پاسخ اجمالی:
مسأله «غیبت»، به سادگی برای جامعه شیعه حل نشده و در دهه های پایانی قرن سوم و چهارم، مشکلات زیادی در جامعه شیعه به وجود آورد. همین امر باعث شد تا علمای شیعه به تفصیل درباره مسأله غیبت تحقيق كرده و ابعاد آن را روشن سازند كه از جمله آنها می توان به «محمد بن بحر رهنی»، «شیخ صدوق»، «شيخ طوسی»، «محمد بن ابراهیم نعمانی»، «شیخ مفید» و دیگران اشاره كرد.
پاسخ تفصیلی:
مسأله غیبت، به سادگی برای جامعه شیعه حل نشد و در دهه های پایانی قرن سوم و نیز قرن چهارم، دشواری های زیادی را در جامعه شیعه به وجود آورد. همین امر بود که علمای شیعه را بر آن داشت تا به تفصیل درباره مسأله غیبت به تألیف پرداخته و ابعاد آن را روشن کنند. بسیاری از عالمان این دوره، آثاری در این موضوع تألیف کرده اند.
«محمد بن بحر رهنی» در انتهای قرن چهارم، کتابی در این زمینه نگاشت.(1) شیخ صدوق، به عنوان بزرگترین محدث شیعی در نیمه قرن چهارم، کتاب پرارج «کمال الدین و تمام النعمه» را در پاسخ به همین شبهات و حیرت هایی تألیف کرد که در این زمینه به وجود آمده بود. «محمد بن ابراهیم نعمانی» در همین قرن، کتاب «الغیبه» خود را برای دفع تردیدی که برای شیعیان رخ داده و سبب اختلاف میان آنها شده بود تألیف کرد.(2) او علت این شک و تردیدها را عدم توجه به روایات فراوانی که درباره مسأله غیبت وارد شده، دانسته و خود، این مهم را بر عهده گرفته است. به جز «نعمانی» که در نیمه اول قرن چهارم هجری کتاب «الغیبه» را نوشت، بسیاری در این باره تألیفاتی دارند؛ از جمله در قرن چهارم، «شیخ مفید» چندین نوشته تألیف کرد که «نجاشی» در رجال خود از آنها نام می برد.(3)
پس از «مفید»، مهمترین اثر در این زمینه را «شیخ طوسی» در سال 447 با عنوان کتاب «الغیبه» پدید آورد. با گذشت زمان طبعاً ضرورت بررسی و تبیین مسأله غیبت و پاسخ گویی به مسائل جنبیِ آن، به طور جدی احساس می شده است.(4) «شیخ «طوسی» این ضرورت را در آغاز کتاب خود خاطر نشان کرده است.(5)،(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.