پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) درباره «کوتاهی در عمل» و «اصرار در درخواست» می فرماید: «از كسانى مباش كه به هنگام عمل كوتاهى مى كنند و به هنگام درخواست اصرار مى ورزند»، این سخن به افراد سست و تنبلی اشاره دارد كه مرد ميدان عمل نيستند و هميشه نگاهشان به دستان دیگران است، گويى از زندگانى مستقل بيزارند و به زندگى وابسته دلخوش، در حالى كه بر اساس تعاليم اسلامی، انسان تا زمانی که توانایی دارد باید روى پاى خود بايستد و از دیگران چيزى درخواست نكند كه اولى باعث عزت و دومى سبب ذلت مي شود.
پاسخ تفصیلی:
امام علی(علیه السلام) در بخشی از حکمت 150 «نهج البلاغه» می فرماید: ([و از كسانى مباش كه] به هنگام عمل كوتاهى مى كند و به هنگام درخواست و سؤال اصرار مى ورزد)؛ «يقَصِّرُ إِذَا عَمِلَ وَ يبَالِغُ إِذَا سَأَلَ».
اشاره به افراد سست و تنبلى است كه مرد ميدان عمل نيستند و هميشه دستشان به سوى اين و آن دراز است گويى از زندگانى مستقل بيزارند و به زندگى وابسته دلخوش، در حالى كه تعليمات اسلام به ما مى گويد تا مى توانى روى پاى خود بايست و تا توان دارى چيزى از ديگرى درخواست نكن كه اولى باعث عزت و دومى سبب ذلت است. امام باقر(عليه السلام) در حديث كوتاه و پرمعنايى خطاب به يكى از اصحاب خاصّش مى فرماید: (اگر در خواست كننده مى دانست در سؤال و درخواست چه [ذلت و حقارتى] وجود دارد هيچ كس از ديگرى تقاضايى نمى كرد و اگر كسى كه دستِ دهنده دارد مى دانست در بخشش چه [افتخار و فضيلتى] وجود دارد احدى تقاضاى ديگرى را رد نمى كرد)؛ «لَوْ يَعْلَمُ السَّائِلُ مَا فِي الْمَسْأَلَةِ مَا سَأَلَ أَحَدٌ أَحَداً وَ لَوْ يَعْلَمُ الْمُعْطِي مَا فِي الْعَطِيَّةِ مَا رَدَّ أَحَدٌ أَحَداً».(1)
همچنین امام صادق(عليه السلام) در حديثى که از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل کرده، می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَحَبَّ شَيْئاً لِنَفْسِهِ وَ أَبْغَضَهُ لِخَلْقِهِ أَبْغَضَ لِخَلْقِهِ الْمَسْأَلَةَ وَ أَحَبَّ لِنَفْسِهِ أَنْ يُسْأَلَ»(2)؛ (خداوند متعال چيزى را براى خود دوست مى دارد و براى بندگانش مبغوض مى شمارد، براى بندگان سؤال و درخواست [از يكديگر] را مبغوض شمرده و براى خودش سؤال كردن بندگان را محبوب مى داند). همچنين از امام صادق(عليه السلام) در حديث پرمعناى ديگرى مى خوانيم كه: «گروهى از طائفه انصار نزد رسول خدا(صلى الله عليه وآله) آمدند و سلام كردند و حضرت به آنها پاسخ گفت. عرض كردند: اى رسول خدا! ما حاجتى از شما مى خواهيم. پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: بگوييد: عرض كردند: حاجت ما بسيار بزرگ است فرمود: بگوييد چيست؟ عرض كردند: بهشت را براى ما نزد پروردگارت تضمين كن. پيامبر(صلى الله عليه وآله) سر به زير افكند و با چوب دستى كه در دست داشت بر زمين زد سپس سر را بلند كرد و فرمود: «أَفْعَلُ ذَلِكَ بِكُمْ عَلَى أَنْ لَا تَسْأَلُوا أَحَداً شَيْئاً»؛ (من اين كار را براى شما انجام مى دهم به شرط اين كه درخواستى از هيچ كس [در زندگى خود] نكنيد). امام(عليه السلام) فرمود: از آن به بعد آنها حتى هنگامى كه به مسافرت مى رفتند اگر تازيانه آنها به زمين مى افتاد به شخص پياده اى نمى گفتند تازيانه را به من بده، خودشان پياده مى شدند و تازيانه را بر مى داشتند و اگر بر سر سفره نشسته بودند كسى از حاضران به ظرف آب نزديك تر بود آن كه دور نشسته بود نمى گفت از آن آب به من بده، خودش بر مى خاست و از آن آب مى نوشيد [البته منظور اين است انسان كارى را كه خود مى تواند انجام دهد از ديگران نخواهد و سربار ديگران نباشد]».(3)،(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.