معاویه از دیدگاه امام علی(ع)

از دیدگاه امام علی(عليه السلام) معاویه دارای چگونه شخصیتی بود؟

امام على(ع) در سخنان متعددی در توصيف معاويه می فرماید: او مردى گشاده گلو و بزرگ شكم است، آنچه بيابد مى خورد و آنچه را نيابد مى جويد. او به هوس هاى بدعت آلود گرفتار است. او آزاد شده فرزند آزاد شده است و دسته اى از همين دسته هاست كه با اسلام مخالفت می ورزيدند. او و پدرش هميشه دشمن خدا و پيامبر(ص) و مسلمانان بودند تا اين كه با كراهت اسلام آوردند. او گروهى بسيار از مردم را به هلاكت افكند و با گمراهى خويش فريفت. او دوست مى دارد كه از بنى هاشم، كسى نباشد جز آن كه بميرد تا نور خدا خاموش شود.

منشا انحراف عالمان و حاکمان بدعت گذار

علت بدبختی عالمان و حاکمان هواپرست و بدعت گذار چیست؟

امام علی(ع) در توصیف حاکم و عالم هواپرست می فرماید: «او کسى است که خداوند وى را به حال خود واگذارده است!». در واقع این فرد از راه راست منحرف گردیده.... لذا از دعوت به گمراهی خوشحال می شود و هم خودش از طریق هدایت پیشینیان (پیامبران و اوصیاء) گمراه شده و هم گمراه کننده کسانى است که در زندگى او یا پس از مرگش به او اقتدا مى کنند؛ او بار گناهان کسانى را که گمراه ساخته به دوش مى کشد و همواره در گرو گناهان خویش است.

زیانکارترین مردم، از منظر قرآن

قرآن چه کسانی را به عنوان زیانکارترین مردم معرّفى کرده است؟

از منظر قرآن، زیانکارترین مردم در کارها کسانى هستند که تلاش هایشان در زندگى دنیا گم [و نابود] شده؛ با این حال، مى پندارند کار نیک انجام مى دهند! دلیلش هم روشن است؛ زیرا کسانى که مرتکب گناهى مى شوند، اما مى دانند خلاف کارند غالباً حدّ و مرزى براى خلافکارى خود قرار مى دهند و بسیار مى شود که به خود مى آیند و براى جبران آن به سراغ توبه و اعمال صالح مى روند ولی اینان هرگز متوجه خطای خود نمی شوند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

رسول اللهِ(صلى الله عليه وآله)

أعطُوا الأجيرَ أجرَهُ ماداَم فى رَشحِهِ

مزد کارگر را هنگامى که هنوز عرق بر تن دارد بپردازيد

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 40