پاسخ اجمالی:
واژه «حكيم» از ماده «حكمت» گرفته شده كه عدالت و علم و حلم را مى رساند. بعضى گفته اند: اين ماده در اصل به معناى منع كردن از چيزى به خاطر اصلاح آن مى باشد؛ يا منع كردن از ظلم، به همين جهت علم و دانش را «حكمت» مى گويند؛ چون شخص را از كارهاى خلاف باز مى دارد، و حكم كردن در مواردى به كار مى رود كه جلوي خلاف كاري افراد را بگيرد.
پاسخ تفصیلی:
واژه «حكيم» از ماده «حكمت» گرفته شده كه به گفته «كتاب العين» خليل بن احمد، عدالت و علم و حلم را مى رساند؛ و بعضى گفته اند: اين ماده در اصل به معنى منع كردن از چيزى به خاطر اصلاح آن مى باشد؛ يا منع كردن از ظلم ـاولى سخن «راغب» در «مفردات» است و دومى «مقائيس اللّغه»ـ و به همين جهت لجام حيوان را «حكمة» (بر وزن صدمه) گفته اند، و نيز به همين جهت علم دانش را «حكمت» مى گويند؛ چون شخص را از كارهاى خلاف باز مى دارد، و حكم كردن (حكومت) در مواردى به كار مى رود كه جلوي خلاف كاري افراد را بگيرد.
«لسان العرب» مى گويد: «حكم» به معناى علم و فقه و داورى به حق و عدل است و به گفته «صحاح اللّغة»، «حكيم» كسى است كه امور را به صورت صحيح و حساب شده انجام دهد. در نهايه «ابن اثير» و «لسان العرب» آمده است كه «حكمت» عبارت از شناخت بهترين اشياء (و روش ها) به بهترين كيفيت است؛ و به كسى كه مصنوعات دقيق را به خوبى و درستى انجام مى دهد «حكيم» گفته مى شود. (در حقيقت مثل اين است كه گفته شود فلان كس بهترين باغ را با نزديك ترين راه به ما نشان داد، حكيم نيز بهترين مصنوعات را با بهترين روش ايجاد مى كند).(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.