پاسخ اجمالی:
در «قرآن»، از بهشت با تعابير «جنّات»؛ (باغ ها) يا «جنّت»؛ (باغ) يا «جنّتانِ»؛ (دو باغ) ياد شده است. بهشت در مجموع به صورت باغ هايى فوق العاده عالى و بى مانند است كه اصولا قابل مقايسه با باغ هاى اين جهان نيست. باغ هاى بهشت باغ هايى است بسيار پردرخت به گونه اى كه زمين هاى آن در زير درختان پوشانده شده است و دائماً از كنار درختانش آب مى گذرد و يا به تعبير ديگر شاخه هاى درختانش بر آبها سايه افكنده و آبها زير آن قرار گرفته است.
پاسخ تفصیلی:
از مجموع آيات «قرآن مجيد» به وضوح استفاده مى شود كه بهشت در مجموع به صورت باغ هايى فوق العاده عالى و بى مانند است كه اصولا قابل مقايسه با باغ هاى اين جهان نيست و آنچه در «قرآن» از آن ترسيم شده شبح كمرنگى است كه براى ما ساكنان دنيا قابل درك مى باشد و گرنه حقيقتِ آن، ماوراء درك ماست. در بيش از يكصد آيه از «قرآن مجيد»، از بهشت تعبير به «جنّات»؛ (باغ ها) يا «جنّت»؛ (باغ) يا «جنّتانِ»؛ (دو باغ) شده است.
در آيه 13 سوره «نساء» مى خوانيم: «وَ مَنْ يُطِعِ اللهَ وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ»؛ (هركس اطاعت خدا و رسولش كند او را وارد باغ هايى از بهشت مى كند كه نهرها از زير درختانش جارى است).
و در آيه 221 سوره «بقره» مى خوانيم: «وَ الله يَدْعُوا اِلَى الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرةِ بِاِذْنِهِ»؛ (خداوند به سوى باغ بهشت و آمرزش گناهان، به اذن و فرمانش دعوت مى كند).
و در آيه 46 رحمن آمده: «وَ لِمنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ»؛ (براى كسى كه از مقام پروردگارش خائف باشد، دو باغ بهشتى است).
اين كلمات «جنّات، جنّتان و جنّة» از مادّه «جنّ» (بر وزن فَنّ) به معناى پوشانيدن است و به گفته راغب در «مفردات» به معناى پوشانيدن چيزى از حسّ است و بر همين اساس، مشتقّات فراوانى دارد:
«جَنّة» به معناى باغ است به خاطر اينكه زمينش زير درختان پوشيده است و يا به تعبير ديگر زمينش با درختان پوشانيده شده است؛ ولى «مقاييس اللغه» مى گويد: «بهشت را از اين جهت جنّت مى گويند كه پاداشى است كه امروز از اهل ايمان مستور است». ولى اين معنا بعيد به نظر مى رسد؛ زيرا باغ هاى دنيا را نيز جنّت مى گويند و اين نيست مگر به خاطر پوشيده بودن زمين هايش به وسيله درختان (دقت كنيد).
و نيز «جنين» به بچّه اى گفته مى شود كه در شكم مادر از نظرها پوشيده است. «جَنان» (بر وزن امان) به قلب گفته مى شود؛ چراكه در سينه از نظر، پوشيده است. «مِجَنّ» (بكسر ميم و فتح جيم و تشديد نون) به معناى سِپَر است و به گفته «مقاييس اللغه» به هر وسيله دفاعى در جنگ، جُنّه (بضم جيم) گفته مى شود، در مقابل «سلاح» كه جنبه تهاجمى دارد. «جِنّ» و «جانّ» به موجود زنده اى گفته مى شود كه از نظرها پنهان است. به مارهاى عظيم يا مارهاى خانگى، جنّ و جانّ نيز گفته مى شود و اين به خاطر تشبيه آنها به «جنّ» است (چون تصور عامّه اين بوده كه جنّ موجود مخفى خطرناكى است، اين مارها نيز چنين هستند). به استخوان هاى سينه نيز «جَناجِن» گفته مى شود (شايد از اين جهت كه سپرى براى حفظ قلب محسوب مى شود).
«جُنون» به معناى ديوانگى است به خاطر پوشانده شدن عقل و هوش.
«جنون الليل» و «جنان الليل» به معناى پوششى است كه تاريكى شب بر همه چيز مى افكند.
به هر حال آنچه در اينجا براى ما مورد توجه است، اينكه باغ هاى بهشت، باغ هايى است بسيار پردرخت به گونه اى كه زمين هاى آن در زير درختان پوشانده شده است.
در ده ها آيه از «قرآن مجيد»، بعد از ذكر «جنّات»؛ (باغ هاى بهشتى) جمله: «تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ» آمده است كه نشان مى دهد باغ هاى بهشتى دائماً آب از كنار درختانش مى گذرد و يا به تعبير ديگر شاخه هاى درختانش بر آبها سايه افكنده و آبها زير آن قرار گرفته است (دقت كنيد).
اين به خاطر آن است كه اولا: آب و درخت وقتى در كنار هم باشد منظره فوق العاده جالبى دارد، گويى هر كدام بدون ديگرى ناقص است و كمبود در آن احساس مى شود. ثانياً: طراوت هميشه مخصوص باغها و درختانى است كه آب مرتباً از كنار آن عبور مى كند، اما درختانى كه آب دائم ندارند و گهگاه از خارج، آب براى آنها مى آورند آن طراوت و شادابى و سرسبزى را ندارند، اصولا حيات و زندگى درخت با آب است و بايد اين مايه حيات هميشه در كنار آن باشد.
جالب اينكه در روايتى آمده است: «اِنَّ اَنْهَارَ الْجَنَّةِ لَيْسَتْ فِي اَخَادِيدَ، اِنَّمَا تَجْرِي عَلَى سَطْحِ الْجَنَّةِ مُنْضَبِطَةً بِالْقُدْرَةِ حَيْثُ شَاءَ اَهْلُهَا!»(1)؛ (نهرهاى بهشت در شكاف ها و گودى ها جريان ندارد؛ بلكه همه آنها روى سطح زمين قرار گرفته و به قدرت پروردگار به هر سو كه اهل بهشت اراده كنند جريان پيدا مى كنند!).
عجیب تر اينكه نه تنها درختان بهشتى از زير آنها نهرها عبور مى كنند؛ بلكه از بعضى آيات مختلف استفاده مى شود كه غرفه هاى بهشتى نيز روى نهرها بنا شده است و نهرها از زير آنها جارى است! چنانكه در آيه 58 سوره «عنكبوت» مى خوانيم: «وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الجَنَّةِ غُرفاً تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ»(2)؛ (كسانى كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند آنها را در غرفه هايى از بهشت جاى مى دهيم كه نهرها از زير آن جارى است!).(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.