پاسخ اجمالی:
با نگاه به جهان هستى مى بينيم كه جهان مجموعه اى از پديده ها و حوادث است. سؤال اين است كه خداوندي كه علة العلل جميع ممكنات است و قديم و ازلى است چگونه موجودات يا حوادث در مقطع خاصّى از زمان رخ مى دهد و تداوم ندارد؟! پاسخ اين است كه خداوند فاعل بالأراده و بالاختيار است نه فاعل مجبور. وجود بعضى از ممكنات و عدم وجود بعض ديگر، يا وجود آنها در زمان خاصّى، دليل بر وجود صفت ديگرى غير از قدرت براى ذات پاك او مى باشد؛ و آن همان اراده و اختيار است.
پاسخ تفصیلی:
هنگامى كه به جهان هستى نگاه كنيم مى بينيم هر روز حوادثى در اين عالم رخ مى دهد؛ و هر موجود و پديده اى تاريخچه اى دارد؛ بلكه جهان مجموعه اى از پديده ها و حوادث است. در اينجا اين سؤال پيش مى آيد با اين كه خداوند عالَم _كه علة العلل جميع ممكنات است؛ قديم و ازلى است_ پس چگونه هر موجود يا حادثه اى در مقطع خاصّى از زمان رخ مى دهد؟!
پاسخ اين سؤال يك جمله است و آن اين كه خداوند فاعل مجبور نيست؛ بلكه فاعل بالأراده و بالاختيار است و اين كه كره زمين مثلا پنج ميليارد سال قبل، از خورشيد جدا شده، و يا موجودات زنده از چند صد ميليون سال قبل بر صفحه زمين ظاهر گشته اند، و يا نوع انسان در هزاران سال قبل قدم به عرصه هستى گذاشته همه به واسطه تعلّق اراده خاص او است. در يك جمله: وجود بعضى از ممكنات و عدم وجود بعض ديگر، يا وجود آنها در زمان خاصّى نه قبل و بعد از آن ـ با اين كه قدرت خدا نسبت به همه يكسان است ـ دليل بر وجود صفت ديگرى غير از قدرت براى ذات پاك او مى باشد؛ و آن همان اراده و اختيار است.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.