پاسخ اجمالی:
از روایات استفاده می شود که «قناعت» در مقابل «حرص» است و به معنی اقناع شدن روح و جسم انسان است. در روايت آمده كه: «قناعت سرمايه اى فناناپذير است» و «هيچ گنجى پرمايه تر از قناعت نيست». در مقابل، حرص صفت کسی است که جسم او از نظر امور مادی اشباع شده؛ ولی روح او هنوز اشباع نشده است؛ بنابراین چنين شخص حريصي بدنبال ثروت اندوزی و غصب حقوق دیگران است.
پاسخ تفصیلی:
سخنانى كه از پيشوايان دينى وارد شده است براى تفسير مفهوم «قناعت» و پى بردن به معناى واقعى آن كافى است. در حديثى از امير المؤمنين علي(عليه السلام) مي خوانيم: «اَلقَنَاعَةُ مَالٌ لَايَنْفَدُ»(1)؛ (قناعت سرمايه اى فناناپذير است) و در كلمات قصار «نهج البلاغه» مي خوانيم: «لَا كَنْزَ أغْنَى مِنَ القَنَاعَةِ»(2)؛ (هيچ گنجى پرمايه تر از قناعت نيست) و «كَفَا بِالقَنَاعَةِ مِلْكاً»(3)؛ (قناعت ملك مهّمى است).
«قناعت» نقطه مقابل «حرص و ولع» است كه مفهوم آن را به قرينه مقابلش مي توان شناخت. «حرص» يك نوع تضادّ ميان روح و جسم از نظر اشباع نيازهاى مادّى است و «حريص» به كسى مي گويند كه به قدر كافى جسم او در برابر نيازهاى مادّى اشباع شده؛ ولى روح او همچنان فقير و گرسنه است. بنابراين بدون دليل در پى ثروت اندوزى بيشتر، در پى انحصارطلبى احمقانه تر و حتّى در پى غصب سهم و حقّ ديگران است. حريص گاهى چنان به مراحل بحرانى حرص مي رسد كه در اين راه، تمام خواب و استراحت و حتّى اخلاق و ايمان خود را از دست مي دهد تا درآمد مادّى بيشترى از هر طريق كه ميسّر شود، فراهم سازد و سرانجام به موجودى ناتوان و بي اراده - كه همه چيز خود را از دست داده - تبديل مي گردد؛ در حالى كه هنوز از نظر روحى اشباع نشده؛ زيرا آنچه را يافته است از نظر اشباع روحى، سرابى بيش نبوده است؛ ولى «قانع» كسى است كه در ميان جسم و روح او هماهنگى برقرار شده و هنگامى كه به مقدار كفايت و نياز بيابد، روح و جسم او اشباع مي گردد و بي جهت حرص نمي زند و به حقوق كسى حمله نمي كند. در حقيقت «قناعت» يك نوع بي نيازى روحى و برخوردارى از سرمايه اعتماد به نفس و قدرت هاى اخلاقى است.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.