پاسخ اجمالی:
یهود نه تنها به بداء اعتقاد ندارند، بلکه بداء را در شرع و در تکوین جایز نمی دانند و به همین خاطر نسخ شریعت حضرت موسی را انکار کرده اند. یهودیان قضا و قدر الهی را حتمی و غیرقابل تغییر می دانند و معتقدند دست خدا بسته است و خداوند از کار آفرینش فراغت یافته و دیگر افزایش یا کاهشى در عمر و رزق و ... ندارد. اين موضوع صریحا در آیات قرآن مورد اشاره قرار گرفته و خداوند در تکذیب عقیده آنان فرموده: «بلکه دستان خودشان بسته است و به خاطر گفته هایشان ملعونند...». بنابراین بدیهی است که نه می توان باور شیعیان به بداء را آموزه ای برگرفته از یهود دانست و نه می توان آنان را ملامت کرد که چرا به چنین باوری رسیده اند؛ در واقع با کاوش صحیح آموزه های وحیانی اسلام لاجرم هر مسلمانی در مقابل یهود باید به بداء معتقد باشد.
پاسخ تفصیلی:
در مخالفت با باور شیعیان به «بداء»، برخی از وهابیون مثل قفاری ادعا کرده اند که بداء از اعتقادات یهود می باشد و شیعه نیز این عقیده را از یهود گرفته است!(1)
عقیده یهودیان؛ امکان ناپذیری و امتناع بداء و نسخ!
ادعای فوق در حالی مطرح می شود که یهود نه تنها به بداء اعتقاد ندارند، بلکه بداء را مطلقا چه در شرع و چه در تکوین جایز نمی دانند و به همین خاطر نسخ شریعت حضرت موسی را انکار کرده اند! یهودیان قضا و قدر الهی را حتمی و غیرقابل تغییر می دانند و می گویند، وقتی مثلا برای کسی عمری مقدّر شد (که مثلا پنجاه سال زندگی کند)، این تقدیر دیگر به هیچ وجه قابل تغییر و تبدیل نیست و این عمر 50 ساله نه با گناه کم می شود و نه با صله رحم و صدقه و دعا زیاد می گردد؛ زیرا دست خدا بعد از آفرينش بسته است و آنچه که از ازل، قلم سرنوشت رقم زد، مرکب و جوهرش خشک شد و دیگر قابل محو شدن نیست(2) و دیگر نمی توان آن را با هیچ آبی محو کرد و جایش چیز دیگری نوشت و از صورت کنوني و ظاهري اش تغيير داد.
قرآن کریم در آیه 64 سوره مائده از زبان يهود می فرماید: «وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْ بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنفِقُ كَيْفَ يَشَاء»؛ (و يهود گفتند که دست خداوند بسته است؛ دست هاي خودشان بسته باد؛ و به [سزای] آنچه گفتند از رحمت خداوند دور شدند؛ بلکه هر دو دست او گشاده است؛ هرگونه بخواهد می بخشد).
بدیهی است چنین قومی با چنین عقایدی، به هیچ وجه نمی توانند آموزگار مکتب تشیع در باور به بداء بوده باشند.
نظر مؤلف کتاب «الذریعة» راجع به نظر یهود درباره بداء
مؤلف الذریعه پس از ذکر معنای لغوی بداء - به مفهوم تغییر رأی و علم جدید - می گوید: بداء به این معنی چون مستلزم جهل و عجز است بر خدا روا نیست، و امامیه که خدا را بر خلاف فرقه های دیگر از امور زیادی منزّه می داند، به یقین از جهل و عجز نیز منزه می شمارد. مؤلف این کتاب نسبت دادن این عقیده به شیعه را بهتان بزرگ دانسته و می نویسد: «فنسبة القول بالبداء بهذا المعنی الی الامامیة من البلخی فی تفسیره، کما فی اول التبیان، بهتان عظیم»(3)؛ (نسبت دادن عقیده بداء به این معنی [که خداوند متهم به جهل می شود] به امامیه از سوی بلخی در تفسیرش، چنانکه در اول تفسیر تبیان آمده، بهتان بزرگی به امامیه می باشد).
صاحب الذریعه سپس اضافه می کند: بداء را به معنایی که امامیه معتقد است، باید هر مسلمانی در مقابل یهود که می گویند: «يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ» معتقد باشد(4)؛ چرا که قرآن در آیه 64 سوره مائده این اعتقاد یهود را رد کرده و می فرماید: «بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنفِقُ كَيْفَ يَشَاء». در حقیقت از جمله انتقادهای قرآن از یهودیان همین نکته است که آنان کار آفرینش را پایان یافته می دانستند! در حالی که دستان خدا گشوده است و هر لحظه خداوند برای امتحان انسان یا بر اساس اعمال نیک و بد او، که به آن علم نیز دارد(5)، تقدیر جدیدی برای او می نویسد. به عبارت دیگر، خلاقیت خدا و اعمال سلطه و قدرت از سوى خداوند، مستمر است و به حکم آیه «کُلَّ یَوْم هُوَ فِی شَأْن»(6)، خداوند هرگز از امر آفرینش نیاسوده است، بلکه آفرینش او همچنان پیوسته و مستمر است.
حدیثی از امام صادق(ع) راجع به بیان قرآن درباره بداء و یهود
به روایت صدوق از امام صادق(علیه السلام) در باره آیه «یهود گفتند که دست خدا بسته است»، آن حضرت فرمود: مقصودشان بسته بودن دست خدا نیست، بلکه معتقد بودند که خداوند از کار آفرینش فراغت یافته و دیگر افزایش یا کاهشى در عمر و رزق و... ندارد. خداوند در تکذیب عقیده آنان فرمود: «بلکه دستان خودشان بسته است و به خاطر گفته هایشان ملعونند، بلکه دستان خدا باز است و آن گونه که بخواهد انفاق مى کند». آیا نشنیده اى که مى فرماید: «یَمْحُوا اللهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ»(7)؛ (آنچه را خدا بخواهد محو یا اثبات مى کند و اُمّ الکتاب [کتاب اصلى] نزد اوست).(8)
پس عقیده اسلامى بر اعتراف به قدرت بى انتهاى خدا و استمرار خلاقیت او استوار است و این که خداوند هرگاه و هر چه بخواهد، مقدّرات مربوط به انسان را در زمینه عُمر و رزق و جز آنها تغییر مى دهد و مقدّرات دیگرى به جاى آنها قرار مى دهد و هر دو تقدیر هم در «اُمّ الکتاب» و علم الهى موجود است.
امام رضا(ع) و اشاره به عقیده یهود راجع به بداء
امام رضا(علیه السلام) در حضور مأمون و در مناظره با سليمان مروزى رو به سليمان نمود و فرمود: اعتقاد يهودیان را پيدا كرده اى؟ سليمان عرض كرد به خدا پناه مى برم از چنين اعتقادى. مگر يهود چه اعتقادى دارند؟! فرمود: آنها مى گويند «يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ»؛ (دست خدا بسته است). منظورشان اينست كه خداوند جهان را آفريد؛ ديگر كارى ندارد و هيچ كم و زياد و تغيير و تبديلى نمى دهد. خداوند در پاسخ اين اعتقاد مى فرمايد: «غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا»؛ (دستهاى ايشان بسته باد و لعنت بر آنها از چنين گفتارى). شنيدم گروهى از پدرم موسى بن جعفر(علیه اسلام) راجع به بداء پرسيدند. فرمود: مردم نمى توانند منكر بداء شوند كه خداوند در آیه 106 سوره توبه مى فرمايد: «وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا يُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا يَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ»؛ (گروهى ديگر واگذار به فرمان خدا شده اند يا آنها را مجازات مى كند و يا توبه آنها را مى پذيرد [هر طور كه شايسته باشند]) پس خداوند در مورد آنها هر تصميمى كه بخواهد مى گيرد و اين خود يك نوع از بداء است.(9) از اين آيه چنين برمى آيد كه ممكن است ظواهر امر نشان دهد فلان شخص مشمول عذاب مى گردد، امّا بعداً روشن مى شود كه مشيت الهى به دليل شرايطى بر اين قرار گرفته كه او را ببخشايد؛ يعنى در عالم تكوين يا تشريع، دگرگونى بر خلاف ظواهر امور حاصل مى شود.(10)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.