های متفاوتى نقل شده است، راویانی که این روایت ها را نقل کرده اند همه از این چند نفر و آنها هم از جابر نقل نموده اند و بسیار بعید است که چند روایت باشد. علاوه بر این، به این روایت ها نیز عمل نشده است، یعنى سیره مسلمین بر این بوده است که بر قبر بنا مى ساختند و روى آن چیز هایى مى نوشتند.

دلالت روایت ابى الهیّاج، بر ویران کردن قبور!

آیا روایت ابى الهیّاج دلالت بر ویران کردن و با خاک مساوى قرار دادن قبر دارد؟

حتی بر فرض صحت نقل و صحت نسبت دادن روایت به پیامبر(ص) و على(ع) و با صرف نظر از اشکالات سندى روایت، تسویه قبر به معناى خارج کردن آن از حالت تسنیمى و کوهانى شکل و به اصطلاح ماهى پشتى و تسطیح و صاف کردن قبر است نه ویران کردن و با خاک مساوى قرار دادن آن. علاوه بر همه اینها، باز اگر این ادعاى خلاف واقع را پذیرفته و بگوئیم تسویه قبر به معناى با خاک یکسان کردن آن است، چه ارتباطى با بناهاى قبور دارد؟! این مطلب نه بر حرمت بناى بر قبر دلالت دارد و نه بر وجوب انهدام بناهاى واقع شده بر قبور.

جنايات و سخت گيري متوکل نسبت به شيعيان

متوکل چه جناياتي نسبت به شيعيان اعمال مي کرد؟

متوكل يكى از جنايتكارترين خلفاى عباسى بود؛ در حكومت او بسیاری از علويان زندانى يا تحت تعقيب و متوارى بودند. از شكنجه و آزار طرفداران خاندان رسالت  به هیچ وجه کوتاه نمی آمد و در سال 236 ق دستور داد آرامگاه حسين(ع) و بناهاى اطراف آن را ويران کنند و از زيارت آن حضرت جلوگيرى كرد. او بزرگانى از مردم مسلمان و معتقد به اهل بيت(ع) را به شهادت رسانيد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عليه و آله :

اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منينَ لا تَبْرَدُ اَبَداً.

براى شهادت حسين عليه السلام ، حرارت و گرمايى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود.

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 556