پاسخ اجمالی:
خداوند با اشاره به رهبانیت در بین مسیحیان، می فرماید: «آنها رهبانيتى را بدعت گذارده بودند كه ما بر آنها مقرر نداشته بوديم». رهبانیت بدعتی است که از قرن سوم و با شکست مسیحیان از امپراطورى روم آغاز شد. آنان با پناه بردن به دیرها، و سرگرم شدن به عبادت و زندگی مجردی، به تمام دنیا پشت پا زدند. اما اسلام خط بطلانى بر اين رفتارها كشيد، و مردم را به زندگى اجتماعى توأم با پارسايى دعوت نمود.
پاسخ تفصیلی:
خداوند در آيه 27 سوره «حديد»، اشاره به مسأله رهبانيت و برنامه ترك دنيا و ديرنشينى گروهى از مسيحيان كرده و از آن به عنوان يك بدعت نكوهش مى كند، كارى كه هرگز به آنها دستور داده نشده بود، مى فرمايد: (آنها رهبانيتى را بدعت گذارده بودند كه ما بر آنها مقرر نداشته بوديم، گرچه هدفشان جلب خشنودى خدا بود، ولى حق آن را رعايت نكردند، لذا به آنهايى كه از اين گروه ايمان آوردند پاداش داديم، و بسيارى از آنان فاسقند و خارج از اطاعت پروردگار)؛ «وَ رُهْبانِيَّةً اِبْتَدَعُوها ما كَتَبْناها عَلَيْهِمْ اِلاّ ابْتِغاءَ رِضْوانِ اللّهِ فَما رَعَوها حَقَّ رَعايَتِها فَآتَيْنا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ اَجْرَهُمْ وَ كَثِيراً مِنْهُمْ فاسِقُونَ».
امروزه گروهى از مسيحيان تارك دنيا اعم از زن و مرد، با پناه بردن به دیرها، به صورت مجرد زندگى مى كنند و به اصطلاح به تمام مظاهر دنيا پشت پا زده و مشغول عبادت مى شوند. رهبانیت، موضوعی مربوط به امروز نيست، بلكه از بدعت هايى است كه از قرن سوم ميلادى، هنگام ظهور امپراطورى روم، «ديسيوس» و مبارزه شديد او با پيروان مسيح(عليه السلام) آغاز شد، آنان با شكست از اين امپراطور خونخوار، به كوه ها و بيابان ها پناه بردند، و بذر رهبانيت در ميان آنها پاشيده شد.(1) اين گونه رهبانيت، هرگز با روح تعليمات انبياء سازگار نيست، این مساله در قرون اوليه مسيحيت وجود نداشت بلكه بدعتى است كه بعداً به وسيله افراد نادان منحرف پایه گذاری شد و تا به امروز نيز ادامه دارد. گروهى که با ترک زندگى اجتماعى، ازدواج و ساير فعاليّت ها، هزینه های آنان توسط بانيان خيرخواه پرداخته مى شود. حال در اين ديرها چه مى گذرد؟ و بر اثر انحراف از اصول فطرى انسانى چه مفاسد عجيبى روى مى دهد؟ داستان بسيار مفصّل و غم انگيزى دارد، تا آنجا كه يكى نويسندگان مسيحى با اشاره به بعضى از ديرها، آنها را كانونى از فحشاء مى شمرد. و اصولاً اين زندگى غير طبيعى بر روح و فكر آنها اثرات منفى گذاشته و سبب اختلالات روانى گوناگونى مى شود. اما اسلام خط بطلانى بر اين گونه كارها كشيد، و مردم را دعوت به زندگى اجتماعى توأم با پارسايى نمود.
توجه به اين نكته لازم است كه رهبانيت در اصل از ماده «رَهْبَه» (بر وزن ضربه) به معنى ترس و خوف است و در اینجا منظور خوف از خدا است، و به گفته «راغب» در كتاب «مفردات»، ترسى است كه آميخته با پرهيز و اضطراب باشد، سپس اين واژه به كار گروهى از مسيحيان يا غير آنها كه انزواطلبى را پيش گرفته و به گمان خود به عبادت پروردگار مى پرداختند اطلاق شده است، از جمله بدعت هاى زشت مسيحيان در مورد رهبانيت، تحريم ازدواج براى مردان و زنان تارك دنيا، و پشت پا زدن به همه وظائف اجتماعى و انتخاب صومعه ها و ديرهاى دور افتاده براى برنامه هاى عبادى بود.
از آيه بالا استفاده مى شود رهبانيت به دو گونه است: مطلوب و نامطلوب. به يقين رهبانيّت نامطلوب همان چيزى است كه در بالا اشاره شد، و رهبانيت مطلوب همان ساده زيستى و حذف تجمّلات از زندگى، و عدم اسارت در چنگال مال و مقام است كه توأم با زندگى اجتماعى و جهاد و پيكار در مسير حركت جامعه به پيش، در تمام زمينه هاى معنوى و مادى معقول است. به تعبير ديگر آيه فوق مى گويد: نوعى رهبانيت در آيين مسيح(عليه السلام) از سوى خدا نازل شده بود كه زهد حضرت مسيح(عليه السلام) نمونه اى از آن بود، ولى مسيحيان در قرون بعد نوع ديگری از رهبانيت را بدعت گذارى كردند كه هرگز در آيين مسيح(عليه السلام) نبود، و آن انزواى اجتماعى و بيگانگى از زندگى دنيا و ترك ازدواج و گوشه گيرى بود.
ممكن است گفته شود حضرت مسيح(عليه السلام) هم در عمر خود ازدواج نكرد، ولى نبايد فراموش نمود كه حضرت مسيح(عليه السلام) عمرى كوتاه داشت، او در حدود سى سال در ميان مردم روى زمين زندگى نمود. که آن هم بدلیل تبليغ آيين حق، پيوسته تحت تعقیب ظالمان بود و از نقطه اى به نقطه ديگر مى رفت، لذا مجالى براى ازدواج نيافت. به هر حال اسلام رهبانيّت بدعت گذارى شده مسيحيان را به شدت محكوم كرد. حديث معروف «لا رُهْبانِيَّةَ فِى الاْسْلامِ»؛ (در اسلام رهبانيت وجود ندارد) در منابع مختلف آمده است. سخن درباره رهبانيت و تاريخچه و ابعاد و نتايج آن بسيار است، براى آگاهى بيشتر مى توانيد به تفسير نمونه ذيل آيه فوق مراجعه فرماييد.(2)،(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.