پاسخ اجمالی:
با توجّه به نسبى بودن خير و شرّ و تأثير متقابلى كه اشياء بر يكديگر دارند، بسيار شده كه حوادث و پديده هايى كه ظاهراً در شمار شروراند سرچشمه خيرات مختلفى مى شوند. بسيارى از محروميت ها سبب شكوفائى استعدادها و تلاش هاى عظيم شده و بسيارى از نيازها و محروميت ها سرچشمه اختراعات بزرگ شده است. قرآن مى فرمايد: «[آرى] به يقين با سختى، آسانى است، مسلّماً با سختى، آسانى است» بعضى از مورخان يكى از عوامل مهم پيشرفت سريع مسلمانان را در آغاز اسلام همان انبوه مشكلاتى مى دانند كه مسلمين در ميان آن پرورش يافته بودند.
پاسخ تفصیلی:
با توجّه به نسبى بودن خير و شرّ و با توجّه به تأثير متقابلى كه اشياء در يكديگر دارند، بسيار مى شود كه حوادث و پديده هايى كه ظاهراً در شمار شرورند سرچشمه خيرات و بركات مختلفى مى شوند. بسيارى از محروميت ها سبب شكوفائى استعدادها و تلاش هاى عظيم مى شود؛ چراكه انسان به هر حال براى جبران محروميتش به پا مى خيزد و تمام آنچه را در درون وجود دارد به كار مى گيرد و همان ها غالباً سبب جهش هاى علمى و اجتماعى مى گردد. بسيارى از نيازها و محروميت ها سرچشمه اختراعات بزرگ شده است و بسيارى از كمبودها مقدّمه پيدا كردن منابع مهم جديد گرديده است.
گياهانى كه در لابه لاى سنگ ها مى رويند و درختانى كه در دل بيابان ها با انواع كمبودها پرورش مى يابند، استحكام چوب و دوام آتش آنها از گياهان نازپرورده در كنار نهرها به مراتب بيشتر بوده و انسان نيز این گونه است. صحرانشينان كه دائماً با مشكلات دست و پنجه نرم مى كنند و با انواع حيوانات وحشى دست به گريبانند، مردمى شجاع، نيرومند و پر استقامتند؛ در حالى كه شهرنشينانى كه در ناز و نعمت و امنيت به سر مى برند نسبت به آنها در برابر حوادث سست و كم توانند. قرآن مجيد در اين زمينه بيان لطيفى دارد، مى فرمايد: «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً»(1)؛ ([آرى] به يقين با سختى، آسانى است، مسلّماً با سختى، آسانى است). اشاره به اين كه پيوند اين دو، گاه آنچنان قوى و نزديك است كه گوئى هر دو در كنار هم قرار دارند، همان گونه كه از كلمه «مع» استفاده مى شود. اين نكته نيز قابل توجّه است كه «عُسر» با الف و لام و «يُسر» به صورت نكره ذكر شده كه در اين گونه موارد براى بيان عظمت است؛ يعنى با سختى ها آسانى هاى مهمّى است.
بعضى از مورخان يكى از عوامل مهم پيشرفت سريع مسلمانان را در آغاز اسلام، همان انبوه مشكلاتى مى دانند كه مسلمين در ميان آن پرورش يافته بودند و در سايه آن افراد سلحشور و پر قدرت و آبديده شدند؛ در حالى كه يكى از عوامل عقب نشينى مسلمانانِ قرون بعد، زندگى مرفّه و بى دردسر و پرورش در ميان انواع ناز و نعمت بود.
اين سخن را با چند جمله از گواهى هاى دانشمندان بزرگ در اين زمينه پايان مى دهيم. يكى از نويسندگان غرب مى گويد: «من عقيده ندارم كه هر فرد لازم است مصيبت بكشد؛ ولى اين را مى دانم كه مصيبت غالباً مفيد فايده است؛ بلكه ضرورت دارد، امّا با اين شرط كه شخص بداند چگونه با رنج ها روبرو شود و اين كار را از كارهاى آموزنده و اساسى زندگى بشمرد».(2)
اين تعبير بسيار دقيق است كه هرگز انسان نبايد به استقبال مصائب رود و يا در مقابل آنها خاموش بنشيند و مبارزه با عوامل مصيبت نكند؛ ولى با اين حال نبايد فراموش كرد كه بخش مهمّى از مصائب ناخواسته كه ما قدرت مبارزه با آن را نداريم مى تواند تبديل به عوامل سازنده اى در زندگى ما گردد.
«الكسيس كارل» فيلسوف و پزشك معروف فرانسوى، در كتاب خود «انسان موجود ناشناخته» چنين مى نويسد: «افراد ثروتمند كه يك عمر با ثروت و خوشى گذرانده اند و از هر حيث نيرومند و قوى بوده اند فرزندانشان به اعتماد ثروت پدر [غالباً] از كار كناره گيرى مى كنند و اسباب ضعفِ نفس و نابودى نيرو و استعداد خلاّق خود را فراهم مى سازند».(3)
به عكس بسيارى از كسانى كه فرزندانشان در ميان انبوه مشكلات پرورش مى يابند به پيروزى هاى چشمگير و موفقيت هاى فراوان دست مى يابند. اين بحث را با سخنى از امام على(عليه السلام) پايان مى دهيم: اميرمؤمنان على(عليه السلام) در نامه 45 نهج البلاغه در پاسخ اين سؤال كه چگونه ممكن است آن حضرت با استفاده از غذاهاى بسيار ساده و ناگوار قدرت مقابله با شجاعان عرب را داشته باشد مى فرمايد: «اَلا وَ اِنَّ الشَّجَرَةَ الْبَرِيَّةَ اَصْلَبُ عُوداً وَ الرَّوِاتَعَ الخَضِرَةَ اَرَقٌّ جُلُوداً وَ النابِتاتِ العِذْيَةَ اَقْوَى وَقُوداً وَ اَبْطَاءُ خُمُوداً»(4)؛ (آگاه باشيد درختان بيابانى چوبهايشان محكم تر است؛ ولى درختان سرسبزى كه همواره در كنار آب قرار دارند پوست هاى نازكتر و كم دوامترى دارند و گياهان بيابانى كه جز با آب باران سيراب نمى شوند، آتشى شعلهورتر و پردوام تر دارند).
تا نبيند رنج و سختى مرد، كى گردد تمام؟ *** تا نيايد باد و باران گل كجا بويا شود؟
مالش صيقل نشد آئينه را نقص جمال *** پشت پا هركس خورد در كار خود بينا شود!(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.