اهمیت «عقل» از دیدگاه اسلام

«عقل» در آیین اسلام، از چه جایگاهی برخوردار است؟

اسلام بيش از همه اديان براى «عقل» اهميت قائل است و آن را اساس دين معرفى می کند و نبودش را موجب محرومیت از تكليف می داند. تمام فقها و كارشناسان اسلامى در اين اصل اتفاق نظر دارند كه كليات اصول عقايد بايستى به استدلال عقلى مستند باشد. آيات قرآن نیز در موارد متعدد دستور به تفكر و تدبر مى دهند و حتی از زبان جهنمیان می فرماید: «اگر حقيقت را شنیده و تعقل مى كرديم از معذبين نبوديم».

پاداش اخروى مکتشفان و مخترعان

آیا مخترعان و مکتشفان پاداش الهى دارند؟

از نظر اسلام عمل به ضمیمه انگیزه آن، ارزش دارد که از سه حالت خارج نیست: 1- گاهی هدف تخریب است گرچه فواید زیادی هم برای بشر حاصل شود؛ در این صورت اجری برای مکتشف نخواهد بود. 2- گاهی هدف کسب شهرت و درآمد است که با اکتشاف و اختراع حاصل می شود و دیگر از خدا طلبی نخواهد داشت. 3- گاهی هم هدف خدمت به بشر و یا انگیزه های الهی است؛ در این صورت اگر شخص مؤمن بود که بحثی در آن نیست، اما اگر مؤمن نبود (از روی جهل نه عناد) در این صورت بر اساس آیات و روایات اجر او در دنیا یا آخرت، محفوظ است.

نظر دانشمندان در مورد پاداش و کیفر اعمال

دانشمندان درمورد پاداش و کیفر أعمال در قیامت چه نظراتى دارند؟

دانشمندان درباره پاداش و کیفر اعمال، عقاید گوناگونى دارند: نخست، پاداش و کیفرهاى این جهان، روى قرارداد است، یعنى قانونگذار براى هر کار بدى کیفرى تعیین کرده است. گروهی معتقدند اعمال نیک و بد در این جهان در روح انسانى، ملکاتى خوب و بد ایجاد مى نماید، و این ملکات در روز رستاخیز، خالق نعمت ها، شکنجه ها، دردها، آرامش و عذابند. دسته ای دیگر می گویند: اعمال، یک صورت دنیوى دارد، اما در رستاخیز صورت دنیوى خود را از دست داده و با شکل روز رستاخیز جلوه مى کند و باعث آرامش و یا آزار عمل کننده مى گردد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمام علىٌّ(عليه السلام)

اجعَلْ هَمَّکَ لِمَعادِکَ تَصْلُحْ

کوشش و همت خود را مصروف آخرتت گردان، اصلاح مى شوى

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 58