پاسخ اجمالی:
قرآن ريشه سعادت انسان و سرچشمه بركات الهى را در شكرگزارى می داند، كه روز به روز انسان را به خدا نزديكتر و پيوند عشق و محبّت بندگان را با خدا محكم تر مى سازد. بسياري از آيات قرآن با تشويق و ترغيب انسان ها به شکرگزاری، آن را سبب تحصيل معرفت، فضيلت، خشنودی خدا و عامل بازدارنده ای در برابر گناه و وسيله ای برای شکوفايی علم و ايمان معرفی نموده است.
پاسخ تفصیلی:
قرآن مجيد صبر و شكرگزارى را قرين هم قرار داده و آن را وسيله شكوفايى علم و ايمان در كانون قلب انسان دانسته و مى فرمايد: «وَ مِنْ آياتِهِ الْجَوْارِ فِى الْبَحْرِ كَالاَعْلامِ اِنْ يَشْأ يُسْكِنِ الرِيحَ فَيَظْلَلْنَ رَواكِدَ عَلى ظَهْرِهِ اِنَّ فِى ذلِكَ لاَيات لِكُّلِ صَبّار شَكور»(1)؛ (از نشانه هاى خدا، كشتى هايى است كه همچون كوه در درياها [به نيروى باد] حركت مى كند اگر بخواهد باد را آرام مى سازد تا كشتى ها بر پشت دريا متوقّف شوند، به يقين در اين امر نشانه هايى[از عظمت خدا است] براى هر صبر كننده شكرگزار).
شبيه همين تعبير در آيات ديگرى از قرآن نيز آمده است. گاه به نعمت چشم و گوش و عقل كه مهم ترين ابزار شناخت و معرفت انسانى است اشاره كرده و مى فرمايد: «وَ جَعَلَ لَكُمْ السَّمَعَ وَ الأَبْصارَ وَ الأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»(2)؛ (خداوند براى شما گوش و چشم و عقل قرار داد شايد[او را بشناسيد و] شكر نعمت او را بجا آوريد). بسياري از آيات قرآن، به وجود فضيلت (شكرگزارى در انبياء بزرگ) اشاره كرده، يا به آنان دستور شكرگزارى داده است.(3) و گاه مى فرمايد: شكر گزاران واقعى در ميان انسان ها كم هستند، و خطاب به آل داود مى فرمايد: «اِعْمَلوُا آلَ داوُدَ شُكْراً وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبادِىَ الشَّكوُر»(4)؛ (اى آل داود! [در برابر آن همه نعمت هاى عظيم و حكومت گسترده و علم و دانش و قدرتى كه در اختيار شما گذارديم]، شكر نعمت هاى خدا را به جاى آوريد هر چند كمى از بندگان من شكرگزارند).
در آيه ديگر، شكرگزارى شرط خشنودى خداوند از شما است، مى فرمايد: «اِن تَكْفُرُوا فَاِنَّ اللّهَ غَنِىٌّ عَنْكُمْ وَ لا يَرْضى لِعِبادِهِ الْكُفرَ وَ اِنْ تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ»(5)؛ (اگر كفران كنيد خداوند از شما بى نياز است، و هرگز كفران را براى بندگانش نمى پسندد و اگر شكر او را بجا آوريد، آن را براى شما مى پسندد و راضى مى شود). آيات مربوط به شكر در قرآن مجيد بسيار است، و شايد بالغ بر هفتاد آيه شود، و جالب اين كه صفت شكرگزارى به عنوان يكى از اوصاف پروردگار در اين آيات آمده است. آيه 147 سوره نساء، مى فرمايد: «ما يَفْعَلُ اللّهُ بِعَذابِكُم اِنْ شَكَرْتُمْ آمَنْتُمْ وَ كانَ اللّهُ شاكِراً عَلِيماً»؛ (خدا چه نيازى به مجازات شما دارد اگر شكرگزارى كنيد[و نعمت هايش را به جا مصرف نماييد]، و ايمان بياوريد خدا شكر گزار و آگاه است[و از اعمال و نيّات شما باخبر است]).
با توجه به مفهوم آيه، شكرگزارى به معنى واقعى، سبب برچيده شدن سرچشمه هاي مجازات و عذاب الهى مى شود. به علاوه صفت شكرگزارى در اينجا به عنوان يكى از اوصاف الهى مطرح شده و نشان مى دهد شكرگزارى از صفاتى است كه خداوند در آن با بندگان مشترك است، منتها شكرگزارى بندگان در برابر خداوند به معنى صرف نعمت هاى او در موارد رضاى او است، و شكرگزارى خداوند به معنى قدردانى از بندگان شكرگزار بواسطه پاداش هاى شايسته است. همچنین از آيات ديگر استفاده مى شود كه توجه به نعمت هاى الهى، عامل تشويق و ترغيب انسان به شكرگزارى، و عامل بازدارنده اى در برابر گناهان است، در آيه 74 سوره اعراف خطاب به گروهى از اقوام پيشين مى فرمايد: «فَاذْكُرُوا آلاءَ اللّهِ وَلا تَعثَوا فِى الأْرْضِ مُفْسِدينَ»؛ (نعمت هاى خدا را به ياد آوريد، و در زمين فساد نكنيد). در آيه 69 همين سوره مى فرمايد: «فَاذْكُرُوا آلاءَ اللّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»؛ (نعمت هاى خدا را به ياد آوريد شايد رستگار شويد). اين تعبير به خوبى نشان مى دهد كه يادآورى نعمت هاى خداوند و سپاس او سبب رستگارى است.
كوتاه سخن اين كه، ريشه تمام سعادت ها و سرچشمه عظيم بركات الهى همان شكرگزارى است كه روز به روز انسان را به خدا نزديكتر و پيوند عشق و محبّت بندگان را با خدا محكم تر مى سازد كه عاملى براى تقوا و پرهيزگارى و طريقى به سوى رستگارى است.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.