پاسخ اجمالی:
واژه «ولايت» در لغت به معناي قرب و نزديكى است و ولى عبارت است از قرار گرفتن فرد يا شىء دوم به دنبال فرد يا شىء اول بدون فاصله و در اصطلاح به اين معناست كه انسان با رياضت هاى نفسانى و قابليت هايى كه براى خود ايجاد كرده و مورد عنايات و الطاف الهى قرار گرفته و به مقام قرب تام الهى رسيده از جانب خداوند بر مردم ولايت دارد و مى تواند تصرفاتى انجام دهد كه ديگران جز به اذن او نمى توانند.
پاسخ تفصیلی:
«ولايت» در لغت به معناى قرب و نزديكى است. فيومى مى گويد: «ولى مثل فلس به معناى قرب و نزديكى است».(1) در كتاب «اقرب الموارد» آمده است: «ولى عبارت است از قرار گرفتن فرد يا شىء دوم به دنبال فرد يا شىء اول بدون فاصله ...».(2) راغب اصفهانى مى گويد: «ولاء و توالى به معناى آن است كه دو چيز و يا بيشتر طورى كنار هم قرار گيرند كه بين آن دو، غير از خود آنها چيز ديگرى فاصله نبوده باشد».(3)
با توجه به حالات اوليه انسان در كاربرد الفاظ و اينكه معمولاً كلمات را در آغاز براى بيان معانى مربوط به محسوسات به كار مى برد، مى توان گفت: واژه «ولايت» در آغاز براى قرب و نزديكى خاص در محسوسات (قرب حسى) به كار رفته است، آن گاه براى قرب معنوى استعاره آورده شده است. بر اين اساس، هر گاه اين واژه در امور معنوى به كار مى رود بر نوعى از نسبت قرابت دلالت مى كند و لازمه آن اين است كه ولى نسبت به آنچه بر آن ولایت دارد داراى حقى است كه ديگرى ندارد و مى تواند تصرفاتى را بنمايد كه ديگرى جز به اذن او نمى تواند. مثلاً ولى ميت مى تواند در اموال او تصرف كند. اين ولايت او ناشى از حق وراثت است. كسى كه بر صغير ولايت دارد حق تصرف در امور وى را دارد و كسى كه ولايت نصرت دارد مى تواند در امور منصور (آن كسى كه نصرتش را عهده دار است) تصرف كند. خداوند ولى امر بندگان خويش است يعنى امور دنيوى و اخروى آنها را تدبير مى كند و او ولى مؤمنان است، يعنى بر آنها ولايت خاص دارد.
بنابراين، حاصل معناى ولايت در همه موارد استعمال آن، گونه اى از قرابت است كه منشأ تصرف و مالك بودن تدبير است.(4) به عبارت ديگر: ولايت، نوعى اقتراب و نزديكى به چيزى است، به گونه اى كه موانع و حجاب ها از ميان برداشته مى شود.(5)
حال اگر كسى با رياضت هاى نفسانى و قابليت هايى كه براى خود ايجاد كرده و از طرفى ديگر مورد عنايات و الطاف الهى قرار گرفته و به مقام قرب تام الهى نايل شود، اين چنين شخصى از جانب خداوند بر مردم ولايت دارد، ولايتى كه لازمه آن اين است كه ولى نسبت به آنچه بر آن ولایت دارد داراى حقى است كه ديگرى ندارد و او مى تواند تصرفاتى بنمايد كه ديگرى جز به اذن او نمى تواند و همه اينها به اذن و اراده و مشيت خداوند است.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.