پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) درباره حفظ سنّت های نیک اجتماعی به فرماندار خود مي فرمايد: «هرگز سنّت مفيد و پسنديده اى را كه پيشگامان اين امت به آن عمل كرده اند و ملت اسلام با آن الفت گرفته و امور رعيت به وسيله آن اصلاح شده مشكن و هرگز سنّت و روشى را كه به چيزى از سنّت هاى [حسنه] گذشته زيان وارد مى سازد را ايجاد مكن كه اجر آن سنّت ها براى كسى خواهد بود كه آن را برقرار كرده و گناهش بر توست كه چيزى از آن را نقض كرده اى».
پاسخ تفصیلی:
امام علی(علیه السلام) در بخشی از نامه 53 نهج البلاغه، مالك اشتر را از شكستن سنّت هاى صالح برحذر مى دارد. مى فرمايد: (هرگز سنّت مفيد و پسنديده اى را كه پيشگامان اين امت به آن عمل كرده اند و ملت اسلام با آن الفت گرفته و امور رعيت به وسيله آن اصلاح شده مشكن)؛ «وَ لاَتَنْقُضْ سُنَّةً صَالِحَةً عَمِلَ بِهَا صُدُورُ(1)هَذِهِ الاُْمَّةِ وَ اجْتَمَعَتْ بِهَا الاُْلْفَةُ وَ صَلَحَتْ عَلَيْهَا الرَّعِيَّةُ».
سنّت در دو معنا به كار مى رود: گاه به معناى عادات و روش هايى است كه از گذشتگان و پيشينيان به يادگار مانده و آن بر دو قسم است: حسنه و سيئه. همان گونه كه در روايت معروف پيغمبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) آمده است: «مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً عَمِلَ بِها مَنْ بَعْدَهُ كانَ لَهُ أجْرُهُ وَ مِثْلُ أُجُورِهِمْ مِنْ غَيْرِ أنْ يَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَىْءٌ وَ مَنْ سَنَّ سُنَّةً سَيِّئَةً فَعَمِلَ بِها بَعْدَهُ كانَ عَلَيْهِ وِزْرُهُ وَ مِثْلُ أوْزارِهِمْ مِنْ غَيْرِ أنْ يَنْقُصَ مِنْ أوْزارِهِمْ شَىْءٌ»(2)؛ (كسى كه سنّت نيكى را پايه گذارى كند و بعد از وى به آن عمل شود پاداش آن و پاداش كسانى كه به آن عمل كرده اند براى او خواهد بود بى آنكه چيزى از پاداش آنها كم شود و كسى كه سنّت بدى را پايه گذارى كند و بعد از او به آن عمل شود گناه آن و همانند گناه كسانى كه به آن عمل كرده اند خواهد بود بى آنكه از گناهان آنها چيزى كاسته شود).
معناى دوم سنّت اين است كه به معناى سخن پيامبر اكرم(صلی الله عليه و آله و سلم) و فعل و تقرير اوست و كلام امام(عليه السلام) در اينجا ناظر به معناى اوّل است. به قرينه جمله: «وَ لاتُحْدِثَنَّ سُنَّةً تَضُرُّ...» مثلاً شخصى يا گروهى هفته اى از سال را به عنوان هفته نيكوكارى يا اكرام يتيمان يا پاك سازى مساجد يا كاشتن انواع درختان قرار مى دهند بى آنكه آن را به شرع نسبت دهند. اين سنّت صالح باقى مى ماند و افرادى به آن عمل مى كنند و در پرتو آن كارهاى نيكى صورت مى گيرد. امام(عليه السلام) به مالك اشتر دستور مى دهد هرگز اين گونه سنّت ها را نشكند و بگذارد مردم به آن عمل كنند و از بركاتش بهره مند شوند. البته اگر سنّت هاى فاسد و مفسدى باشد؛ مانند آنچه در زمان جاهليت از انتقام جويى ها و زنده به گور كردن دختران و امثال آن وجود داشت، بايد با اين گونه سنّت هاى خرافى و غلط و غير انسانى مبارزه كرد. تاريخ اسلام نيز نشان مى دهد كه پيغمبر اكرم(صلی الله عليه و آله و سلم) سنّت هاى صالح پيشين را هرگز نشكست؛ بلكه آنها را تأييد فرمود. مانند سنّت هايى كه از عبدالمطلب به يادگار مانده بود؛ ولى با سنّت هاى زشت و خرافى سخت مبارزه كرد.
سپس امام(عليه السلام) همين مطلب را به صورت ديگرى بيان مى كند و مى فرمايد: (و هرگز سنّت و روشى را كه به چيزى از سنّت هاى [حسنه] گذشته زيان وارد مى سازد ايجاد مكن كه اجر آن سنّت ها براى كسى خواهد بود كه آن را برقرار كرده و گناهش بر توست كه چيزى از آن را نقض كرده اى)؛ «وَ لاَتُحْدِثَنَّ سُنَّةً تَضُرُّ بِشَيْء مِنْ مَاضِي تِلْكَ السُّنَنِ، فَيَكُونَ الاَْجْرُ لِمَنْ سَنَّهَا وَ الْوِزْرُ عَلَيْكَ بِمَا نَقَضْتَ مِنْهَا». در واقع امام مى فرمايد: سنّت هاى صالح پيشين را نه مستقيما بشكن و نه مزاحمتى براى آنها ايجاد كن كه آن را بشكند؛ بلكه بايد در حفظ آن سنّت ها بكوشى تا مردم به سبب پيروى از آن بهره مند گردند.
واژه سنّت در اصل از ماده سنّ (بر وزن فن) به معناى جارى ساختن آب بر صورت گرفته شده و سپس به هر امرى كه سريان و جريان پيدا كند سنّت اطلاق شده است و به تمام عادات و آداب خوب يا بدى كه از سوى شخص يا گروهى در جامعه به جريان مى افتد سنّت گفته مى شود و به همين دليل آن را به سنّت هاى حسنه و سيئه تقسيم كرده اند؛ مثلاً قرار دادن برنامه مستمر هر ساله اى جهت نوازش يتيمان يا ايجاد صلح در ميان افرادى كه با هم اختلاف دارند سنّت حسنه محسوب مى شود و برنامه هايى مانند زنده به گور كردن دختران و يا در عصر ما استفاده از مواد محترقه و منفجره در چهارشنبه آخر سال سنّت سيئه است.
البته مسأله سنّت هاى اجتماعى ارتباطى به بدعت گذاشتن ندارد آن گونه كه بعضى از وهابيون كوته فكر مى پندارند؛ زيرا بدعت چيزى است كه به شارع مقدس و قرآن و سنّت پيغمبر نسبت داده شود و حال آن که جزء آن نباشد؛ ولى سنّت ها نوعى بدعت هاى عرفى و اجتماعى است كه بدون اسناد به شرع مقدس گذارده مى شود كه اگر در مسير اهداف شرع باشد (مانند نوازش يتيمان و كمك به محرومان) سنّت حسنه محسوب مى شود و مطلوب است و اگر بر ضد آن باشد (مانند زنده به گور كردن دختران كه از سنّت هاى جاهلى بود) سنّت سيئه و نامطلوب است. از اينجا روشن مى شود اينكه وهابى هاى متعصب با امورى مانند جشن ميلاد پيغمبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) يا برگزارى مراسم تعزيه براى اموات و گذشتگان مخالفت مى كنند از سوء فهم آنهاست كه سنّت را با بدعت اشتباه مى گيرند در حالى كه روايات مربوط به سنّت حسنه و سيئه را خودشان در كتاب ها آورده اند.(3)،(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.