پاسخ اجمالی:
برخى از مستشرقين و روشنفكران غربزده اسلامى معتقدند كه اعتقاد به «مهدويت» در نتيجه فشارهاى سياسى دولت هاي اموي و عباسي بر مستضعفين جامعه اسلامى مخصوصا شیعیان بوجود آمده است؛ درحالیکه موضوع مهدويت به مقتضاى خواست فطرى بشر بوده و عقل، قرآن و روايات نيز به طور صريح آن را بیان كرده اند و اجماع مسلمين نيز بر اعتقاد به مهدويت شكل گرفته است.
پاسخ تفصیلی:
برخى از مستشرقين و به تبع آنها برخى از روشنفكران غربزده اسلامى معتقدند كه اعتقاد به مهدويت در نتيجه فشارهاى سياسى بوده كه بر مستضعفين جامعه اسلامى وارد شده است. «فان فلوتن» مى گويد: «جور و ستم دولت عباسيان از هنگام به حكومت رسيدن، كمتر از دولت امويان نبوده است. اين جور و ستم ها به حدى بود كه مستضعفين و مظلومين را بر آن وا داشت كه خود را اميدوار كنند لذا چاره اى جز اين نديدند كه به عقيده به مهدى و انتظار ظهورش دل ببندند، تا بتوانند از شدت تألمات روحى خود بكاهند ... ».(1) «دونالد سن» مى گويد: «احتمال جدى است كه اختناق و فشارهاى سياسى كه در مملكت اسلامى از طرف حاكمان بنى اميه پديد آمده از اسباب ظهور نظريه مهدويت در آخرالزمان بوده است».(2)
احمد امين مصرى مى گويد: «عامل اساسى در پيدايش عقيده مهدويت نزد شيعه و اصرار بر آن، فشارهاى سياسى و مصائبى بود كه بعد از شهادت امام على(عليه السلام) و به حكومت رسيدن معاويه با آن روبه رو شدند. اين مصائب با بيعت با حسن بن على(عليهما السلام) و پس از آن شهادت حسين بن على(عليهما السلام) و از هم پاشيدن حركت هاى ضد اموى و قوت گرفتن حكومت امويان شدت گرفت. لذا درصدد برآمدند تا تاكتيك خود را تغيير داده از دعوت آشكار صرف نظر كرده به دعوت سرّى براى ريشه كن كردن ظلم روى آوردند ... ).(3)
«محمد عبدالكريم عتوم» مى گويد: «واقع آن است كه عقيده به مهدى قبل از وقوع غيبتِ امام پديد آمده و پرورش پيدا كرد و اين به صورت دقيق بعد از واقعه كربلا و بعد از تفرق شيعه توسط دولت اموى بوده است. اين وضعيت نابهنجار براى شيعه، زمينه را براى پذيرش عقيده مهدويت فراهم ساخت تا آنان را از وضعيت موجود نجات دهد. در نتيجه مهدويت آرزويى شيعى بود كه اثرى منفى در زندگى شيعيان داشت اگر چه آنان را از وضعيت موجود نجات داد».(4)
در پاسخ چند نكته را يادآوري مي كنيم:
1. اگر چه در طول تاريخ، مستضعفين و مظلومان اعم از مسلمان و غير مسلمان، شيعه و غير شيعه تحت فشارهاى سياسى بوده اند، ولى اين به آن معنا نيست كه اين فشارها باعث شد تا مستضعفان اعتقاد به منجى و مهدى را از خود جعل كنند؛ بلكه خداوند متعال مطابق مصلحت و حكمتى كه ملاحظه كرده موضوع منجى و ظهور حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشريف) را به جهت اقامه عدل و عدالت در سطح گسترده مطرح كرده است.
2. همان گونه كه در جاى خود بحث شده است موضوع مهدويت مقتضاى خواست فطرى بشر بوده و عقل، قرآن و روايات نيز به طور صريح بر آن اتفاق كرده اند و نيز اجماع مسلمين به جز برخى اندك از روشنفكران غربزده معتقد به مهدويت شده اند.
3. مهدويت و انتظار ظهور مهدى موعود(عجل الله تعالی فرجه الشريف) در صورتى كه معنا و مفهوم صحيح آن در نظر گرفته شود نه تنها آثار منفى به بار نخواهد آورد؛ بلكه آثار مثبتى داشته، در ايجاد روحيه اميد در جامعه و فراهم كردن زمينه مناسب براى ظهور حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشريف) تأثير بسزايى داشته و دارد.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.