پاسخ اجمالی:
ایشان می فرماید: «[گويا مى بينم] پرچم گمراهى بر جايگاه خود نصب و محكم شده، و طرفداران آن، پراكنده شده اند، شما را با پيمانه خود مى پيمايد و با دست هاى گشاده خويش شاخ و برگ شما را مى ريزد! در آن روز جز تعداد كمى از شما باقى نمى ماند: همانند ته مانده ديگ، خرده نان هائى كه در ته كيسه باقى مانده و به هنگام تكان دادن، مى ريزد!، شما را مثل پوست هايى به هم مى پيچند، تحت فشار قرار داده و مانند زراعتِ درو شده مى كوبند و پايمال مى كنند! و افراد با ايمان را از ميان شما جدا مى سازند؛ مانند پرندگان كه دانه هاى درشت را از دانه هاى لاغر جدا مى كنند ...».
پاسخ تفصیلی:
امام علي(عليه السلام) در بخشی از خطبه 108 «نهج البلاغه» با اشاره به گمراهي بنى اميّه و حكّام ظالم و جائر و بى دين آنها مى فرمايد: ([گويا مى بينم] پرچم گمراهى بر جايگاه خود نصب و محكم شده، و طرفداران آن، همه جا پراكنده گشته اند). «رَايَةُ ضَلَالٍ قَدْ قَامَتْ عَلَى قُطْبِهَا، وَ تَفَرَّقَتْ بِشُعَبِهَا».
با اينكه خبر از حوادث آينده است تا مردم خود را براى آن آماده كنند و ضايعات و زيان هايش به حداقل برسد، ولى با اين حال، آن را به صورت فعل ماضى بيان فرموده؛ اشاره به اينكه اين برنامه حتماً واقع خواهد شد! همان طور كه در تعبير معروف اُدبا آمده است كه مضارع متحقّق الوقوع، به منزله ماضى است.
سپس مى افزايد: (اين پرچم [اشاره به طرفداران پرچم است] شما را با پيمانه خود مى پيمايد [و با معيارهاى خود مى سنجد] و با دست هاى گشاده خويش شاخ و برگ شما را فرو مى ريزد!)؛ «تَكِيلُكُمْ(1) بِصَاعِهَا، وَ تَخْبِطُكُمْ بِبَاعِهَا».(2) اشاره به اينكه: آنها با معيارهاى خود شما را مى سنجند؛ هر كس با معيارشان هماهنگ باشد، مطلوب و آنها كه هماهنگ نيستند نامطلوبند.
سپس امام(عليه السلام) به رهبر اين حكومت خودكامه بيدادگر اشاره كرده، مى فرمايد: (رهبر اين گروه از آيين اسلام خارج است و بر پايه گمراهى و ضلالت ايستاده!)؛ «قَائِدُهَا خَارِجٌ مِنَ الْمِلَّةِ، قَائِمٌ عَلَى الضِّلَّةِ». اين جمله كه اشاره به معاويه يا ساير حكّام بنى اميه است، ناظر به اين معناست كه رهبران اين گروه نه تنها مطابق قوانين اسلام عمل نمى كنند و ضروريّات دين را زير پا مى نهند؛ بلكه پايه و اساس كارشان گمراهى و اصرار بر ضلالت است؛ همانگونه كه تاريخ بر اعمال و برنامه هاى آن ها گواهى مى دهد.
امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن، به پايان دردناك و غم انگيز اين ماجرا اشاره كرده مى فرمايد: ([كار به جايى مى رسد كه] در آن روز جز تعداد كمى از شما باقى نمى ماند: همانند ته مانده ديگ، خرده نان هائى كه در ته كيسه باقى مانده و به هنگام تكان دادن، فرو مى ريزد!)؛ «فَلَا يَبْقَى يَوْمَئِذٍ مِنْكُمْ إِلَّا ثُفَالَةٌ(3) كَثُفَالَةِ الْقِدْرِ، أَوْ نُفَاضَةٌ(4) كَنُفَاضَةِ الْعِكْمِ(5)». اين تعبير اشاره به اين است كه آنها كه از اين فتنه جان سالم بدر مى برند، بسيار اندكند و غير قابل توجّه! زيرا، آنها ظالمان احدى از مؤمنان با شخصيّت را سالم نمى گذارند. به اين هم قناعت نمى كنند بلكه: (شما را همچون پوست هايى كه [به هنگام دبّاغى] به هم مى پيچند، تحت فشار قرار مى دهند و همچون زراعتِ درو شده مى كوبند و پايمال مى كنند!)؛ «تَعْرُكُكُمْ(6) عَرْكَ الْأَدِيمِ(7)، وَ تَدُوسُكُمْ(8) دَوْسَ الْحَصِيدِ».
حضرت در ادامه می فرماید: (و افراد با ايمان [و ممتاز] را از ميان شما جدا مى سازند [و نابود مى كنند؛] همان گونه كه پرندگان، دانه هاى درشت را از دانه هاى لاغر جدا مى كنند [و مى بلعند])؛ «وَ تَسْتَخْلِصُ الْمُؤْمِنَ مِنْ بَيْنِكُمُ اسْتِخْلَاصَ الطَّيْرِ الْحَبَّةَ الْبَطِينَةَ(9) مِنْ بَيْنِ هَزِيلِ(10)الْحَبِّ». اشاره به اينكه آنها به همه ستم مى كنند؛ ولى نسبت به مؤمنانِ باشخصيت و ممتاز، ستم مضاعفى دارند.(11)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.