پاسخ اجمالی:
خداوند می فرماید: «زنانى را که از سرکشى و مخالفتشان بیم دارید، پند دهید؛ ... و [اگر راهی جز شدت عمل نبود] آنها را تنبیه کنید». بر این اساس برخی می گویند: این نوع رفتار با شأن زن سازگاری نداشته و مناسب عصر جاهلی است. در پاسخ گفته می شود: 1- هرگز تناسبی در این حکم و موقعیت زن در جاهلیت وجود ندارد. 2- در تفسیر «وَاضْرِبُوهُنَ» آمده، زدن نباید دردآور باشد. 3- زدن زمانی است که زن حقوق مرد را رعایت نمی کند، و مرد را مصمم به طلاق می کند. و از آنجا که طلاق افسد است، لذا با زدن، دفع افسد به فاسد می کند.
پاسخ تفصیلی:
خداوند متعال در قرآن می فرماید: «وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ»(1)؛ (و زنانى را که از سرکشى و مخالفتشان بیم دارید، پند و اندرز دهید؛ و [اگر مؤثر واقع نشد] در بستر از آنها دورى نمایید؛ و [اگر راهى جز شدت عمل نبود] آنها را تنبیه کنید). برخی با تمسک به این آیه می گویند: این نوع معامله با زن با شأن او سازگاری ندارد و با عصر جاهلیت که زن در حقارت و خواری به سر می برد تناسب دارد!
در پاسخ به این شبهه باید گفت:
اولاً: هر کس در این مسأله به کتب تفسیر، تاریخ و کلمات فقها رجوع کند، پی می برد که این حکم اسلامی هرگز تناسبی با موقعیت و حکم زن در جاهلیت ندارد. زن در عصر جاهلی بسیار در موقعیت پایینی قرار داشت و این اسلام است که دست او را گرفت و به مقام و شأنی عظیم سوق داد. از سویی اسلام با برخی از عادات و رسوم جاهلیت سخت مخالف بود ولی با آن ها به طور کلی و یک مرتبه مقابله نکرد، بلکه تا حدودی آن ها را پذیرفته و آثاری را هم بر آن ها مترتّب کرد؛ همانند برده داری، طلاق ظهار و مسأله مورد بحث که مقابله مرد با نافرمانی و نشوز زن باشد.
ثانیاً: در تفسیر جمله «وَاضْرِبُوهُنَ» آمده است که زدن نباید شدید و دردآور باشد. شیخ «طوسی»(رحمه الله) می فرماید: «و امّا ضرب، به اتفاق نباید شدید باشد». و از امام باقر(علیه السلام) نقل شده که با مسواک باشد.(2) قاضی «ابن برّاج» طرابلسی می نویسد: «و امّا ضرب و زدن، باید به قصد و حدّ تأدیب باشد، آن گونه که بچه ها بر نافرمانی کتک می خورند. و نباید زن را شدید و به نحوی که او را زمین گیر کند و خون آلود نماید، بزنند و آن را باید بر کلّ بدنش تقسیم کنند به جز صورتش. و برخی از علمای اهل سنت گفته اند که باید با حوله ای پیچیده باشد نه چوب و تازیانه».(3)
ثالثاً: مسأله زدن زن در موردی است که زن «ناشزه» شده و حقوق مرد را رعایت نمی کند. امری که ممکن است مرد را وادار به تصمیم به طلاق نماید. و از آنجا که طلاق افسد است و ممکن است با زدن او از این امر جلوگیری کرد لذا با زدن او دفع افسد به فاسد می شود. زیرا در صورت کنترل نکردن این گونه زنان با زدن، ممکن است وضع بدتر شده و کار به طلاق یا قتل کشیده شود.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.