پاسخ اجمالی:
امام علي(ع) اوصاف فرشتگان وحی را اين چنین می شمارد: «سنگينى گناهان هرگز آنان را ناتوان و درمانده نساخته است [؛ چرا كه آنها اصلاً گناه نمى كنند]، رفت و آمد شب و روز، آنها را به سوى مرگ كوچ نداده [تا ضعف بر آنها چيره شود، پس، همواره آماده اطاعت فرمان الهى هستند]، تيرهاى شك، ايمان پر عزم آنان را هدف قرار نداده، و گمان ها بر پايگاه يقين آنان راه نيافته، هيچ عاملى آتش كينه و حسد را در ميان آنها بر نيفروخته [تا ضعف در كار آنها راه يابد، پس، همه فرشتگان به طور هماهنگ و بدون اختلاف فرمان هاى الهى را عمل مى كنند]، هرگز حيرت آنان را از معرفت باطني و عظمت الهى نهفته در سينه هايشان باز نمي دارد».
پاسخ تفصیلی:
امام علي(عليه السلام) در فرازی از خطبه 91 «نهج البلاغه» اوصاف فرشتگان وحی را چنين بیان می فرماید: نخست مى فرمايد: (سنگينى گناهان هرگز آنان را ناتوان و درمانده نساخته است[؛ چرا كه فرشتگان اصلاً گناه نمى كنند])؛ «لَمْ تُثْقِلْهُمْ مَوصِرَاتُ(1) الآثَامِ». اشاره به اينكه معمولاً گناه، انسان را در مسير اطاعت خدا سنگين بار و ناتوان مى سازد و از آنجا كه آنها هرگز مرتكب گناهى نمى شوند، سبكبارند و هميشه براى اطاعت آماده اند و اينكه بعضى از شارحان نهج البلاغه احتمال داده اند كه منظور اين است كه گناهانِ مردم آنها را در كارشان دلسرد نمى سازد، بسيار بعيد به نظر مى رسد؛ چون با ساير جمله هاى اين بخش از خطبه هماهنگى ندارد.
و در دومين جمله مى فرمايد: (رفت و آمد شب و روز، آنها را به سوى مرگ كوچ نداده است [تا ضعف بر آنها چيره شود، بنابراين، همواره آماده اطاعت فرمان الهى هستند])؛ «وَ لَمْ تَرْتَحِلْهُمْ عُقَبُ(2) اللَّيَالِي وَ الْأَيَّامِ». اين احتمال نيز وجود دارد كه منظور، انتقال از حيات به مرگ نباشد؛ بلكه انتقال از اطاعت به معصيت باشد؛ يعنى طول زمان هرگز آنها را خسته نمى كند و از اطاعت پروردگار دور نمى سازد. در سومين جمله مى افزايد: (تيرهاى شك و ترديد ايمان پر عزم آنان را هدف قرار نداده است)؛ «وَ لَمْ تَرْمِ الشُّكُوكُ بِنَوَازِعِهَا(3) عَزِيمَةَ إِيمَانِهمْ». در جمله چهارم مى افزايد: (و گمان ها بر پايگاه يقين آنان راه نيافته [و آنها را متزلزل نساخته است])؛ «وَ لَمْ تَعْتَرِكِ(4) الظُّنُونُ عَلَى مَعَاقِدِ يَقِينهِمْ». در پنجمين جمله مى فرمايد: (هيچ عاملى آتش كينه و حسد را در ميان آنها بر نيفروخته [تا ضعف و فتورى در كار آنها راه يابد، بنابراين، همه فرشتگان به صورت هماهنگ و بدون هيچ گونه اختلافى در انجام فرمان هاى الهى عمل مى كنند])؛ «وَ لَا قَدَحَتْ قَادِحَةُ الإِحَنِ(5) فِيمَا بَيْنَهُم». در ششمين جمله در توصيف اين فرشتگان اضافه مى فرمايد: (هرگز حيرت و سرگردانى آنان را از معرفتى كه در باطن دارند و آنچه از عظمت و هيبت و جلال الهى در درون سينه هايشان نهفته است جدا نساخته است)؛ «وَ لَا سَلَبَتْهُمُ الْحَيْرَةُ مَا لَاقَ مِنْ مَعْرِفَتِهِ بِضَمائِرِهمْ، وَ مَا سَكَنَ عَنْ عَظَمَتِهِ وَ هَيْبَةِ جَلَالَتِهِ فِي أَثْنَاءِ صُدُورِهْم».
اين عبارت ممكن است اشاره به اين باشد كه ايمان و معرفت آنها نسبت به خداوند و صفات جمال و جلال او به قدرى قوى است كه هرگز اوهام و حيرت ناشى از آن اوهام در آن نفوذ نخواهد كرد و چيزى از آن نخواهد كاست؛ در حالى كه در انسان ها چنين نيست، گاه افراد مؤمن در برابر صحنه هايى قرار مى گيرند كه سبب حيرت و سرگردانى و تزلزل پايه هاى ايمان آنها مى شود. اين احتمال نيز وجود دارد كه منظور از حيرت، همان عدم دسترسى به كنه ذات و صفات او باشد كه هرگز آنها را از درك اجمالى ذات و صفات باز نمى دارد و همچون پاره اى از انسان ها كه بر اثر عدم درك كُنه ذات راه تعطيل صفات را پيش گرفته اند، نيستند.
سرانجام در هفتمين و آخرين توصيف مى فرمايد: (وسوسه ها در وجود آنها راه پيدا نكرده، تا شك و ترديد ناشى از آن، بر فكرشان چيره شود)؛ «وَ لَمْ تَطْمَعْ فِيهِمُ الْوَسَاوِسُ فَتَقْتَرِعَ(6) بِرَيْنِهَا(7) عَلى فِكْرِهمْ».
آنچه از مجموعه صفات بالا استفاده مى شود اين است كه فرشتگان وحى، كمترين اشتباه و خطا و شك و ترديد و سستى و تقصير در وجودشان راه ندارد؛ بلكه امانت در وحى الهى را كاملا رعايت مى كنند و از طرق روشنى كه براى آنها قرار داده شده است در نخستين فرصت به انبياء ابلاغ مى نمايند.
در ضمن اين كلام شريف پيامى براى همه انسانها - مخصوصاً مبلّغان دينى و نويسندگان اسلامى - دارد كه براى ابلاغ صحيح دعوت انبياء به مردم، نهايت دقّت، امانت، ايمان، استقامت و دورى از هرگونه وسوسه و شك و ترديد و حقد و حسد لازم است.(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.