وحی از منظر فلاسفه قدیم و جدید

دیدگاه فلاسفه قدیم و جدید در مورد وحی چیست؟

فلاسفه قدیم، «وحى» را ارتباط انسان با عقل فعّال و فلاسفه جدید، یکى از مظاهر شعور باطن می دانند. ریشه هاى مشترک این دو نظر: عدم ارتباط وحی با جهان ماورا و عدم مغایرت با عقل معمولی انسان و ارتباط آن با نبوغ پیامبران و عدم وساطت فرشته الهى است. بی شک این گونه تحلیل ها با تعالیم انبیاء و صریح آیات قرآن، به هیچ وجه سازگار نمى باشد؛ آنها مى خواهند مسأله اى را که عمق و باطن آن از دسترس فکر ما بیرون است با معیارهاى شناخته شده بسنجند؛ مسلّماً این یک امر محال است.

وحی در کلام فلاسفه جدید

حقیقت وحى طبق نظر فلاسفه جدید چیست؟

فلاسفه جدید وحى را از مظاهر «شعور باطن» یا «شعور ناآگاه» مى شمرند. آنان جهان روح را به کمک دلائل حسی اثبات کرده اند و مسئله وحی را تجلی گاه شعور ناآگاه می شمارند که به مراتب از شعور آگاه قوی تر است.
اما این گفته، صرفا یک ادعا و فرضیه است. اشتباه آنان این است که خواسته اند پیامبران را بدون وحی و تنها با معیارهای علوم طبیعی بسنجند و منکر هر چیزی که از این دایره بیرون است شده اند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصادق عليه السلام :

«اني ما شربت ماء باردا الا و ذکرت الحسين‏»

من هرگز آب سرد ننوشيدم مگر اين‏که به ياد حسين عليه السلام افتادم.

امالى صدوق، ص 122