پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) برای كسب «نشاط» در انجام کارها، می فرماید: «براى رفع افسردگى از دل ها و تن ها، سخنان حكمت آميز و ظريف انتخاب كنيد». انسان بر اثر محدود بودن توانش، دچار خستگي روح و جسم مى شود؛ اما خداوند جوششى از درون براى كارهاى مجدد ایجاد می کند و به انسان براى اطاعت پروردگار و مديريت امور نيرو و توانايي مى دهد. از سویی مزاح بايد در حد اعتدال و خالى از افراط و آزار ديگران باشد تا سبب خشم خداوند نشود، از این روست كه پیامبر(ص) مزاح كردن را به صورتى كه موجب معصيت نشود نشانه شخصیت انسان دانسته اند.
پاسخ تفصیلی:
امام علي(عليه السلام) در حکمت 197 «نهج البلاغه» راه به دست آوردن «نشاط» براى انجام كارهاى مهم زندگى را نشان داده و مى فرمايد: (اين دل ها همانند تن ها، خسته و افسرده مى شوند، براى رفع ملالت و افسردگى آنها سخنان حكمت آميز و زيبا و ظريف انتخاب كنيد)؛ «إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ كَمَا تَمَلُّ الاَبْدَانُ، فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِكْمَةِ».
اين يك واقعيت است كه روح و جسم بر اثر كارهاى مختلف خسته مى شوند؛ زيرا توان و نيروى انسان محدود است و اين محدوديت سبب خستگى جسم و جان مى گردد. اما خداى متعال كه انسان را براى ادامه زندگى آفريده به وى قدرتى داده كه مى تواند جوششى از درون ايجاد كند و اين جوشش، نيرو و توان جديدى براى كارهاى مجدد به او بدهد. براى اين كه اين جوشش در زمان خستگى و ناتوانى شتاب گيرد بايد از وسايل تفريح استفاده كرد. تفريحات مادى و انواع ورزش ها، جسم را نيرو مى بخشد و تفريحات معنوى، لطيفه ها، مزاح ها، شعرهاى زيبا، داستان هاي نشاط آور و لطائف الحكم خستگى روح را مى زدايد و به انسان براى عبادت و اطاعت پروردگار و مديريت كارهاى زندگى و تحقيق و كشف مطالب علمى نيرو مى دهد.
از قديم معمول بوده كه در ميان ساعات درس، زنگ تفريح مى گذاشتند براى اين كه خستگى و ملالت را از دانش آموز و دانشجو بگيرند. روايات، مزاح كردن را از آداب مستحبِ سفر دانسته البته مزاحى که به دور از افراط و آلودگى به گناه باشد. مرحوم علامه طباطبايى بحر العلوم در اشعار فقهى خود مى گويد.
«وَ أكْثِرِ الْمِزاحَ فِى السَّفَرِ إذا *** لَمْ يَسْخَطِ الرَّبَ وَ لَمْ يَجْلِبْ أذَىً»
(در سفرها مزاح زياد كن، مزاحى كه سبب خشم خدا نشود و موجب آزار كسى نگردد)
اين شعر برگرفته از حديثى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) است كه مى فرمايد: (شش چيز است كه نشانه شخصيت انسان است سه چيز در حضر و سه چيز در سفر، سه چيز در سفر را به اين صورت بيان فرمود: «فَبَذْلُ الزّادِ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ وَ الْمِزاحُ فِي غَيْرِ الْمَعاصي»(1)؛ (بخشيدنِ بخشى از زاد و توشه به ديگران و حُسن خُلق و مزاح كردن به صورتى كه موجب عصيانى نشود).
اين موضوع در مورد سفر تأكيد شده؛ زيرا در گذشته، سفرها غالباً آميخته با خستگى هاى جسمى و روحى بوده و اين مزاح ها مى توانست خستگى و ملالت جسمى و روحى را برطرف سازد. ناگفته پيداست كه مزاح بايد در حد اعتدال و خالى از افراط و بى بند و بارى و دور از اذيت و آزار ديگران و آنچه موجب خشم خداوند مى شود باشد.
«طرائف» جمع «طريفة» به معناى هر چيز زيبا، دل انگيز و شگفتى آور است و «حِكَم» جمع «حكمت» به معناى علم و دانش و مطالب آموزنده و به معناى عقل است، بنابراين «طرائف الحكم» به معناى نكته هاى لطيف و زيبا است؛ خواه علمى باشد يا ادبى، در قالب شعر باشد يا به شكل نثر، ولى مى توان آن را به قرينه روايات و به اصطلاح از باب «تنقيح مناط» به هر گونه مزاح و سخنانى نشاط انگيز هر چند جنبه علمى نداشته باشد تعميم و تسرّى داد.
در حديثى مى خوانيم كه: «گاه يك مرد عرب بيابانى خدمت پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى رسيد و هديه اى براى آن حضرت مى آورد. سپس عرض مى كرد: اى رسول خدا؟ «أعْطِنا ثَمَنَ هَدِيَّتِنا»؛ (قيمت اين هديه را لطف كنيد) پيغمبر(صلى الله عليه وآله) با شنيدن اين سخن مى خنديد و گاه هنگامى كه غمگين مى شد مى فرمود: «ما فَعَلَ الاَعْرابِىُ لَيْتَهُ أَتَانَا»(2)؛ (آن مرد اعرابى كجاست؟ اى كاش! سراغ ما مى آمد)»
بار ديگر تأكيد مى كنيم كه نبايد براى رفع خستگى آلوده به گناه شد آنگونه كه در دنياى امروز معمول است كه هرگونه سرگرمى سالم و ناسالم را براى رفع خستگى مى پسندند؛ بلكه بايد تقوا و اعتدال را در آن رعايت كرد.
اين سخن را با شعرى كه ابن ابى الحديد در شرح اين كلام حكمت آميز مولا آورده پايان مى دهيم:
«أفِدْ طَبْعَكَ الْمَكْدُودَ بِالْجِدِّ راحةً *** تَجَمُّ وَ عَلِّلْهُ بِشَىء مِنَ الْمَزْحِ
وَ لكِنْ إذا أعْطَيْتَهُ ذكَ فَلْيَكُنْ *** بِمَقْدارِ ما يُعْطَى الطَّعامُ مِنَ الْمِلْحِ»(3)
(طبع فرسوده و خسته خود را راحتى ببخش تا راحت پذيرد و به وسيله چيزى از مزاح آن را درمان كن
ولى هنگامى كه اين فرصت را به طبع خود دادى بايد به مقدار نمكى باشد كه در طعام مى ريزند [كه اگر بيش از حد باشد طعام را شور و غير قابل استفاده مى كند]).(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.