پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) درباره عوامل حُسن ظن حاکم اسلامی به مردم می فرمايد: «هيچ وسيله اى براى جلب اعتماد والى به رعيت بهتر از احسان به آنها و سبك كردن هزينه ها بر آنان و عدم اجبارشان به كارى كه وظيفه ندارند نيست. لذا در اين راه آن قدر بكوش تا به وفادارى رعايا به خود خوش بين شوى؛ چون اين خوش بينى، رنج فراوانى را از تو دور مى سازد و لايق ترين كسى كه مى تواند مورد حُسن ظن تو قرار گيرد كسی است كه تو بهتر به او خدمت كرده اى و آن كس كه مورد بدرفتارى تو واقع شده است لايق ترين كسى است كه بايد به او بدبين باشى».
پاسخ تفصیلی:
امام علی(علیه السلام) در بخشی از نامه 53 نهج البلاغه، بهترین وسیله جلب حُسن ظنّ و محبّت رعایا را برای مالک اشتر تبیین می کند و می فرماید: (بدان! هيچ وسيله اى براى جلب اعتماد والى به [وفادارىِ] رعيت بهتر از احسان به آنها و سبك كردن هزينه ها بر آنان و عدم اجبارشان به كارى كه وظيفه ندارند نيست)؛ «وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَيْسَ شَيْءٌ بِأَدْعَى إِلَى حُسْنِ ظَنِّ رَاع بِرَعِيَّتِهِ مِنْ إِحْسَانِهِ إِلَيْهِمْ وَ تَخْفِيفِهِ الْمَئُونَاتِ عَلَيْهِمْ وَ تَرْكِ اسْتِكْرَاهِهِ إِيَّاهُمْ عَلَى مَا لَيْسَ لَهُ قِبَلَهُمْ». تعبير به «مَا لَيْسَ لَهُ قِبَلَهُمْ» با توجّه به اينكه «قِبَل» گاه به معناى «نزد» و گاه به معناى «قدرت» مى آيد، مى توان جمله را چنين معنا كرد: چيزى كه نزد آنها (و بر عهده آنها) نيست يا چيزى كه در طاقت و توان آنها نيست.(1)
اين حقيقتى است كه تجربه بارها نشان داده است كه اگر والى به فكر رعايا باشد و زمامداران هزينه ها را بر آنان سبك كنند و امورى را كه از وظايف آنها نيست يا قدرت بر آن ندارند از آنها نخواهند رابطه عاطفى قوى و محكمى در ميان آنها برقرار خواهد شد؛ رابطه اى كه حمايت آنها را به زمامدار در حوادث مشكل و پيچيده تأمين مى كند. اين نكته نيز حائز اهمّيّت است كه امام سخن از عوامل حُسن ظن زمامدار به رعايا به ميان آورده، نه حُسن ظن رعايا به زمامدار در حالى كه تصور بر اين است كه در اين گونه موارد تعبير اوّلى مناسب تر است؛ ولى منظور امام اين است كه آن قدر زمامدار به رعايا خوبى كند كه به وفادارى آنها به خود مطمئن گردد. به همين دليل امام در ادامه اين سخن مى فرمايد: (بنابراين در اين راه آن قدر بكوش تا به وفادارى رعايا به خود خوش بين شوى؛ زيرا اين خوش بينى، خستگى و رنج فراوانى را از تو دور مى سازد)؛ «فَلْيَكُنْ مِنْكَ فِي ذَلِكَ أَمْرٌ يَجْتَمِعُ لَكَ بِهِ حُسْنُ الظَّنِّ بِرَعِيَّتِكَ فَإِنَّ حُسْنَ الظَّنِّ يَقْطَعُ عَنْكَ نَصَباً(2)طَوِيلاً».
روشن است هرگاه زمامدار به رعيت خود سوء ظن داشته باشد، هر زمان احتمال مى دهد شورشى بر ضد او برپا شود و يا به او خيانت كنند يا توطئه اى در برابر او بچينند و اين به طور دائم فكر او را ناراحت خواهد ساخت؛ اما هنگامى كه از وفادارى آنها مطمئن باشد، با آرامش خاطر مى تواند به نظم امور و عمران و آبادى و دفع شر دشمنان بپردازد. آن گاه امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن همين توصيه را به تعبير زيباى ديگرى بيان مى دارد و مى فرمايد: (و سزاوارترين كسى كه مى تواند مورد حُسن ظن تو قرار گيرد آن كس است كه تو بهتر به او خدمت كرده اى و [به عكس] آن كس كه مورد بدرفتارى تو واقع شده است سزاوارترين كسى است كه بايد به او بدبين باشى)؛ «وَ إِنَّ أَحَقَّ مَنْ حَسُنَ ظَنُّكَ بِهِ لَمَنْ حَسُنَ بَلاَؤُكَ(3)عِنْدَهُ وَ إِنَّ أَحَقَّ مَنْ سَاءَ ظَنُّكَ بِهِ لَمَنْ سَاءَ بَلاَؤُكَ عِنْدَهُ». اشاره به اينكه همان گونه كه نيكى كردن سبب حُسن ظن است هر قدر بيشتر نيكى كنى، حُسن ظن بيشترى فراهم مى شود و همان گونه كه بدى كردن سبب سوء ظن مى شود هر قدر بدى بيشتر باشد، سوء ظن هم بيشتر است.
در كتاب «عيون الاخبار» ابن قتيبة آمده است كه ابن عباس مى گفت: به هر كس نيكى كردم فضاى ميان من و او روشن شد و به هر كس بدى كردم فضاى ميان من و او تاريك گشت.(4) در ضمن مى توان از اين سخن نتيجه گرفت كه اگر كسانى به هر دليل مورد مجازات و مؤاخذه قرار گرفتند، زمامدار و والى بايد از آنها برحذر باشد و از حُسن ظن به آنها بپرهيزد.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.