پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در ارتباط با «قرآن» می فرماید: «قرآن خاموش است و گويا»، و در کلامی دیگر می فرماید: «اين قرآن خطوطى است كه با زبان سخن نمى گويد و نيازمند به ترجمان است»، در حقیقت این دو تعبیر منافاتی با یکدیگر ندارند؛ زیرا مراد از ناطق بودن قرآن اين است كه با لسان عربى مبين احكام را بيان كرده، اما برای كسانى كه از روى لجاجت پيام قرآن را نمى شنوند صامت و نیازمند ترجمان است.
پاسخ تفصیلی:
امام علی(علیه السلام) در بخشی از خطبه 183 «نهج البلاغه» می فرماید: «قرآن خاموش است و گويا»، اين در حالى است كه در خطبه 125 در داستان حَكَمين چنين فرمود: «هذَا الْقُرْآنُ إِنَّما هُوَ خَطٌّ مَسْتُورٌ بَيْنَ الدَّفَّتَيْنِ لَا يَنْطِقُ بِلِسانٍ وَ لَابُدَّ لَهُ مِنْ تَرْجُمانٍ، وَ إِنَّما يَنْطِقُ عَنْهُ الرِّجَالُ»؛ (اين قرآن، خطوطى است كه در ميان دو جلد مستور و پنهان شده است با زبان سخن نمى گويد و نيازمند به ترجمان است و تنها انسان ها مى توانند از آن سخن بگويند)، قريب به اين معنا در خطبه 158 نيز آمده است.
آيا اين دو تعبير با هم منافات ندارد؟ پاسخ اين است كه منظور از ناطق بودن قرآن اين است كه با لسان عربى مبين احكام خدا را بيان كرده است. هر كسى آماده پذيرش باشد او را به سوى خود فرا مى خواند و به خير و سعادت هدايت مى كند، بنابراين براى حق طلبان كاملا گوياست؛ ولى كسانى كه از روى تعصّب و لجاج به نزاع برخاسته اند پيام قرآن را نمى شنوند و اگر بشنوند باز هم نشنيده مى انگارند. براى اين افراد بايد قاضى و حَكَم عادلى باشد كه پيام قرآن را به آنها برساند و اتمام حجت كند. مثلا در داستان جنگ صفّين، قرآن پيام روشنى داشت و مى فرمود: «فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الاُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِى تَبْغِى حَتّى تَفِىءَ إِلَى أَمْرِ اللهِ»(1)؛ (اگر يكى از آن دو بر ديگرى تجاوز كند، با گروه متجاوز پيكار كنيد تا به فرمان خدا باز گردد). بر همه واضح بود كه حضرت علي(عليه السلام) اضافه بر اينكه از سوى خدا به خلافت پيامبر(صلی الله عليه وآله) منصوب شده بود، از سوى قاطبه مؤمنان و اكثريت قريب به اتّفاق مهاجر و انصار نيز براى خلافت پذيرفته شده بود و معاويه و لشكر شام، ياغيان و طاغيانی بودند كه مى خواستند خود را بر مسلمين تحميل كنند؛ ولى چون در برابر حكم خدا لجاجت و سرسختى نشان مى دادند لازم بود كسى به عنوان حَكَم آنها را به سوى حق رهنمون شود، هر چند متأسفانه حكميّت در مسير صحيحى قرار نگرفت و نتيجه مطلوبى نداد.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.