پاسخ اجمالی:
تلاش های حكومت عباسی در سامرا و بغداد برای کنترل زندگی امام حسن عسکری(ع) و جستجوی شدید سلطان وقت و کوشش بی امان برای یافتن آخرین حجّت خدا، ولادت آن حضرت را بر همگان مخفی ساخت. در روایات امامان(ع) به ولادت اسرارآمیز آن حضرت اشاره شده و حتی این مطلب یکی از دلایل شناخت وی تعیین شده بود. تلاش بی وقفه بنی عباس برای یافتن فرزندی از امام یازدهم، در بیشتر منابع تاریخی گزارش شده است.
پاسخ تفصیلی:
تلاش هایی که عباسیان حاکم در «سامرا» و «بغداد» برای کنترل زندگی امام حسن عسکری(علیه السّلام) به عمل آورده بودند، اختفای مسأله مهم تولّد امام زمان(علیه السّلام) را کاملاً توجیه می کند. همچنین این نکته را که در آن زمان ها، مسأله غیبت آن حضرت بر سر زبان ها بوده و بنی عباس در صدد بودند تا به هر طریق ممکن، راه امامت را بر شیعه مسدود سازند، روشن می کند.
شیخ «مفید» در آغاز شرح حال امام زمان(علیه السّلام) می نویسد: به دلیل مشکلات آن دوران و جستجوی شدید سلطان وقت و کوشش بی امان برای یافتن آخرین حجّت خدا، ولادت آن حضرت بر همگان مخفی ماند.(1) پیش از آن نیز در روایات امامان(علیهم السّلام) به ولادت اسرارآمیز آن حضرت اشاره شده و حتی این مطلب یکی از دلایل شناخت وی تعیین شده بود.(2)
تلاش بی وقفه بنی عباس برای یافتن فرزندی از امام یازدهم، در بیشتر منابع تاریخی گزارش شده است. «احمد بن عبیداللّه بن خاقان» که کار خراج «قم» را بر عهده داشته، درباره موضوع کاوش خانه امام عسکری(علیه السّلام)، گزارشی داده که متن آن چنین است: «وقتی خبر بیماری امام عسکری(علیه السّلام) شایع شد، خلیفه به دنبال پدرم فرستاد. او به دار الخلافه رفت و همراه پنج تن از کارمندان نزدیک خلیفه که از معتمدان او بودند بازگشت. پدرم به آنان دستور داد تا خانه امام(عليه السلام) را در کنترل خود گرفته و لحظه به لحظه از احوال و اخبار وی اطلاع داشته باشند؛ آنگاه برخی از طبیبان را فرا خوانده و دستور داد شبانه روز بر بالین امام(عليه السلام) حضور داشته باشند.
پس از دو یا سه روز به او اطلاع دادند که امام(عليه السلام) ضعیف تر شده است و او دستور داد طبیبان بر مراقبت های خود بیفزایند؛ آنگاه پیش قاضی القضات رفت و از او خواست ده نفر از معتمدان خود را که از نظر دین و ورع، کاملاً به آنان اطمینان دارد به منزل امام عسکری(علیه السّلام) بفرستد که شبانه روز در آنجا باشند. این وضع ادامه داشت تا آن که امام(عليه السلام) وفات کرد. پس از این حادثه، خانه امام عسکری(علیه السّلام) به دستور خلیفه بررسی دقیق شد و همه چیز مهر و موم گردید و پس از آن تلاش های پیگیرانه ای برای یافتن فرزندی از آن حضرت آغاز شد؛ حتی کنیزان امام(عليه السلام) نیز تحت نظر قرار گرفتند تا معلوم شود کدام یک از آنها باردار است؛ یکی از آنها را که احتمال حمل درباره اش می رفت در حجرهای تحت مراقبت قرار دادند تا وقتی که باردار نبودن وی مسلم شد. آنگاه میراث امام(عليه السلام) را میان مادر و برادرش جعفر تقسیم کردند. در همین روایت، به دنبال گزارش مزبور، اشاره ای به فرصت طلبی جعفر به منظور جانشینی برادرش شده است؛ از جمله آن که، وی از «عبیداللّه بن خاقان» خواست او را به عنوان جانشینی امام عسکری(علیه السّلام) اعلام و معرفی نماید و او تقاضای جعفر را رد کرد.(3)
روایت دیگری اشاره بدان دارد که برخی از شیعیان «قم»، بی خبر از رحلت امام عسکری(علیه السّلام) برای پرداخت وجوه خویش به «سامرا» آمدند. پس از ورود به «سامرا»، کسانی آنها را پیش جعفر بردند. قمی ها نخست در صدد امتحان جعفر بر آمدند؛ بدین منظور از وی پرسیدند: آیا او از مبلغ پولی که با خود آوردهاند اطلاع دارد؟ جعفر پس از اظهار بی اطلاعی گفت: تنها خدا از غیب آگاه است. در نتیجه قمی ها از پرداخت پول به او خودداری کردند. در آن هنگام، شخصی آنها را به خانه ای هدایت کرد و در آنجا پس از آن که مبلغ وجوهات به آنها گفته شد، پول را به شخصی که درست گفته بود تحویل دادند. جعفر این موضوع را به معتمد گزارش داد و به دستور او خانه امام و حتی خانه های همسایگان آن حضرت تفتیش مجدد شد. در اینجا بود که کنیزی به نام «ثقیل» که گویا به خاطر حفظ جان امام زمان(علیه السّلام) ادعای بارداری کرده بود بازداشت شد و مدّت دو سال تحت نظر قرار گرفت تا اطمینان به عدم بارداری وی حاصل شد؛ سپس او را رها کردند.(4)
به طور مسلم، چنین حساسیت شدیدی از طرف دستگاه خلافت همراه با تحریکات جعفر، بدان سبب بود تا گذشته از کنترل امام دوازدهم، در صورت عدم دسترسی به آن حضرت، دست کم بتوانند اعلام کنند که امام حسن عسکری(علیه السّلام) فرزندی نداشته است. احضار افراد موثق در منزل امام نیز برای این بود تا به ادعای خود در این باره رنگ حقیقت داده و شیعیان را دچار حیرت و سردرگمی نمایند، چنانکه در ادامه همان نقل از شیخ «طوسی» افزوده شده: افراد مورد اعتماد مذکور که در خانه امام حضور داشتند، شهادت دادند که آن حضرت در گذشته است.(5) حقیقت آن است که مطابق طرح دقیق و منظمی که از پیش در این باره ریخته شده بود، مسأله ولادت آن حضرت از اساس از چشم مردم و حتی بیشتر شیعیان به دور مانده و با این حال مشکل چندانی نیز به دنبال نیاورد.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.