پاسخ اجمالی:
خداوند را نمي توان به صفات مخلوقين توصيف كرد؛ چرا که منزه بودن خدا از هر عيب و نقص معناى گسترده اى دارد كه هرگونه توصيفى را كه شايسته ذات و صفات و افعال و احكام او نيست در بر مى گيرد؛ بلكه به يك معنا هرگونه توصيف او را شامل مى شود؛ چون انسان به خاطر آلودگى به نقصان و محدوديت، قادر به درك كُنه صفات او نيست. بنابراين او برتر از هرگونه توصيف ما است و منزّه از توصيف توصيف كنندگان می باشد.
پاسخ تفصیلی:
آیات سوره «مومنون» بعد از نفى هرگونه فرزند و همتا براى ذات پاك خدا مى فرمايد: (منزّه است خدا از آنچه آنان توصيف مى كنند!)؛ «سُبْحانَ اللهِ عَمّا يَصِفُونَ». اين جمله كه در چندين آيه از قرآن آمده و معمولا در مقام نفى هرگونه شريك و همتا يا همسر و فرزند براى خداوند _آنچنان كه كوته فكران مى پنداشتند_ آمده است، معنى گسترده اى دارد كه هرگونه توصيفى را كه شايسته ذات و صفات و افعال و احكام او نيست در بر مى گيرد؛ بلكه به يك معنی هرگونه توصيف ما را شامل مى شود؛ چون ما و تمام مخلوقات به خاطر آلودگى به نقصان و محدوديت، قادر به درك كُنه صفات او نيستيم، لذا از شرح آن عاجزيم، در عين اين كه از وجود اجمالى صفات او آگاهيم. بنابراين او برتر از هرگونه توصيف ما است و منزّه از توصيف توصيف كنندگان است: «سُبْحانَ اللهِ عَمّا يَصِفُونَ».
لذا در بعضى از روايات از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم، كه به هنگام معرفى مذهب صحيح در توحيد مى فرمايد: «تَعالَى اللهُ عَمّا يَصِفُهُ الْواصِفُوْنَ»(1)؛ (خداوند برتر از توصيف همه توصيف كنندگان است!) سپس در ذيل همين حديث تأكيد مى فرمايد كه در توصيف پروردگار از اوصافى كه در قرآن مجيد آمده تجاوز نكنيد.
اى برتر از خيال و قياس و گمان و وهم *** وز هرچه ديده ايم و نوشتيم و خوانده ايم
همچنين در سوره «صافات»، در يك كلام مطلق و بدون قيد و شرط، مى فرمايد: (منزّه است پروردگار تو، پروردگار صاحب قدرت، از آنچه آنان توصيف مى كنند)؛ «سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمّا يَصِفُونَ».
همان گونه كه گفتيم اين تعبير ممكن است اشاره به تنزيه خداوند از اوصافى باشد كه كوته فكران براى خدا قائل بودند، گاه مسيح را فرزند او مى شمردند و گاه فرشتگان را دختران او مى ناميدند!، گاه ميان او و طائفه جن، رابطه خويشاوندى برقرار مى ساختند، گاه بت ها را همتا و شريك يا شفيعان درگاه او معرفى مى كردند و گاه براى او اوصافى همچون اوصاف اجسام قائل بودند و در يك كلمه، تمام اين پيرايه هاى غلط را نفى مى كند و بر همه آنها خط بطلان مى كشد. يا اين كه منظور هرگونه توصيف الهى است از هركس كه باشد؛ چرا كه بشر قادر بر درك كنه صفاتش نيست همان گونه كه از درك كنه ذاتش عاجز است.
از آيات به خوبى روشن مى شود كه ذات او از هر وصفى كه حامل نوعى نقصان و يا كمترين عيب بوده باشد پاك است و حتّى شناخت ما از صفات ثبوتيه او به قدر طاقت و نيروى ما است نه آنچه لايق ذات مقدّس او است. اين تنزيه و تقديس علاوه بر ذات و صفات او، احكام و تشريع او را نيز شامل مى شود و همه پاك و منزّه از نقصان و عيب است؛ چرا كه از ذاتى سرچشمه گرفته كه عين كمال و كمال مطلق است.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.