پاسخ اجمالی:
امام علي(ع) در ارتباط با سرنوشت معاویه در قیامت می فرماید: «چه خواهى كرد آن گاه كه لباس هاى اين دنيا را كه در آن فرو رفته اى از تنت برگيرند، دنيايى كه با زينت هايش خود را جلوه داده و با لذت هايش فريبت داده، بدان اين دنياى فريبنده بزودى تو را وارد ميدان نبردى مى كند كه هيچ سپرى در آنجا تو را نجات نخواهد داد، حال از اين امر كناره گير و آماده حساب الهى شو و دامن را در برابر حوادثى كه بر تو نازل مي شود در هم پيچ و به حاشيه نشينان فرومايه گوش فرا نده، و اگر به اين رهنمود عمل نكنى به تو اعلام مى كنم كه خود را در غفلت فرو برده اى و شيطان بر تو مسلّط شده است».
پاسخ تفصیلی:
نامه 10 «نهج البلاغه» آغازى دارد كه مرحوم سيّد رضى آن را در «نهج البلاغه» نياورده است. امام علي(عليه السلام) در آغاز اين نامه بعد از حمد و ثناى الهى و اشاره به زودگذر بودن دنيا و زندگى آن، خطاب به معاويه مى فرمايد: «اى معاويه تو ادعاى چيزى مى كنى كه اهلش نيستى، نه در گذشته و نه در حال. نه دليل بر مدعاى خود [لياقت حكومت بر مسلمانان] دارى و نه شاهدى از قرآن مجيد و نه سخنى از پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله)». آن گاه دست او را گرفته و به عواقب زندگى دنيا برده و وقوف او را در قيامت در پيشگاه خدا در نظرش مجسّم مى كند شايد از خطاهاى خود باز گردد و در صراط مستقيم گام نهد. ایشان مى فرمايد: (چه خواهى كرد آن گاه كه لباس هاى [پر زرق و برق] اين دنيا را كه در آن فرو رفته اى از تنت برگيرند، دنيايى كه با زينت هايش خود را جلوه داده و با لذت هايش [تو را] فريب داده است)؛ «وَ كَيْفَ أَنْتَ صَانِعٌ إِذَا تَكَشَّفَتْ عَنْكَ جَلَابِيبُ(1) مَا أَنْتَ فِيهِ مِنْ دُنْيَا قَدْ تَبَهَّجَتْ(2) بِزِينَتِهَا وَ خَدَعَتْ بِلَذَّتِهَا». سپس مى افزايد: (اين دنيا تو را فرا خواند و اجابتش نمودى و زمامت را به دست گرفت و به دنبالش رفتى، فرمانت داد اطاعتش كردى)؛ «دَعَتْكَ فَأَجَبْتَهَا وَ قَادَتْكَ فَاتَّبَعْتَهَا، وَ أَمَرَتْكَ فَأَطَعْتَهَا».
امام(عليه السلام) در اين عبارات تشبيهات جالبى براى دنيا فرموده، زرق و برق دنيا را به لباس هاى رنگارنگى تشبيه كرده كه در تن مى پوشند و يا چادرى كه به سر مى كشند. زينت هاى دنيا را فريبنده و لذت هايش را مايه جلب و جذب به سوى آن شمرده. هوس بازان و كسانى كه از ماهيّت دنيا بى خبرند بزودى به سوى آن جلب مى شوند و براى اينكه بتوانند به اين زينت ها و لذات ادامه دهند سر بر فرمان دنيا مى نهند و اوامرش را اطاعت مى كنند. آن گاه امام(عليه السلام) به عاقبت اين ماجرا اشاره كرده مى فرمايد: (بدان اين دنياى فريبنده بزودى تو را وارد ميدان نبردى مى كند كه هيچ سپرى در آنجا تو را نجات نخواهد داد حال كه چنين است از اين امر [حكومت] كناره گير و آماده حساب الهى شو و دامن را در برابر حوادثى كه بر تو نازل مي شود در هم پيچ و به حاشيه نشينان فرومايه گوش فرا نده)؛ «وَ إِنَّهُ يُوشِكُ(3) أَنْ يَقِفَكَ وَاقِفٌ عَلَى مَا لَا يُنْجِيكَ مِنْهُ مِجَنٌّ(4)، فَاقْعَسْ(5) عَنْ هَذَا الْأَمْرِ وَ خُذْ أُهْبَةَ(6) الْحِسَابِ وَ شَمِّرْ(7) لِمَا قَدْ نَزَلَ بِكَ وَ لَا تُمَكِّنِ الْغُوَاةَ(8) مِنْ سَمْعِكَ».
امام(عليه السلام) در اين عبارات، هم ريشه انحرافات را براى معاويه بازگو مى كند و هم راه درمان اين درد را نشان مى دهد و مى فرمايد: «بهترين راه اين است كه از حكومت شام كنار بروى و آماده حساب الهى شوى».
جمله «شَمِّرْ لِمَا قَدْ نَزَلَ بِكَ» يا اشاره به حوادث دردناكى است كه در همين دنيا دامان معاويه و طرفدارانش را مى گرفت و يا اشاره به حوادث روز قيامت است (احتمال دوم مناسب تر به نظر مى رسد) و در هر حال چون اين حوادث قطعى الوقوع بوده به صورت فعل ماضى بيان شده است.
آن گاه امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن، معاويه را به يك سلسله امور معنوى تهديد مى كند و مى فرمايد: (و اگر به اين دستور و رهنمود عمل نكنى به تو اعلام مى كنم كه خود را در غفلت فرو برده اى؛ زيرا فزونى نعمت تو را به طغيان وا داشته [به همين دليل] شيطان بر تو مسلّط شده و به آرزوى خود درباره تو رسيده است و همچون روح و خون در سراسر وجودت جريان يافته)؛ «وَ إِلَّا تَفْعَلْ أُعْلِمْكَ مَا أَغْفَلْتَ مِنْ نَفْسِكَ فَإِنَّكَ مُتْرَفٌ(9) قَدْ أَخَذَ الشَّيْطَانُ مِنْكَ مَأْخَذَهُ، وَ بَلَغَ فِيكَ أَمَلَهُ، وَ جَرَى مِنْكَ مَجْرَى الرُّوحِ وَ الدَّمِ». بعضى جمله «إِلَّا تَفْعَلْ ...» را اشاره به اين دانسته اند كه امام(عليه السلام) او را تهديد به جنگ مى كند و منظور از اعلام، اعلام عملى است در حالى كه هيچ يك از تعبيرات جمله هاى قبل و بعد از آن چنين مفهومى ندارد، بلكه مجموعه اى است از اندرزهاى بيدارگر.
اين نكته جالب است كه معاويه در نامه اش امام(عليه السلام) را تهديد به جنگ نموده؛ ولى امام(عليه السلام) او را تهديد به سلطه شيطان بر او مى كند و او را اندرز مى دهد.(10)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.