معطّل ماندن بندگان در قیامت، و «اسرع الحاسبین بودن خدا»!

اگر خدا «أسرع الحاسبین» است، معطّل ماندن بندگان در قیامت چه توجیهى دارد؟!

در سریع الحساب بودن خداوند جای تردیدی نیست. آیات و روایات متعددی بر این امر اذعان دارند. آنچه درباره معطل ماندن بندگان در قیامت مطرح است، مربوط به حال گناهکاران است.

از مجموع روایات روشن می شود که معطّلی افراد و طولانی بودن روز قیامت و مواقف آن به وضعیّت عقیده و عملکرد خود انسان ها بستگی دارد و بر مؤمنان و پارسایان آسان و در عین حال زودگذر و آنی خواهد بود؛ اما مسلمانان گناهکار باید مسیر منازل قیامت را به مدت طولانی طی کنند تا بسیاری از سختی ها و عذاب هایی که در مدت حسابرسی قیامت برآنها وارد می شود کفاره گناهان آنها شده و سرانجام پاک شده و بهشتی شوند.

علاوه بر آن محاسبات افراد پرمسؤوليت و برخودار نیز در روز قیامت طولانى مى شود تا آنها در برابر سؤالاتى كه نسبت به اعمال آنها مى شود جوابگويى كنند؛ يعنى سنگينى بار مسئوليت و لزوم جواب گويى و اتمام حجت زمان دادگاه آنها را طولانى مى كند.

معنای صفات «حَسيب» و «سريع الحساب» و «اسرعُ الحاسبين»؟!

چرا به خداوند «حَسِيب» و «سريع الحساب» و «اسرعُ الحاسبين» می گويند؟

واژه «حَسِيب» از ماده «حِساب» به معني شمردن و كفايت كردن آمده است. اين واژه هنگامى كه در مورد خدا به كار مى رود، به يكى از سه معنی مى باشد: كسى كه همه چيزِ جهان را احصاء كرده و از آنها باخبر است، كسى كه حساب بندگان را در قيامت رسيدگى مى كند و كسى كه امور بندگان را كفايت مى كند. واژه «حسيب» با «سريع الحساب» و «اسرع الحاسبين» متقارب است. خدا «اَسْرَعُ الْحاسِبِيْن» است؛ يعني نيازى به حساب كردن ندارد، چرا كه تمام اعمال بندگان يكجا نزد او حاضر است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الامام الصادق (عليه السلام)

من سره ان يکون على موائد النور يوم القيامة فليکن من زوار الحسين بن على (عليهما السلام)

هر کس دوست دارد روز قيامت، بر سر سفره‏هاى نور بنشيند بايد از زائران امام حسين (عليه السلام) باشد.

وسائل الشيعه، ج 10، ص 330،