پاسخ اجمالی:
شکّی نیست که تک همسری طبیعی ترین فرم زناشویی است؛ زیرا در تک همسری روح اختصاص یعنی مالکیت فردی و خصوصی حکم فرماست و هر یک از زن و شوهر، عواطف و منافع جنسی دیگری را از آن خود و مخصوص شخص خود می داند. نقطه مقابل آن چند همسری یا زوجیت اشتراکی است که ممکن است به چند صورت فرض شود: 1- «کمونیسم جنسی»؛ که اختصاص در مرد و زن وجود ندارد. 2- «چند شوهری»؛ که اشکال عمده و اساسی آن اشتباه و اختلاط انساب است. 3- «تعدد زوجات»؛ که صحیح ترین و رایج ترین شکل چند همسری است.
پاسخ تفصیلی:
شکّی نیست که تک همسری طبیعی ترین فرم زناشویی است. در تک همسری روح اختصاص یعنی مالکیت فردی و خصوصی [که البته با مالکیت خصوصی ثروت متفاوت است] حکمفرماست. در واقع در «تک همسری»، هر یک از زن و شوهر احساسات و عواطف و منافع جنسی دیگری را از آن خود و مخصوص شخص خود می داند.
نقطه مقابل تک همسری، چند همسری یا زوجیت اشتراکی است؛ می توان چند همسری یا زوجیت اشتراکی را به چند شکل فرض نمود:
1- کمونیسم جنسی؛
به این معنا که اختصاص در هیچ طرف وجود نداشته باشد، نه مرد به زن معین اختصاص داشته باشد و نه زن، مخصوصِ مرد معینی باشد. ولی این نحو زندگی مساوی است با نفی زندگی خانوادگی. تاریخ و حتی فرضیات مربوط به ماقبل تاریخ دوره ای را نشان نمی دهد که در آن دوره، بشر به طور کلّی فاقد زندگی خانوادگی بوده و کمونیسم جنسی بر آن حاکم باشد.
2- چند شوهری؛
شکل دیگر چند همسری چند شوهری است؛ یعنی این که یک زن در آن واحد بیش از یک شوهر داشته باشد. «ویل دورانت» می گوید: «این کیفیت در قبیله [تودا] و بعضی از قبایل تبّت قابل مشاهده است». اشکال عمده و اساسی این نوع ازدواج مشترک، اشتباه و اختلاط انساب است. در این نوع زناشویی رابطه پدر با فرزند عملاً نامشخص است، همان گونه که در کمونیسم جنسی نیز رابطه پدران با فرزندان نامشخص است و لذا این نوع ازدواج نیز همانند کمونیسم جنسی نتوانسته است در جوامع جا باز کند.
3- تعدّد زوجات؛
شکل دیگر چند همسری، چند زنی یا تعدّد زوجات است. چند زنی بر خلاف چند شوهری و کمونیسم جنسی، رواج و موفقیت بیشتری داشته است، و نه تنها در میان قبایل وحشی وجود داشته، بلکه بسیاری از ملل متمدّن نیز آن را پذیرفته اند.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.