پاسخ اجمالی:
تمام پيشرفت های انسان، مولود زندگی اجتماعی و پیوند افکار آنان با یکدیگر است، که نخستین راهکار تقویت آن، وفای به عهد است. اگر مسأله وفاى به عهد و ميثاقهاى فردى و بين المللى كنار گذاشته شود شيرازه زندگى بشر از هم گسسته مى شود. امام علی(ع) می فرمايد: «به دوستى كسى كه به عهدش پايبند نيست اعتماد مكن». افزون بر اين، اصل عدالت كه از بديهى ترين اصول اخلاق اجتماعى است بدون وفاى به عهد و پيمان اجرایی نمى شود.
پاسخ تفصیلی:
تمام پيشرفت هاى علمى، فرهنگى و اقتصادى كه نصيب انسان ها شده است مولود زندگى اجتماعى آنها است، با پیوند تجارب و افكار با يك ديگر، صنايع و تمدنها دست به دست هم داده و حركتى عظيم در جوامع انسانى پديد مى آيد. اگر انسانها جدا از هم مى زيستند طبعاً هر فرد مختصر تجربه زندگى خويش را با خود به گور مى برد و همه افراد دائماً در جا مى زدند نه تحوّلى بود و نه پيشرفتى، نه تمدنى و نه فرهنگى و درست به همين دليل، اسلام بيشترين اهميت را براى استحكام پيوندهاى اجتماعى قائل شده است، به يقين هر آنچه كه به تقويت اين پيوندها كمك كند از نظر اسلام مطلوب و هر چيزى كه سبب تضعيف آنها گردد منفور است.
بديهى است وفای به عهد نخستين راهکاری است كه سبب تقويت اين پيوندها می شود و در نتيجه از شرايط عمده تعاون و همكارى اجتماعى، مسأله پيمانها و عهدها است. اگر مسأله وفاى به عهد و ميثاقهاى فردى و بين المللى حتى براى يك روز كنار گذاشته شود شيرازه زندگى بشر از هم گسسته مى شود و پيشرفت جامعه انسانى عملا متوقف مى گردد. به همن دليل امام على(عليه السلام) در حديثى مى فرمایند: «لاتَعْتَمِدْ عَلى مَوَدَّةِ مَنْ لا يُوفِى بِعَهْدِهِ»(1)؛ (به دوستى كسى كه پايبند به عهد خويش نيست اعتماد مكن). از این رو مى توان ميزان موفقيت افراد در زندگى را منوط به ميزان پايبندى او به عهدهايش دانست، آن ها كه وفادارترند عزيزترند. اميرمؤمنان على(عليه السلام) در حدیث ديگرى مى فرمايند: «اَلْوَفاءُ حِصْنُ السُّؤدَدِ»(2)؛ (وفاى به عهد قلعه [محكم] بزرگى و شخصيت است). در مقابل، گسترش پيمان شكنى ها در سطح جامعه، سبب بدبینی و بی اعتمادی افراد نسبت به يكديگر شده و با پاره شدن رشته اتحاد آنان، به آسانى در برابر دشمن زانو مى زنند، از همين رو رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در حديثى می فرمایند: «اِذا نَقَضُوا الْعَهْدَ سَلَّطَ اللّهُ عَلَيْهِمْ عَدُوَّهُمْ»(3)؛ (هرگاه مسلمانها عهد و پيمان را بشكنند دشمن بر آنها مسلط مى گردد).
وفاى به عهد سرمايه هاى ديگران را به سوى انسان سرازير کرده و حتى سبب رونق زندگی فرد در جهات مادى می شود به همين دليل تمام دولتهاى جهان براى رهایی از انزوا، و برای آن كه بتوانند از رونق اقتصادى خوبى برخوردار گردند سعى مى كنند به عهد و پيمانهاى خود پايبند باشند، حتى در كشورهايى كه انقلاب رخ مى دهد و نظام جامعه به كلى دگرگون مى شود، انقلابيونی که زمام كشور را به دست گرفته اند، اعلام مى كنند كه بر تمام عهد و پيمانهايى كه نظام پيشين داشته است وفادارند، هر چند عهد و پيمانها بر خلاف سليقه و تشخيص آنها باشد، چرا كه اگر راهى جز اين بروند اعتماد بين المللى را از دست خواهند داد، اين مسأله درباره افراد و اشخاص نيز صادق است. افزون بر اين، اصل عدالت كه از بديهى ترين اصول اخلاق اجتماعى است بدون وفاى به عهد و پيمان اجرایی نمى شود و پيمان شكنان همواره در صف ظالمان و جبارانند و هر انسانى با فطرت خداداد خويش، چنين افرادى را ملامت، سرزنش و تحقير مى كند و اين نشان مى دهد كه لزوم وفاى به عهد يك امر فطرى است.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.