پاسخ اجمالی:
خداوند می فرمايد: «دروغ، روح نفاق را در دل انسان زنده نگه مى دارد». چون دروغ گویان نیز مانند منافقان در ظاهر ادعای صداقت می کنند، اما در باطن به سخن شان پايبند نیستند. افرادی که در تنگناها با خدا پيمان می بندند، اما با رسيدن به مقصد، همه را فراموش مى کنند، مصداق بارز پيمان شكنى و دروغ گویی هستند. خداوند دروغ گویی را از صفات منافقان دانسته، مى فرمايد: «آنان در دل نوعى بيمارى دارند؛ خداوند بر بيمارى آنها مى افزايد». این بیماری، بيمارى اخلاقى نفاق است كه ناشى از دوگانگى ظاهر و باطن شخص منافق است.
پاسخ تفصیلی:
در آيه 77 سوره توبه، سخن از منافقانی است كه با تظاهر به ايمان و عمل صالح، همچون ثعلبة بن حاطب انصارى با خدا عهد و پيمان مى بستند كه اگر به روزى وسيعى دست يابند، نيازمندان را مورد حمايت و عنايت قرار دهند، ولى زندگى آن ها نشان داد كه آنچه مى گفتند دروغ بود، خداوند مى فرمايد: «فَاَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فى قُلُوبِهِمْ اِلى يَوْمِ يَلْقَونَهُ»؛ (اين عمل [پيمان شكنى] نفاق را در دلهايشان تا روزى كه خدا را ملاقات كنند برقرار ساخت). سپس مى افزايد: «بِما اَخْلَفُوا اللّهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ»؛ (اين به خاطر آن است كه از پيمان الهى تخلف جستند و به خاطر آن است كه دروغ مى گفتند).
گفتنى است كه تخلّف از عهد با خداوند، نوعى دروغ عملى است. به هر حال آيه فوق با صراحت مى گويد شكستن عهد و پيمان الهى و دروغ گفتن، روح نفاق را تا پايان عمر در دل انسان زنده نگه مى دارد، و چه كيفرى از اين بدتر. رابطه دو گناه پيمان شكنى و دروغ با نفاق روشن است، زيرا نفاق چيزى جز دوگانگى ظاهر و باطن نيست. پيمان شكنان دروغگو، به پايبندی به تعهدات و صداقت و راستى، تظاهر مى كنند، در حالى كه چهره باطنی آنها چيزى دیگر است. آرى بسياری همانند «ثعلبة بن حاطب انصارى»، در تنگناهاى زندگى، به درگاه خدا روى آورده و با تمام وجود حل مشكل خود را از او مى خواهند، و عهدها، پيمان ها و نذرها با خدا مى بندند اما هنگامى كه گره از مشكلات گشوده و به مقصد می رسند همه را فراموش می کنند، كه اين مصداق بارز پيمان شكنى و دروغ و كذب و نفاق و دورويى است (از خدا مى خواهيم كه همه ما را از اين گونه اعمال حفظ كند).
در آيه 10 سوره بقره، با اشاره به صفات و اعمال زشت منافقان، به خصوص مسأله دروغ گويى، مى فرمايد: «فى قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ اَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ»؛ (در دل هاى آنها نوعى بيمارى است؛ خداوند بر بيمارى آنها مى افزايد و عذاب دردناكى به خاطر دروغ هايى كه مى گفتند خواهند داشت).
در اين آيه دقيقاً ذكر نشده چه نوع دروغ هايى از آنها سر مى زد، اما ممكن است اشاره به دروغ هايى از جمله ادّعاى ايمان باشد، در حالى كه در دل ايمان نداشتند، و ديگر خدعه و نيرنگى است كه نسبت به مؤمنان داشتند و با دروغ هاى خود آنها را فريب مى دادند، و از همه مهمتر، آنان از هر فرصتى براى تكذيب پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) استفاده مى كردند. اما آيه مى گويد: «عذاب اليم آن ها به خاطر دروغ هاى آنها است». و اين نشان مى دهد كه بدترين عمل منافقان، دروغ گويى آنها بوده كه عذاب اليم مستند به آن شده، در حالى كه بسیاری از گناهان ديگرى نيز از آنان صادر شده بود. روشن است كه منظور از بيمارى در اين آیه، بيمارى نفاق است كه يك بيمارى اخلاقى محسوب شده كه ناشى از دوگانگى شخص منافق است كه در ظاهر چيزى است و در باطن چيزى ديگر.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.