پاسخ اجمالی:
پیامبر(ص) در رابطه با حضور زنان در جامعه می فرماید: «بهترین چیز برای زن آن است که مردی را نبیند و مردی نیز او را نبیند». این در حالی است که در زمان پیامبر(ص) نیز اشکالاتی در این زمینه مطرح بود؛ مانند سخنان زنی به نام اسماء، که به نمایندگی زنان مدینه به پیامبر عرض کرد: ما به تو و خدایت ایمان داریم، چرا باید محصور و خانه نشین باشیم، حال آن که مردان بر ما بواسطه نماز جمعه و... فضیلت دارند؟ پیامبر فرمود: «خوب شوهرداری زن و طلب خشنودی همسرش، معادل تمام فضایلی است که برای مردان ذکر کردی».
پاسخ تفصیلی:
امیرمؤمنان(علیه السلام) در سفارشاتشان به امام حسن(علیه السلام) می فرماید: «... اگر می توانی کاری کنی که همسرت غیر از تو کسی را نشناسد پس چنین کن».(1) همچنین ابن شهر آشوب در کتاب «مناقب» روایت کرده است که پیامبر(صلی الله علیه وآله) از فاطمه(علیها السلام) پرسید: «بهترین چیز برای زن چیست؟» حضرت عرض کرد: «این که مردی را نبیند و مردی نیز او را نبیند». پیامبر(صلی الله علیه وآله) ایشان را در برگرفت و فرمود: «فرزندی که پاره تن من است».(2)
علامه «حسینی تهرانی»(رحمه الله) می فرماید: «به طور استثنایی و به عنوان ثانوی زن حق دارد صدای خود را بلند کند و در برابر مردان پرخاش خود را از ظالم در ظلمی که به وی رسیده است جهراً و علناً اعلام نماید، نه آن که هر وقت و همه جا و به هر شرطی می تواند در میتینگ ها شرکت کند و خطبه بخواند و دوش به دوش مردان قدم بردارد. این عمل خلاف اسلام است و خلاف بنیه و سازمان فطری و خلقی زن و خلاف مصالح و عوائد او است. بلند نمودن زن صدای خود را در شرایط عادی در میان مردان، در سخنرانی ها و شرکت در مجالس و محافل مردان و یا مجالس و محافلی که در آن زن و مرد وجود دارد خلاف نصوص صریحه وارده در اسلام است... اگر خطبه خواندن و سخنرانی نمودن زن در شرایط عادی هم جایز بود، پس چرا همین دخت پیامبر(صلی الله علیه وآله) صدیقه کبری فاطمه زهرا(علیها السلام) در زمان حیات پدرش رسول خدا(صلی الله علیه وآله) یک سخنرانی هم در مسجد نکرد؟! چرا در مسجد و غیر مسجد مجلس درس تشکیل نداد؟ و برای همه اصحاب اعمّ از مرد و زن تفسیر قرآن و سیره پدرش را بیان نکرد؟ چرا او و نه غیر او از زنان مدینه در میان آن ها و نه از زنان مکه و نه از زنان کوفه و بصره دیده نشد؟!...».(3)
این گونه شبهات در زمان رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نیز مطرح بوده و حضرت با جمله ای کوتاه به این نقدها و اشکالات پاسخ داده است: سیوطی در «درّ المنثور» از بیهقی به این مضمون نقل می کند که روزی رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در جمع یاران و اصحابش نشسته بود. «اسماء» دختر «یزید انصاریه» یکی از زنان انصار به حضور پیامبر(صلی الله علیه وآله) رسیده و عرض کرد: من نماینده تمام زنان هستم به سوی شما. این سؤال تنها سؤال زنان انصار و زنان مدینه نیست بلکه سؤال همه زن ها است و هیچ زنی در مشرق و یا مغرب نیست مگر این که وقتی سخن مرا بشنود آن را می پذیرد، پس من درحقیقت نماینده همه زنان عالم هستم؛ زیرا شما پیامبر همه جوامع بشری اعم از زن و مرد هستید...
او گفت: پدر و مادر و جان خودم به فدای تو! خداوند عزّوجلّ تو را به سوی مردان و زنان هر دو دسته مبعوث کرده است ما نیز به تو و خدایت ایمان آورده ایم... چرا باید ما زن ها محصور و خانه نشین و مایه دفع شهوات شما و حامل فرزندان شما مردان باشیم، و حال آن که شما مردان بر ما به شرکت در نماز جمعه و جماعات و عیادت مریضان و حضور در تشییع جنازه ها و حجّ مکرّر و بهتر از همه جهاد در راه خدا فضیلت داده شده اید؟ هر گاه یکی از شما برای به جا آوردن حج یا عمره یا جهاد از خانه خارج می شود ما هستیم که برای شما اموالتان را حفظ می کنیم ولی ما زن ها با شما مردان در هیچ یک از این فضیلت ها شریک نیستیم؟
پیامبر(صلی الله علیه وآله) تمام رخ رو به اصحاب خود کرد و فرمود: «آیا سؤال زنی را تا کنون بهتر از این زن در امرش شنیده اید؟ اصحاب عرض کردند: ما گمان نمی کردیم که زن از این گونه مطالب مطلع باشد. آن گاه پیامبر(صلی الله علیه وآله) رو به آن زن کرد و فرمود: خوب درک کن ای زن و به زن های دیگر نیز اعلان کن که خوب شوهرداری زن برای همسرش و طلب خوشنودی او و دنبال کردن موافقت و رضایت او معادل تمام آن فضایلی است که برای مردها ذکر کردی. آن زن در حالی که «لا اله الاّ اللَّه» می گفت به میان زنان قوم خود بازگشت».(4)،(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.