پاسخ اجمالی:
ایشان می فرمایند: «دنياپرستان همچون سگ هايى هستند كه پيوسته پارس مى كنند، و يا درندگانى كه در پى دريدن يكديگرند، و یا حیواناتی که در بیابان شهوات رها شده اند، عقل خود را گم كرده و در طرق مجهول و نامعلوم گام گذارده اند آنها همچون حيواناتى هستند كه در وادى پر از آفتى رها شده و در سرزمين ناهموارى به راه افتاده اند». به هر حال تقسيم امام(ع) براى اصناف دنياپرستان عبارتند از: 1- غوغاگران و صاحبان رسانه هاى گمراه كننده. 2- درندگانى كه براى كسب منابع دنيا با هم در نبردند. 3- بردگانى كه براى رسيدن به مال و مقام، به هر ذلتى تن در مى دهند. 4- هوسرانان و عيّاشان.
پاسخ تفصیلی:
امام علی(عليه السلام) در بخشی از نامه 31 «نهج البلاغه» – که به امام حسن(علیه السلام) نوشته شده – در يك تقسيم بندى حساب شده، اهل دنيا را به چهار گروه تقسيم مى كند و مى فرمايد: (جز اين نيست كه دنياپرستان همچون سگ هايى هستند كه پيوسته پارس مى كنند [و براى تصاحب جيفه اى بر سر يكديگر فرياد مى كشند] يا درندگانى كه در پى دريدن يكديگرند، در برابر يكديگر مى غرند، و زوزه مى كشند، زورمندان، ضعيفان را مى خورند و بزرگ ترها كوچك ترها را مغلوب مى سازند يا همچون چهارپايانى هستند كه دست و پايشان [به وسيله مستكبران] بسته شده [و بردگان سرسپرده آنهايند] و گروه ديگرى همچون حيواناتى هستند رها شده در بيابان [شهوات])؛ «فَإِنَّمَا أَهْلُهَا كِلاَبٌ عَاوِيَةٌ(1)، وَ سِبَاعٌ ضَارِيَةٌ(2)، يَهِرُّ(3) بَعْضُهَا عَلَى بَعْضٍ، وَ يَأْكُلُ عَزِيزُهَا ذَلِيلَهَا، وَ يَقْهَرُ كَبِيرُهَا صَغِيرَهَا، نَعَمٌ(4) مُعَقَّلَةٌ(5)، وَ أُخْرَى مُهْمَلَةٌ(6)».
به راستى تقسيمى است بسيار جالب و دقيق؛ زيرا گروهى از مردمِ دنيا همچون سگانى هستند كه كنار جيفه اى آمده اند و هركدام سعى دارد جيفه را در اختيار خود بگيرد، پيوسته بر ديگرى فرياد مى زند و با فريادش مى خواهد او را از جيفه دور سازد. نمونه روشن آن همان ثروتمندان از خدا بى خبرى هستند كه پيوسته سعى دارند ثروت بيشترى را تصاحب كنند و ديگران را از آن دور سازند؛ گاه بر سر آنها فرياد مى كشند گاه به دادگاه ها متوسل مى شوند و از طريق وكلاى مزدور و پرونده سازى به تملك اموال ديگران مى پردازند. در ميان دولت ها نيز گاه چنين رقابت هايى وجود دارد كه از طريق جنگ سرد و تبليغات پرحجم دروغين سعى مى كنند بازارهاى مصرف دنيا را در اختيار خود بگيرند.
گروهى از مردم دنيا كه نمونه آن در عصر ما دولت هاى نيرومند و زورگو هستند (يا ثروتمندانى كه از آنها پشتيبانى مى كنند) پيوسته در رقابتى ناسالم تلاش و كوشش مى كنند كه منابع ثروت را از چنگال يكديگر بربايند و براى رسيدن به مقصود خود گاه جنگ هاى خونينى به راه بيندازند كه هزاران انسان بى گناه در آن به خاك و خون كشيده مى شوند و شهرها و آبادى ها را ويران مى سازند. آرى اين گرگانِ خونخوار بر سر جيفه دنيا پيوسته مى غرند و زوزه مى كشند و آنها كه نيرومندترند ضعيفان را پايمال مى كنند و آنها كه بزرگ ترند كوچك ترها را نابود مى سازند.
بنابراين گروه سوم گروه بى دست و پايى هستند كه براى تحصيل متاع دنيا به هر ذلتى تن در مى دهند و اسير و برده جهانخواران مى شوند؛ در حالى كه گروه چهارم همچون حيوانات سركشى هستند كه در بيابان به هر سو مى روند و به تعبير امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن: (عقل خود را گم كرده [و راه هاى صحيح را از دست داده اند] و در طرق مجهول و نامعلوم گام گذارده اند آنها همچون حيواناتى هستند كه در وادى پر از آفتى رها شده و در سرزمين ناهموارى به راه افتاده اند)؛ «قَدْ أَضَلَّتْ عُقُولَهَا، وَ رَكِبَتْ مَجْهُولَهَا سُرُوحُ(7) عَاهَةٍ(8) بِوَادٍ وَعْثٍ(9)». سپس مى افزايد: (نه چوپانى دارند كه آنها را به راه صحيح هدايت كند و نه كسى كه آنها را به چراگاه مناسبى برساند [در حالى كه] دنيا آنان را در طريق نابينايى به راه انداخته و چشم هايشان را از ديدن نشانه هاى هدايت برگرفته در نتيجه در وادى حيرت سرگردان شده و در نعمت ها و زرق و برق هاى دنيا غرق شده اند، دنيا را به عنوان معبود خود برگزيده و دنيا نيز آنها را به بازى گرفته و آنها هم به بازى با دنيا سرگرم شده اند و ماوراى آن را به فراموشى سپرده اند)؛ «لَيْسَ لَهَا رَاعٍ يُقِيمُهَا، وَ لَا مُسِيمٌ(10) يُسِيمُهَا، سَلَكَتْ بِهِمُ الدُّنْيَا طَرِيقَ الْعَمَى، وَ أَخَذَتْ بِأَبْصَارِهِمْ عَنْ مَنَارِ الْهُدَى فَتَاهُوا(11) فِي حَيْرَتِهَا، وَ غَرِقُوا فِي نِعْمَتِهَا، وَ اتَّخَذُوهَا رَبّاً، فَلَعِبَتْ بِهِمْ وَ لَعِبُوا بِهَا، وَ نَسُوا مَا وَرَاءَهَا».
اين همان گروهى هستند كه در هر زمان به ويژه در دنياى امروز وجود دارند؛ جهان را جولانگاه خود قرار داده و همه جا را به فساد مى كشند؛ علاقه بى حد و حصر به مال و ثروت و جاه و مقام، چشم آنها را از ديدن حقايق كور كرده و گوش آنها را براى شنيدن سخن حقّ كر كرده است. غرق نعمت هاى مادى و زر و زيور و عابدان درهم و دينارند و براى به دست آوردن دنيا گاه آتش جنگ به پا مى كنند و گاه سلاح هاى كشتار جمعى ساخته و به قيمت گزاف در اختيار اين و آن قرار مى دهند و آنها را به جان هم مى اندازند. دنيا بازيچه آنهاست و آنها هم بازيچه دنيا و به همين دليل، خدا و روز حساب و برنامه هاى آخرت را به كلى فراموش كرده اند.
امام(عليه السلام)، فرزند دلبندش را هشدار مى دهد كه خود را از اين چهار گروه دور بدارد. نه فقط فرزند امام(عليه السلام)؛ بلكه همه انسان ها مخاطب كلام اويند.
«عقول» در جمله «قَدْ أَضَلَّتْ عُقُولَهَا» جمع عقل به معناى خِرَد است؛ ولى بعضى آن را جمع عقال (پاى بند شتران) دانسته اند كه مفهوم جمله چنين مى شود: آنها پاى بندهاى خود را گم كرده و به همين دليل در بيابان زندگى سرگردانند؛ ولى با توجّه به جمله بعد: «وَ رَكِبَتْ مَجْهُولَهَا» معناى اوّل مناسب تر است. اضافه بر اين، «عقول» جمع عقل است نه جمع عِقال؛ زيرا جمعِ عقال، «عُقل» بر وزن قفل و «عُقُل» بر وزن دهل است.
به هر حال تقسيمى كه امام(عليه السلام) براى اصناف دنياپرستان و گروه هاى مختلف آن بيان فرموده، تقسيم بسيار جالبى است كه انسان را براى تشخيص آنها و دورى از آنها بيدار و آگاه مى سازد:
1. گروه غوغاگران و صاحبان رسانه هاى گمراه كننده.
2. گروه درندگانى كه براى به دست آوردن منابع دنيا با هم در نبردند.
3. گروه بردگانى كه براى رسيدن به مال و مقام، به هر ذلتى تن در مى دهند.
4. گروه هوسران و عيّاش كه عقل را رها كرده و در بيابان زندگى سرگردانند؛ خداى آنها زر و سيم و هدفشان عيش و نوش است.(12)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.