اهمیت و جایگاه حجاب در روایات اسلامی؟

اهمیت و جایگاه حجاب در روایات اسلامی چگونه بیان شده است؟

در روایات معصومین(ع) تأکیدات بسیار ویژه ای بر رعایت حجاب بانوان و لزوم حفظ عفت اجتماعی شده است. برای مثال در گروهی از این روایات با بیان ضرورت حجاب، حدود ثغور آن اعم از سنی که دختران باید حجاب بر سر گذارند یا تعیین محدوده زینت یا مقداری از بدن که باید پوشیده شود، تبیین شده است.
از سویی دیگر، روایات بسیار فراوانی دیگری نیز در تبیین اهمیت حیاء و عفاف در جامعه اسلامی به عنوان دو امری که ارتباط تنگاتنگی با مقوله حجاب دارند، بیان شده است و این بحث از جنبه های مختلفی مورد واکاوی قرار گرفته است.
علاوه بر آن گزارش های تاریخی ای نیز از عملکرد پیامبر اسلام(ص) و حضرت علی(ع) در جامعه معاصرشان به دست ما رسیده که حساسیت ویژه آنها را برای اقامه عملی حجاب و زمینه سازی حکمرانی فضای عفت در جامعه بازتاب می دهد.
در کنار همه اینها سیره عملی بانوانی از اهل بیت(ع) مانند حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) را داریم که لحظه لحظه حیات شان، ارائه کامل ترین و بهترین الگوی عملی عفاف و حجاب و غیرتمندی بر این فضیلت اخلاقی است.

اهمیت حجاب و عدم درج آن در فروع دین!

آیا درج نشدن حجاب ذیل فروع دین ، نشانه کم اهمیّت بودن آن نیست؟!

اولا: منظور از فروع دین احکام شرعی اسلام در موضوعات و زمینه های مختلف است؛ به دیگر سخن، فروع دین مجموعه تکالیفی است که یک مسلمان باید به آنها عمل نماید. فروع دين بسيار زياد است و هر شخصى نمى تواند آنها را از منابع دینی استخراج كند. شمارش آنها به هشت یا ده، از باب اهمیت اینها در بخش عبادات است و گرنه آن چنان که برخی از علما گفته اند، هر آنچه در برابر اصول قرار دارد و جزء احکام عملی است، یعنی همه واجبات و محرمات و احکام معاملات از فروع دین شمرده می شوند.

ثانیا: نگاهی به آیات قرآن و بیان حکم حجاب در آنها، احادیث معصومین(ع) در بیان حدود و ثغور آن، تأکیدات آنها بر مسأله عفاف و حیا، دستورات و اقدامات عملی شان در محکوم کردن بی حجابی و بی عفتی و سیره بانوان اهل بیت(ع) مانند حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) در حفظ حجاب و پوشش عفیفانه، کم ترین تردیدی را باقی نمی گذارد که حجاب هم سنگ و هم وزن بسیاری دیگر از فروع فقهی است و اگر از آنها بیشتر نباشد، بی شک کم تر از آنها هم نیست.

حجاب در لغت و اصطلاح (مفهوم حجاب اسلامی)؟

منظور از حجاب در لغت و اصطلاح اسلامی چیست؟

«حجاب» در لغت به معنى چيزى است كه در ميان دو شى‏ء «حائل» مى‏ شود. در قرآن مجيد نيز اين كلمه همه جا به معنى «پرده» يا حائل به كار رفته است. در كلمات فقها از قديمترين ايام تا كنون در مورد پوشش زنان معمولا كلمه «ستر» به كار رفته است. به كار رفتن كلمه «حجاب» در پوشش زنان اصطلاحى جدید است.
بر اساس آنچه امروزه در میان مسلمانان فارسی زبان به کار می رود، مراد از حجاب، «پوشش اسلامی» است و مراد از پوشش اسلامي زن، به عنوان يكی از احكام وجوبی اسلام، اين است كه زن، هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمايی نپردازد. حجاب دارای دو بُعد ايجابی و سلبی است. بُعد ايجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمايی به نامحرم است؛ و اين دو بُعد بايد در كنار يكديگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود.
اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و عمل مانع از وصول به گناه را حجاب بناميم، حجاب می تواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد: مثل حجاب در «نگاه»، حجاب در «گفتار» و «حجاب رفتاری» در مقابل نامحرم. بنابراین مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حريم قايل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوه ی پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است.

کراهت رنگ سیاه و اصرار بر چادر مشکی!

اگر رنگ مشکی به خاطر آثار منفی آن مکروه است چه فرقی بین پیراهن و چادر مشکی وجود دارد؟!

اولا: پوشیدن رنگ مشکی همیشه و همه جا مکروه نیست؛ چنانکه در روایات عمامه و عبا و کفش مشکی استثناء شده و در مورد مقنعه و چادر و کفش زنان هم می تواند صدق کند یا در مورد ایام عزاداری کراهت ندارد.

ثانیا: از واژه جلباب که در قرآن درباره حجاب بیان شده، رنگ تیره نیز برداشت می شود. خصوصا این که در احادیثی که از دوره نزول آیه حجاب برای ما باقی مانده، دلالت هایی بر رنگ سیاه چادرهای زنان آن عصر وجود دارد.

ثالثا: حجاب فقط با پوشیده بودن بدن محقق نمی شود. بلکه آنچه اهمیت دارد جذابیت نداشتن برای نامحرم است، که با رنگ تیره محقق می شود. چنانکه روانشناسان نیز به آن تصریح کرده اند.

اهمیّت و جایگاه حجاب در قرآن؟

آیا در قرآن به جایگاه حجاب و اهمیت آن اشاره ای شده است؟

حجاب به معنی عام که در قرآن به آن تاکید شده است، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را شامل می شود، از جمله پوشاندن چشم از نگاه به نامحرم، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم و....

اما حجاب به معنی خاص، به معنی پوشش زن است که در آیات مختلف قرآن از جمله آیه 31 سوره نور و آیات 33 و 59 سوره احزاب به عنوان يكی از احكام وجوبی اسلام به آن اشاره شده است، و آن اين است كه زن، هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمايی نپردازد.

تاثیر بی حجابی و بد حجابی در صحّت و پذیرش عبادات و اعمال صالح؟

آیا با وجود بی حجابی یا بد حجابی نماز و روزه و اعمال خیر من صحیح و قبول است؟ و اگر صحیح یا قبول نیست چه دلیلی از منابع دینی دارید؟

بین «صحّت» اعمال و «پذیرش» آنها از سوی خدا تفاوت وجود دارد. ممکن است عملی تمام شرایط و اجزای لازم را داشته و خالی از موانع و باطل کننده ها باشد، امّا به خاطر همراه شدن با صفات ناشایستی که اثر سوئی در باطن شخص و مراتب اخلاص و حضور قلبش دارند، مورد قبول درگاه خدا واقع نشود.
به تصریح آیات و روایات یکی از مهم ترین شرایطی که مانع قبول عمل می شود، بی تقوایی است. در این بین، با توجّه به تاکید فراوان آیات و روایات بر موضوع حجاب، حیا و عفت و لزوم رعایت آن و وعده های عذابی که به متخطّیان از آن داده می شود، مشخص می شود که زیر پا گذاشتن این حد الهی تا چه اندازه منجر به تقوایی و به تبع آن ممانعت از قبولی سایر اعمال و عبادات فرد می گردد.

تاریخچه حجاب بوسیله «چادر» در ایران؟!

تاریخچه حجاب بوسیله «چادر» در ایران به چه زمانی برمی گردد؟

برخی ادعا می کنند که به احتمال زیاد، چادر از زمان قاجار در ایران رواج یافته و هیچ ارتباطی با دین ندارد. در پاسخ می توان گفت: اولاً: این ادعا نیازمند ارائه اسناد و مدارک معتبر تاریخی است که بر آن سندی ارائه نشده است. ثانیاً: بر اساس اسناد تاریخی، حجاب در شکل چادر به صدها سال قبل از پیدایش قاجار در ایران برمی گردد. لذا در تصاویر بانوان ایران باستان، آنان عموماً چادر برسرداشتند. از این رو حجاب در شکل چادر دارای ریشه عمیق تاریخی و ملّی است. ثالثاً: مسأله حجاب با چادر، ریشه در قرآن کریم دارد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ السجّادُ عليه السّلام :

اِنّى لَمْ اَذْکُرْ مَصْرَعَ بَنى فاطِمَةَ اِلاّ خَنَقَتْنى لِذلِکَ عَبْرَةٌ.

من هرگز شهادتِ فرزندان فاطمه عليها السّلام را به ياد نياوردم ، مگر آنکه بخاطر آن ، چشمانم اشکبار گشت .

بحارالانوار، ج 46، ص 109