پاسخ اجمالی:
بر اساس شواهد تاريخی، حضرت علی(ع) از کودکی در خانه پيامبر(ص) رشد یافت، و نخستین کسی بود که به پیامبر(ص) ایمان آورد، و با سرور زنان عالم، حضرت فاطمه(س) ازدواج کرد. همچنین پیامبر(ص) در حدیث منزلت، نسبت امام را با خود مانند نسبت هارون به موسی(ع) دانسته است. از سویی عدم مخالفت با پيامبر(ص) حتی براي يك لحظه، تقسيم كننده بهشت و جهنم، اطلاع از اسرار پیامبر(ص)، نجات جان پيامبر(ص) در شب هجرت، برتری ضربت شمشير امام در جنگ خندق از عبادت جن و انس و ... از دیگر فضائل امام علی(ع) است که در تاریخ ثبت شده است.
پاسخ تفصیلی:
امام علی(علیه السّلام) این افتخار را داشت که از کودکی در خانه رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) رشد یافت.(1) در این باره نقل های جالبی وجود دارد که ابن ابی الحدید آنها را یک جا فراهم آورده است. از جمله از زید بن علی بن الحسین(علیهم السّلام) نقل شده است که در آن دوران، رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) گوشت و خرما را در دهانشان نرم کرده تا خوردن آن راحت تر شده، آنگاه آن را در دهان امام می گذاشت.(2) به دلیل همین قرابت بود که امام، نخستین کسی بود که به رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) ایمان آورد. او خود فرمود: «لَمْ یَسْبِقْنِی اِلَّا رَسُولُ اللهِ بِالصَّلَاةِ».(3) در این باره به قدری شهادات و شواهد وجود دارد که جای هیچ گونه تردیدی را برای افراد منصف باقی نمی گذارد. درباره اسلام آوردن امام، گزارش شده است که رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) از او دعوت کردند تا اسلام را بپذیرد. این امر، بلوغ فکری امام را نشان می دهد.(4) «مسعودی» می گوید: برخی سن امام را در وقت اسلام آوردن کم گفته اند تا بگویند او در زمانی که اسلام آورده طفلی بیش نبوده است.(5)
فداکاری امام در راه اسلام سبب شد تا جملات فراوانی از رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) در باره فضائل امام صادر شود. «احمد بن حنبل» می گفت: آن اندازه که برای [حضرت] علي(علیه السّلام) فضایل صحیح و قابل قبول وارد شده، که برای هیچ یک از صحابه وارد نشده است.(6) از این رو می گفت: «إنَّ ابْنَ أَبِی طالِبٍ لَایُقَاسُ بِهِ أَحَدٌ»(7)؛ (هیچ کس با علی بن ابی طالب(عليه السلام) قابل مقایسه نیست).
«ابو سعید خدری» می گفت: «کانَ لِعَلِیّ مِنَ النَّبِیِّ(صلّی اللّه علیه و آله) دَخْلَةٌ لَیْسَتْ لِأَحَدٍ وَ کَانَ لِلنَّبِیِّ(صلّی اللّه علیه و آله) مِنْ عَلِیٍّ دَخْلَةٌ لَیْسَتْ لِأَحَدٍ غَیْرُهُ فَکَانَتْ دَخْلَةُ النَّبِیِّ(صلّی اللّه علیه و آله) مِنْ عَلِیِّ أَنَّ النَّبِیِّ(صلّی اللّه علیه و آله) کانَ یَدْخُلُ عَلَیْهِمْ کُلَّ یَوْمٍ»(8)؛ (علي نزد پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله) رفت و شدی داشت که کسی جز او نداشت. همین طور، پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله) نزد علي رفت و شدی داشت که برای کسی جز او نبود. رفت و شد پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله) چنان بود که هر روز بر آنها وارد می شد).
«زید بن ثابت» نیز به امام(علیه السلام) گفت: و «أَنْتَ مِنْ رَسُولِ اللهِ(صلّی اللّه علیه و آله) بِالْمَکانِ الَّذِی لَایُعَدُّ لَهُ أَحَدٌ»(9)؛ (موقعیت تو را نسبت به رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) هیچ کس ندارد). زید، زمانی این سخن را می گفت که سرسختانه از عثمان طرفداری می کرد. همین سبب شده بود که امام چنان رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) را بشناسد که دیگر اصحاب آن چنان معرفت را به آن حضرت نداشتند.(10) یکی از شواهد اعتنای رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) به امام آن بود که دخترش فاطمه را که از زنان برگزیده عالم بود، به عقد آن حضرت درآورد. در حالی که پیش از آن، ابوبکر و عمر به خواستگاری رفته بودند و حضرت قبول نکرده بود. زمانی که امام به خواستگاری رفت، آن حضرت پذیرفت و فرمود: «لَسْتُ بِدَجّالٍ»(11). فاطمه از آن توست. زمانی که امام با فاطمه ازدواج کرد، حضرت از او خواست تا خانه ای پیدا کند.
حضرت خانه ای دور یافت. پس از ازدواج رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) از آنها خواست تا نزد او باشند. این کار با گذشت «حارثة بن نعمان» و واگذاری خانه اش انجام شد.(12) شاید به همین دلیل بود که «عبدالله بن عمر» می گفت: اگر می خواهید موقعیت [حضرت] علي(عليه السلام) را نزد پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله) بدانید، موقعیت خانه او را نسبت به خانه آن حضرت نگاه کنید.(13) در جریان برقراری عقد اخوّت میان مسلمانان، رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) [حضرت] علي(عليه السلام) را به عنوان «برادر» خود برگزید.(14)
زمانی که رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) خطبه می خواند، امام علي(علیه السّلام) در فاصله ای دورتر، سخنان آن حضرت را بازگو می کرد(15) و آنگاه که پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله) خشمگین می شد، کسی جز امام جرأت سخن گفتن با وی را نداشت.(16) مردم، امام علی(علیه السّلام) را واسطه خود در حل مسائل شان قرار می دادند.(17) سنّیان از عایشه نقل کرده اند که گفت: از زنان، فاطمه(علیها السّلام) و از مردان [حضرت] علي(عليه السلام) محبوب ترین اشخاص نزد رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) بودند.(18) رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) در یکی از درست ترین احادیث؛ یعنی حدیث منزلت، نسبت ایشان را با خود همچون نسبت هارون با موسی دانست.(19) هر بار که مشکلی پیش می آمد و نیاز به آن داشت تا کسی برای اصلاح کارها اعزام شود، پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله)، امام علي(علیه السّلام) را می فرستاد.(20) از امام پرسیدند که چگونه است که شما بیش از دیگر صحابه حدیث نقل می کنید؟ آن حضرت فرمود: «لَأَنِّی کُنْتُ إِذَا سَأَلْتُهُ أَنْبَأَنِی وَ إِذَا سَكَتْتُ ابْتَدَأَنِي»(21)؛ (امام پاسخ داد: برای این که زمانی که من از آن حضرت سؤال می کردم، به من علم می آموخت و زمانی که من ساکت می شدم آن حضرت خود، آغاز سخن می کرد).
آن حضرت می فرمود: من به نکته مجهولی بر نخوردم جز آن که درباره آن از رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) سؤال کردم و پاسخ آن را در خاطرم نگه داشتم(22) و می فرمود: هر چه از رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) شنیدم آن را حفظ کردم و هیچ گاه چیزی را فراموش نکردم.(23) از این رو امام(علیه السلام) در نامه ای نوشت: «وَ أَنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ كَالصِّنْوِ مِنَ الصِّنْوِ وَ الذِّرَاعِ مِنَ الْعَضُدِ»(24)؛ (من و رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) چون دو شاخیم از یک درخت رسته و چون آرنج به بازو بسته). همچنین امام(علیه السلام) می فرمود: «من هم چون نوزاد شتری که دنبال مادرش می رود، دنباله رو پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله) بودم»(25) و می فرمود: «أَنِّي لَمْ أَرُدَّ عَلَى اللَّهِ وَ لَا عَلَى رَسُولِهِ سَاعَةً قَطُّ»(26)؛ (من حتی لحظه ای در برابر خدا و رسولش اظهار مخالفت نکردم). در مسأله اعلام برائت، خداوند به رسول خود فرمود: «این پیام را باید خودت به مردم ابلاغ کنی یا کسی که از تو باشد. به همین دلیل بود که آن حضرت، ابوبکر را از نیمه راه بازگرداند و پیام را به حضرت علي(علیه السّلام) داد تا در روز حج اکبر بخواند.(27)
امام(علیه السلام) در خطبه قاصعه، درباره نزدیکی خود به پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله) جملات زیبایی دارد.(28) امام آن چنان به رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) نزدیک بود که می فرمود: «به خدا سوگند آیه ای فرود نیامد؛ مگر آن که من آگاهم که درباره چه و در کجا نازل شده است؟»(29) «ابن عباس» می گفت: «خداوند سوره ای را فرود نفرستاد؛ جز آن که علیّ امیر و شریف آن بود. خداوند، اصحاب محمد(صلّی اللّه علیه و آله) را سرزنش کرد؛ اما درباره علي جز به نیکی چیزی نفرمود».(30)
«احمد بن حنبل» درباره شگفتی کسانی از این که [حضرت] علي(عليه السلام) تقسیم کننده بهشت و جهنم باشد، می گفت: مگر روایت نشده است که رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) به علي فرمود: «لَايُحِبُّكَ إِلَّا مُؤْمِنٌ وَ لَايُبْغِضُكَ إِلَّا مُنَافِقٌ» گفتند: آری. گفت: از آنجا که مؤمن جایش در بهشت است و منافق جایگاهش در آتش، بنابراین [حضرت] علd(علیه السّلام) تقسیم کننده بهشت و جهنم است.(31) همچنین «عمر بن عبد العزیز» می گفت: «اگر این مردم نفهم، از آنچه ما درباره علي می دانستیم، آگاه بودند، دو نفرشان از ما متابعت نمی کردند».(32) سلمان می گفت: «اگر علی از میان شما برود، کسی نیست تا از اسرار پیامبرتان برای شما بگوید».(33) لذا ابن ابی الحدید به درستی می گوید: «هیچکس به اندازه ابوطالب و فرزندانش علی و جعفر، پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله) را یاری نکردند».(34) زمانی که کسی به خاطر مسأله ای از امام، نزد رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) شکایت کرد، آن حضرت سه بار فرمود: «علي را راحت بگذارید»: «فَإِنَّ عَلِيّاً مِنِّي وَ اَنَا مِنْهُ وَ هُوَ وَلِيُّ كُلِ مُؤْمِنٍ»(35) امام(علیه السلام) در شب هجرت جان پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله) را نجات داد.(36) در بدر نزدیک به سی تن از مشرکان را به قتل رساند. در اُحُد، در حالی که بسیاری از صحنه جنگ گریختند، در کنار پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله) ماند و جان آن حضرت را نجات داد. یک ضربه شمشیر امام علی(علیه السلام) در خندق که بر عمرو بن عبدود فرود آمد، از طرف پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله) برتر از عبادت جن و انس دانسته شد، این ضربت سبب شد تا دشمن به هزیمت کشانده شود.(37) آن حضرت در بیشتر جنگ ها پرچمدار سپاه اسلام بود.(38)
بی شبهه در میان اصحاب پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله) کسی دانش امام را نداشت. این مطلبی است که در کلام خود رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) و اصحاب آمده و تاریخ نیز بر آن گواهی داده است. اين سخن رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) که فرمود: «أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا» بهترین گواه بر این مطلب است. سخن خود امام(علیه السّلام) در بالای منبر به این که: «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی»(39) نشانگر دانش برتر امام بود. این ادعایی بود که به قول سعید بن مسیب هیچکس از صحابه جز امام آن را مطرح نکرد.(40) رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) امام را موظف فرمود تا به مردم وضو و سنّت را تعلیم دهد.(41) عایشه که دشمنیش نسبت به فاطمه و علي(علیهما السّلام) به همان زمان پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله) باز می گشت، می گفت: «عَلِيٌّ أَعْلَمُ النَّاسِ بِالسُّنَّةِ»(42) عطاء از تابعین معروف می گفت: «[حضرت] علي(علیه السّلام) فقیه ترین فرد از میان اصحاب رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) است.(43) عمر بن عبد العزیز نیز، امام را زاهدترین اصحاب پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله) خواند.(44)،(45)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.