پاسخ اجمالی:
قرآن در آیه 6 سوره «فتح» که مربوط به جریان صلح حدیبیه است، سوء ظن منافقان و مشرکان به وعده های الهی را نکوهش کرده و به آنها وعده عذاب داده است. همچنین در آيات مربوط به جنگ احزاب می فرماید: «به یاد آوريد زمانى را كه از شدت وحشت چشم ها خيره، و جان ها به لب رسيده بود و گمان هاى بدى به خدا مى برديد، آنجا بود كه مؤمنان آزمايش شدند». از اين تعابیر روشن مى شود كه سوء ظن به خداوند غالباً در مواقع بحرانى و در افراد ضعيف الايمان آشکار می شود و در واقع در اين مواقع است كه ايمان افراد آزموده مى شود.
پاسخ تفصیلی:
آيه 6 سوره فتح، با اشاره به قبیح بودن سوء ظن نسبت به ساحت قدس پروردگار عالم، مى فرمايد: هدف ديگر از فتح مبين [فتح حديبيه] اين بود كه (و [نیز] مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که به خدا گمان بد مى برند مجازات کند؛ [آرى] حوادث ناگوارى [که براى مؤمنان انتظار مى کشند] تنها بر خودشان فرو مى آید. خداوند بر آنان غضب کرده و از رحمت خود دورشان ساخته و جهنم را براى آنان آماده کرده؛ و چه بد سرانجامى است!)؛ «وَ يُعَذِّبُ الْمُنافِقِيْنَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكِيْنَ وَ الْمُشْرِكاتِ الظَّانِّينَ بِاللّهِ ظَنَّ السُوءِ(1)عَلَيْهِمْ دآئِرَةُ السُوءِ وَ غَضِبَ اللّهِ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ اَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ سائتْ مَصِيراً».
گمان بد آنها به پروردگار اين بود كه؛ گمان مى كردند وعده هاى الهى به پيامبرش هرگز تحقق نخواهد يافت و مسلمانان نه تنها بر دشمنان پيروز نمى شوند، بلكه هرگز به مدينه باز نخواهند گشت، همان گونه كه مشركان نيز گمان داشتند محمد(صلى الله عليه وآله) و يارانش با آن جمع كم و نداشتن اسلحه كافى در هم كوبيده مى شوند و به زودى ستاره اسلام افول مى كند، در حالى كه خداوند وعده پيروزى به مسلمانان داده بود و سرانجام چنين شد. مشركان نه تنها جرئت حمله به مسلمين را پيدا نكردند (با اين كه مسلمين در حديبيه نزديك مكه و در چنگال آنها بودند، از سوی دیگر، چون مسلمانان به قصد زيارت خانه خدا آمده بودند نه به قصد جنگ، در نتیجه سلاحى جز سلاح مسافر که همان شمشير است را با خود نیاورده بودند) خداوند آن چنان رعب و وحشتى در دل مشركان انداخت كه حاضر به تنظيم صلحنامه معروف حديبيه شدند، همان صلحنامه اى كه راه پيروزى هاى آينده را به روى مسلمانان گشود.
به هر حال قرآن با نکوهش شدید اين سوء ظن، به صاحبان آن، وعده عذاب هاى دردناكی را مى دهد. جالب اين كه آيه، سوء ظن به خداوند را قدر مشترك ميان منافقين و منافقات، مشركين و مشركات دانسته، و نشان مى دهد همه آنها اعم از زن و مرد در اين امر شريكند. به عكس مؤمنان كه هميشه نسبت به خدا و وعده هاى او و پيامبرش حسن ظن دارند، مى دانند اين وعده ها قطعاً تحقق خواهد يافت، ممكن است بر طبق مصالحى دير و زود شود اما سوخت و سوز در آن نيست، چرا كه خداوند بزرگ، هم به همه چيز عالم و آگاه است، و هم بر هر چيز قادر و توانا، با اين علم و قدرت مطلقه تخلف در وعده هايش امكان پذير نيست. به همين دليل در آيه بعد می فرماید: «وَ للّهِ جُنُودُ السّماواتِ وَ الاْرْضِ وَ كانَ اللّهُ عَزيزاً حَكِيماً»؛ (لشگرهاى آسمان و زمين از آن خداست؛ و خداوند شكست ناپذير و حكيم است). منافقان و مشركان گرفتار سوء ظن به خدا هستند در حالى كه قلب مؤمنان لبريز از حسن ظن به خدا مى باشد، به اين دليل است كه مشركان و منافقان ظواهر امور را مى بينند، در حالى كه مؤمنان راستين به باطن امور توجه دارند.
قرآن در آيات مربوط به جنگ احزاب نیز به طرح سوء ظن نسبت به وعده هاى الهى می پردازد، جنگى كه در تاريخ زندگی پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) به عنوان خطرناك ترين جنگ محسوب مى شود، زيرا مشركان مکه با تمام مخالفان اسلام بر ضد اسلام و مسلمانان متحد شده بودند، و با گردآوری عظيم ترين سپاه آن زمان، لشگری را به ميدان آوردند كه لرزه بر اندام افراد ضعيف الايمان انداخته، و دل ها را نسبت به وعده هاى الهى در جهت پيروزى مسلمين متزلزل می ساخت، مى فرمايد: «[به خاطر بیاورید] زمانى را که آنها از طرف بالا و پایین [شهر] بر شما هجوم آوردند [و مدینه را محاصره کردند] و زمانى را که چشمها از شدت وحشت خیره شده و دلها به گلوگاه رسیده بود، و گمانهاى گوناگون بدى به خدا مى بردید * آن جا بود که مؤمنان آزمایش شدند و تکان سختى خوردند)؛ «اِذا جآئُوكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَ مِنْ اَسْفَلَ مِنْكُم وَ اِذْ زاغَتِ الاْبْصارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الحَناجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللّهِ الظُّنُوناً هُنا لِكَ اُبْتُلِىَ المُؤمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزالا شَدِيداً».(2)
بى شك سوء ظن به خدا با سوء ظن به مردم بسيار متفاوت است، زيرا سوء ظن به مردم غالباً به احتمال انجام يك عمل گناه و ناصواب منتهى مى شود، در حالى كه سوء ظن به خدا سبب تزلزل پايه هاى ايمان است، و يا از آن سرچشمه مى گيرد؛ زيرا اعتقاد به وجود خلاف در وعده هاي خداوند، كفر است، چرا كه خلف وعده از جهل، عجز و يا دروغ ناشى می شود، که به يقين هيچ يك از اين ها در ذات پاك خداوند راه ندارد. به همين دليل در آيات مربوط به سوء ظن به خدا، نكوهش هاى شديدى ديده مى شود.
سومين آيه، آيه 154 سوره آل عمران است که باز هم سخن از سوء ظن باللّه است، اين آيه ناظر به جنگ اُحد مى باشد كه گروهى از افراد تازه مسلمان، بعد از شكستى كه در اين ميدان دامنگير مسلمانان شد، گروهی گرفتار سوء ظن نسبت به وعده هاى الهى شدند، این آيه نازل شد و شديداً آنها را نكوهش كرد، در حالى كه در آيات قبل از آن، به اين حقيقت اشاره شده كه وعده الهى درباره پيروزى دشمن در اُحد در آغاز جنگ تحقق يافت، ولى دنيا پرستى گروهى از شما و پرداختن به جمع آورى غنائم سبب هجوم غافلگيرانه دشمن و آن شكست دردناك شد، خدا به وعده خود عمل كرد، شما عمل نكرديد. سپس در آيه مورد بحث مى فرمايد: (سپس به دنبال این غم و اندوه، آرامشى بر شما فرستاد. این آرامش، به صورت خواب سبکى بود که [در شب بعد از حادثه اُحُد،] گروهى از شما را فرا گرفت؛ امّا گروه دیگرى در فکر جان خویش بودند؛ [و خواب به چشمانشان نرفت.] آنها گمانهاى نادرستى ـ همچون گمانهاى دوران جاهلیّت ـ درباره خدا داشتند؛ و مى گفتند: آیا سهمى از پیروزى نصیب ما مى شود؟! بگو: همه کارها [و پیروزیها] به دست خداست. آنها در دل خود، چیزى را پنهان مى دارند که براى تو آشکار نمى سازند؛ مى گویند: اگر ما سهمى از پیروزى داشتیم، در این جا کشته نمى شدیم. بگو: اگر در خانه هاى خود نیز، بودید، آنهایى که کشته شدن بر آنها مقرّر شده بود، قطعاً به سوى قتلگاه هاى خود، بیرون مى آمدند [و کشته مى شدند])؛ «ثُمَّ اَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الغَمِّ اَمَنَةً نُّعاساً يَغْشى طآئِفَةً مِنْكُمْ وَ طآئِفَةٌ قَدْ اَهَمَّتهُمْ اَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللّهِ غَيْرَ الحَقَّ ظَنَّ الْجاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَلْ لَنا مِنْ الاَْمْرِ مِنْ شَىْء قُلْ اِنَّ الاَْمْرَ كُلَّهُ لِلّهِ يُخْفُونَ فى اَنْفُسِهِمْ ما لا يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كانَ لَنا مِنَ الاَْمْرِ شَىْء ما قُتِلْنا هَهُنا قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فى بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ اِلى مَضاجِعِهِمْ».(3)
در ذيل همين آيه اشاره مى كند كه اين يك امتحان الهى براى شماها است تا ميزان ايمان، پايدارى و وفاداريتان به اسلام روشن شود. از تعبيرات اين آيه و آيات قبل اين نكته روشن مى شود كه مسأله سوء ظن به خداوند غالباً در مواقع بحرانى و در دلهاى افراد ضعيف الايمان آشکار می شود، گاه در جنگ احزاب، گاه در احد، گاه در حديبيه. و در واقع در اين گونه مواقع است كه گوهر ايمان و اخلاص آزموده مى شود.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.