پاسخ اجمالی:
روايات زيادی بر این مطلب دلالت دارد كه افشای نام مقدس حضرت مهدی(عج) در دوره غیبت روا نیست؛ اما آيا این رویه یک اقدام سیاسی مقطعی بوده یا این که نام بردن از آن حضرت تا زمان ظهور وی، همچنان بر حرمت باقی خواهد ماند؟ منشأ اختلاف نظرهایی میان فقها و مورخان گشته است. از پاره ای روایات، فهمیده می شود که مشکلات سیاسی، انگیزه عدم جواز تسمیه در آن دوره بوده است؛ چرا كه اگر نام حضرت فاش می شد تحت تعقیب حكومت قرار می گرفت.
پاسخ تفصیلی:
درباره عدم جواز افشای نام حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشريف) در دوران غیبت کبری بايد گفت كه روایات زیادی دلالت بر آن دارد که خواندن آن حضرت به نام مقدسش در دوره غیبت روا نیست. این مطلب که آیا این رویه یک اقدام سیاسی مقطعی بوده یا این که نام بردن از آن بزرگوار تا ظهور وی، همچنان بر حرمت باقی خواهد ماند، منشأ اختلاف نظرهایی در میان فقها و مورخان گشته است. این روایت را علامه «مجلسی» ضمن بابی تحت عنوان «باب النهی عن التسمیه» فراهم آورده است.(1)
از «عبداللّه بن جعفر حمیری» روایت شده: همراه «احمد بن اسحاق» نزد «عثمان بن سعید»، نایب امام قائم(عجل الله تعالی فرجه الشريف)، رفته بودیم که خطاب به «عثمان بن سعید» چنین گفتم: می خواهم همانند ابراهیم، که تنها برای اطمینان قلبی خود از خدا سؤال کرد، پرسشی کنم. سپس سؤال کردم: آیا شما حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشريف) را دیده اید؟ گفت: آری؛ پرسیدم: نامش چیست؟ او جواب داد: «إِيَّاكَ أَنْ تَبْحَثَ عَنْ هَذَا فَإِنَ عِنْدَ الْقَوْمِ أَنَّ هَذَا النَّسْلَ قَدِ انْقَطَعَ»(2)؛ (هرگز از این موضوع سؤال نکن؛ زیرا این قوم [حکومت] بر این باورند که رشته این نسل، قطع شده است). از این روایت بخوبی می توان فهمید عباسیان هنگامی که اطمینان یافتند امام عسکری(علیه السّلام) فرزندی ندارد، خود را از پیگیری این امر راحت ساختند و این به نفع امام زمان(علیه السّلام) و شیعیان تمام شد.
در یکی از توقیعاتی که در طول غیبت صغری از طرف حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشريف) صادر شده، آمده است: ملعون است کسی که نام مرا در محافل بر زبان آورد.(3) این امر حتی از زمان امام هادی(علیه السّلام) مطرح بوده و به دستور آن حضرت مقرر شده بود که تنها گفته شود: الحجّة من آل محمد(علیه السّلام).(4) شیخ «صدوق» اعتقاد صریح خود را دایر بر عدم جواز تسمیه، حتی پس از ذکر روایت معروف «لوح» بیان داشته است.(5)
«اربلی» پس از اشاره به روایات نهی از تسمیه حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشريف) و تصریح به کنیه آن وجود مقدس می گوید: شیعیان در دوران غیبت اول (صغری) از آن حضرت به «ناحیه مقدسه» تعبیر می کردند و این رمزی بود که شیعیان با آن، آن حضرت را می شناختند. رمز دیگر کلمه «غریم» بود که مقصودشان از این کلمه نیز آن حضرت بود. سپس اضافه می کند: تعجب از شیخ «طوسی»(6) و «مفید» است که پس از تأکید بر حرمت تسمیه و ذکر کنیه امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشريف) می گویند: «اسمه اسم النبی(صلّی اللّه علیه و آله) و کنیته کنیته» و آنگاه گمان می برند که نام و کنیه آن حضرت را فاش نساخته اند! من بر آنم که این رویّه، به دلیل تقیّه بوده و در زمانی مطرح بوده است که آن حضرت تحت تعقیب قرار داشته و خطراتی برای امنیت جانی ایشان وجود داشته است؛ اما اکنون چنین نیست.(7)
این مسأله در میان علمای شیعه مورد اختلاف بوده و بعدها میرداماد در جواب استفتایی در این باره(8) کتابی به نام «شرعة التسمیه فی النهی عن تسمیة صاحب الزمان(علیه السّلام)» نگاشته و در آن با تمسّک به اطلاقات موجود در روایات نهی از تسمیه، در این باره به تفصیل سخن گفته است.(9) علامه آقا بزرگ از کتاب دیگری در این باره به نام «کشف التعمیة فی جواز التسمیة» از شیخ «حُر عاملی» نام برده است.(10) از عنوان کتاب به خوبی روشن می شود که شیخ حُر طرفدار جواز تسمیه بوده است نه حرمت آن؛ گفته شده که او کتابش را در رد بر «شرعة التسمیه» نوشته است.
از پاره ای روایات، به وضوح فهمیده می شود که تنها مشکلات سیاسی، انگیزه عدم جواز تسمیه در آن دوره بوده است؛ چنانکه در روایتی تصریح شده که نایب اول امام(علیه السّلام) به حمیری فرمود: سؤال از نام آن حضرت بر شما حرام است؛ زیرا سلطان بر این باور است که امام یازدهم در گذشته در حالی که فرزندی از خود بر جای نگذاشته و به همین جهت میراثش تقسیم شده است ... اگر نام وی فاش شود آنها او را تحت تعقیب قرار می دهند.(11)،(12)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.