پاسخ اجمالی:
واژه «رازِق» و «رَزّاق» به معنى بخشش مستمر و در اوقات معین است، خواه دنيوى باشد يا اخروى و گاه به نصیب و بهره نيز «رزق» گفته اند. اين كه چرا به خدا «رزّاق» گفته شده و سپس به «ذُو الْقُوَّةِ الْمَتينِ» توصیف می شود، زیرا «رزّاق» صيغه مبالغه است و اشاره به انواع روزى هايى دارد كه خدا به روزى خواران می دهد، لذا اين واژه جز در مورد او صادق نيست؛ بلكه غير خداوند «رازق» هم نمى تواند باشد، تا چه رسد به «رزّاق»؛ زيرا آنها چيزى ندارند كه ببخشند، تنها مى توانند واسطه رسانيدن ارزاق الهى به ديگران شوند.
پاسخ تفصیلی:
واژه «رازِق» و «رَزّاق» از ماده «رزق» در اصل به معنى بخشش مستمر و در اوقات معيّن است، خواه دنيوى باشد يا اخروى و معنوى و گاه به نصيب و بهره نيز «رزق» گفته مى شود. بعضى نيز گفته اند كه «رزق» در اصل به معنى انعام و بخشش مخصوصى است كه مطابق مقتضى حال طرف و بر طبق حاجت او باشد تا حيات و زندگی اش تداوم يابد و اينجا است كه مفهوم «رزق» از مفهوم احسان، اِنعام، اِعطاء، بهره، نصيب و انفاق جدا مى شود.(1)
جالب اين كه معادل «رزق» در فارسى همان واژه روزى است؛ يعنى انعام و بخششی كه هر روز مى رسد و به طور مستمر در اوقات معين، شامل حال افراد مى شود. ناگفته پيدا است كه روزىِ حقيقى، تنها چيزهايى است كه از طريق حلال به انسان مى رسد و آنچه از طريق حرام باشد در حقيقت روزى كاذب است.
از آنچه گفته شد به خوبى استفاده مى شود كه رزق و روزى در مرحله بعد از خلقت و آفرينش انسان قرار گرفته و مربوط به تداوم حيات او در جنبه هاى مادى و معنوى است و اين كه بعضى اصل وجود انسان يا قوا و استعدادهاى او را جزء روزى ها شمرده اند، مانند: مرحوم «كفعمى» در «مصباح» كه مى گويد كه «رزّاق» بودن خداوند به اين معنی است كه هم روزى ها را آفريده و هم روزى خواران را. در حقيقت يك نوع مجاز و توسعه در معناى حقيقى است.
به هر حال، اين كه در آيات قرآن، خداوند به عنوان «خير الرّازقين» معرفى شده است اشاره به جهات مختلف زير دارد:
از يك سو هرچه او مى بخشد، از ناحيه خود او است؛ در حالى كه ديگران اگر چيزى مى بخشند از خودشان نيست؛ بلكه واسطه انتقال روزى ها هستند. از سوى ديگر او همه چيز مى بخشد، نعمت هاى مادى، معنوى و روحانى، دنيوى و اخروى، ظاهرى و باطنى، آشكار و پنهان، خودآگاه و ناخودآگاه، در حالى كه اگر ديگران چيزى مى دهند، از هر نظر محدود است.
از سوى سوّم او در بخشش روزى ها نياز بندگان را در نظر مى گيرد و آنچه مناسب حال آنها است مى بخشد؛ زيرا او از اسرار درون و برون همه روزى خواران آگاه است و مى دانيم ديگران چنين نيستند. از سوى چهارم او روزى بخشی است كه هرگز روزى هايش پايان نمى يابد؛ چرا كه خزانه همه چيز نزد او است «وَ اِنْ مِنْ شَيء اِلاّ عِنْدَنا خَزائنُهُ»؛ (و هیچ چیز نیست، مگر آنکه خزاین آن نزد ماست). و ديگران از اين نظر كاملا محدودند.
از سوى پنجم او روزى بخشی است كه دوست و دشمن بر سر سفره او جمع اند و همه از اين خوان نعمت، به مقتضى رحمانيت و رحيميتش بهره مندند و به گفته شاعر:
اديم زمين سفره عام او است *** بر اين خوان يغما چه دشمن چه دوست!
ولى ديگران تنها به فكر ياران و نزديكان خويشتن اند.
از سوى ششم او در برابر بخشش خود نه انتظار پاداشى دارد و نه تشكرى چرا كه او از هر نظر غنى و بى نياز است؛ ولى ديگران هزار گونه چشم داشت دارند. از سوى هفتم روزىِ او چنان گسترده است كه از لحظه انعقاد نطفه در عالم رحم شروع مى شود و در تمام دوران جنينى ادامه دارد و بعد از تولد به صورت شير مادر و نوازش هاى محبت آميز او استمرار مى يابد و تا لحظه مرگ ادامه دارد، غير از او چه كسى مى تواند اين چنين روزى بخش باشد؟! اين است كه مى فرمايد: او بهترين روزى دهنده گان است.
جالب اين كه در روايات متعدّدى كه در منابع اهل بيت(عليهم السلام) نقل شده در تفسير آيه شريفه «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيمِ»(2)؛ (سپس در آن روز [همه شما] از نعمتها [ى الهى] بازپرسى خواهيد شد)، می خوانيم: خداوند برتر از آن است كه از آب و غذايى كه مردم مى نوشند و مى خورند در قيامت سؤال كند، اين تفضّل الهى بر بندگان است و مورد سؤال قرار نخواهند گرفت، آنچه از آن سؤال مى شود عقائد حق و از جمله نعمت ولايت است.(3)
به اين ترتيب يكى ديگر از معانى «خَيْرُ الرّازِقيْنَ» بودن خداوند در اين روايت منعكس است؛ چرا كه طبق اين حديث او حتّى از اين روزى ها سوال هم نمى كند! امّا اين كه چرا به خداوند «رزّاق» اطلاق شده؟ و سپس او را به «ذُو الْقُوَّةِ الْمَتينِ»؛ (و صاحب قدرت است و ناتوانى در او راه ندارد)، توصيف مى كند، به خاطر آن است كه «رزّاق» صيغه مبالغه است و اشاره به انواع روزى هايى است كه خداوند منّان به همه روزى خواران مرحمت مى كند، لذا اين واژه جز در مورد او صادق نيست؛ بلكه همان گونه كه گفتيم غير خداوند «رازق» هم نمى تواند بوده باشد، تا چه رسد به «رزّاق»؛ زيرا آنها چيزى ندارند كه به ديگرى ببخشند، تنها مى توانند واسطه رسانيدن ارزاق الهى به ديگران گردند.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.