پاسخ اجمالی:
در آیات فراوانی از قرآن مجید، تعبیرات مثبتی درباره «مواهب دنیا» دیده می شود؛ مانند عبارات «خیر مطلق»، «برکات آسمان و زمین»، «طیبات» و ... از مجموع اين عناوین استفاده مي شود که نعمت های مادیِ دنیا ذاتاً مذموم و پلید نیستند؛ بلکه ماهیت آنها تابع چگونگی بهره گیری از آنهاست؛ بدیهی است هرگاه در طریق وصول به آخرت و اعمال صالح باشد پسندیده و محبوب و اگر در مسیر گناه و اعمال ناشایست استفاده گردد زشت و ناپسند است.
پاسخ تفصیلی:
بهره گيرى معقول از مواهب مادّى در طريق وصول به معنويّت، حُبّ دنيا نيست؛ بلكه حُبّ آخرت است و به تعبير ديگر بسيارى از برنامه هاى معنوى بدون امكانات مادّى ميسّر نيست و در واقع امكانات مادّى از قبيل مقدّمه واجب است كه انسان اگر آن را به نيّت مقدّمه واجب بجا آورد نه تنها عيبى ندارد؛ بلكه مشمول ثواب الهى نيز مى شود.
به همين دليل در آيات فراوانى از قرآن مجيد تعبيرات مثبتى درباره مواهب دنيا ديده مى شود از جمله:
1. در آيه وصيّت، از مال دنيا تعبير به «خير» (خير مطلق) شده است، مى فرمايد: «كُتِبَ عَلَيْكُمْ اِذَا حَضَرَ اَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَ الْاَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ»(1)؛ (بر شما نوشته شده: هنگامى كه يكى از شما مرگش فرا رسد، اگر خيرى [مالى و ثروتى] از خود به جاى گذارده براى پدر و مادر و نزديكانش به طور شايسته وصيّت كند!).
2. در جاى ديگر از آن تعبير به بركات آسمان و زمين نموده كه درهاى آن به روى پرهيزكاران گشوده مى شود: «وَ لَوْ اَنَّ اَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَ اتَّقَوا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَ الْاَرْضِ»(2)؛ (اگر اهل شهر و آباديها ايمان مى آوردند و تقوا پيشه مى كردند بركات آسمان و زمين را بر آنها مى گشوديم).
3. در جاى ديگر از مال و ثروت تعبير به «فضل الله» شده است، در سوره «جمعه» مى خوانيم: «فَاِذَا قُضِيَتِ الصَّلَوةُ فَانْتَشِرُوا فِى الْاَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ»(3)؛ (هنگامى كه نماز [جمعه] پايان گرفت [ممنوع بودن معامله پايان مى يابد و شما آزاديد] در زمين پراكنده شويد و از فضل الهى بهره بگيريد).
4. در جاى ديگر افزايش منابع مالى را به عنوان پاداشى در برابر توبه از گناه و روى آوردن به سوى خدا مى شمرد، چنانكه در داستان نوح(عليه السلام) مى خوانيم: «يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَاراً * وَ يُمْدِدْكُمْ بِاَمْوَالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ اَنْهَاراً»(4)؛ ([من به مشركان گفتم از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد كه او بسيار آمرزنده است] تا بارانهاى پر بركت آسمان را پى در پى بر شما فرستد * و شما را با اموال و فرزندان فراوان [نيروى مالى و انسانى] امداد و يارى كند و باغهاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختيار شما قرار دهد).
در جاى ديگر منابع مالى را وسيله قوام زندگى شمرده و تأكيد مى كند آن را به دست افراد بى كفايت و نادان قرار ندهيد و از آن به خوبى نگهدارى كنيد: «وَ لَاتُؤْتُوا السُّفَهَاءَ اَمْوَالَكُمُ الَّتِى جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَاماً»(5)؛ (اموال خود را كه خداوند آن را وسيله قوام زندگى شما قرار داده به دست سفيهان نسپاريد!).
5. در جاى ديگر به مجاهدان راه خدا وعده غنايم جنگى مى دهد و آن را پاداش الهى مى شمرد، مى فرمايد: «وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغَانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَكُمْ هَذِهِ»(6)؛ (خداوند به شما غنايم فراوانى وعده داده بود كه آنها را به دست مى آوريد، اين [موهبت] را در اختيار شما قرار داد).
6. در بخش ديگر از آيات از نعمتهاى مادّىِ دنيا تعبير به «طيّبات» شده است، در سوره «اعراف» آيه 32 مى خوانيم: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِى اَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَ الطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ»؛ (بگو چه كسى زينتهاى الهى را كه براى بندگان خود آفريده و روزى هاى پاكيزه را حرام كرده است؟!).
در جاى ديگر مى فرمايد: «وَ اُذْكُرُوا اِذْ اَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِى الْاَرْضِ تَخَافُونَ اَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآوَاكُمْ وَ اَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»(7)؛ (به خاطر بياوريد هنگامى را كه شما گروهى اندك و ضعيف در روى زمين بوديد، آنچنان كه مى ترسيديد مردم شما را بربايند! ولى او شما را پناه داد و با يارى خود تقويت كرد و از روزي هاى پاكيزه [طيّبات] بهره مند ساخت شايد شكر نعمتش را بجا آوريد).
از اين تعبيرات پرمعنى و مانند آن كه در قرآن وارد شده به خوبى استفاده مي شود كه مواهب مادّى دنيا در شرايط معقول، نه تنها نامطلوب و آلوده نيست بلكه پاك و پاكيزه و مايه پاكى و پاكيزگى انسانهاست!
7. در بعضى ديگر از آيات، تعبيراتى ديده مى شود كه نشان مى دهد امكانات مادّى علاوه بر اينكه فضل الهى است مى تواند سبب قرار گرفتن انسان در زمره صالحان شود، همان گونه كه در آيه 75 سوره «توبه» مى خوانيم: «وَ مِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَ لَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ»؛ (گروهى از آنها كسانى هستند كه با خدا پيمان بسته اند كه اگر خداوند ما را از فضل خود روزى دهد قطعاً صدقه خواهيم داد و از صالحان خواهيم بود!).
اين آيه مخصوصاً با توجّه به شأن نزولش كه درباره يكى از انصار به نام «ثعلبة بن حاطب» نازل شد كه از پيامبر(صلى الله عليه و آله) درخواست كرد دعا كند خدا مال فراوانى به او دهد تا از آن در راه كمك به نيازمندان و رسيدن به مقام صالحان و شاكران بهره گيرد و پيامبر(صلى الله عليه و آله) با روحيّه اى كه در او سراغ داشت براى او دعا نكرد و پس از اصرار فراوان دعا فرمود، به خوبى نشان مى دهد كه امكانات مادّى مى تواند وسيله اى براى سعادت و خوشبختى انسانها و وصول آنان به درجه صالحان و مقرّبان گردد.
از مجموع عناوين هفتگانه اى كه در آيات بالا آمد به خوبى مى توان نتيجه گرفت كه نعمتهاى مادّى دنيا ذاتاً مذموم و منفور و زشت و پليد نيستند؛ بلكه تابع چگونگى بهره گيرى از آنهاست كه به آنها اين شكل را مى دهد، اگر از آنها به طور صحيح بهره گيرى شود، چهره اى محبوب و مطلوب و زيبا و جالب و پاك و پاكيزه دارد، در غير اين صورت منفورند.
شاهد اين سخن روايات متعدّدى است كه در كتاب «وسائل الشيعة» در باب «اِسْتِحْبَابُ الْاِستِعَانَةِ بِالدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ»(8) آمده است.
مرحوم شيخ حرّ عاملى در اين باب يازده روايت نقل مى كند كه همه آنها شاهد بر اين است كه مى توان از مواهب مادّى براى سعادت جاويدان بهره گرفت، از جمله در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه و آله) نقل شده كه فرمود: «نِعْمَ الْعَوْنُ عَلَى تَقْوَى اللَّهِ الْغِنَى»(9)؛ (بهترين كمك براى به دست آوردن تقواى الهى، غنا و بى نيازى است).
در حديث ديگرى در همان باب از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود: «غِناً يَحْجُزُكَ عَنِ الظُّلْمِ خَيْرٌ مِنْ فَقْرٍ يَحْمِلُكَ عَلَى الْاِثْمِ»؛ (آن غنا و بى نيازى كه تو را از ستم درباره ديگران بازدارد، بهتر از فقرى است كه تو را وادار به گناه كند!).
و در حديث ديگرى آمده است كه: «يكى از ياران معروف امام صادق(عليه السلام) نقل مى كند كه در حضور آن حضرت بودم كه مردى [از روى تأسّف و تأثّر] عرض كرد: به خدا سوگند ما طالب دنيا هستيم و دوست داريم دنيا عايد ما شود! امام(علیه السلام) فرمود: «تُحِبُّ اَنْ تَصْنَعَ بِهَا مَاذَا؟!»؛ (تو اين دنيا را براى چه مى خواهى؟) عرض كرد: «اَعُودُ بِهَا عَلَى نَفْسِى وَ عِيَالِى، وَ اَصِلُ بِهَا، وَ اَتَصَدَّقُ بِهَا، وَ اَحُجُّ و اَعْتَمِرُ»؛ (مى خواهم به وسيله آن، زندگى خود و خانواده ام [آبرومندانه] تأمين كنم و با آن صله رحم بجا آورم و براى خدا صدقه بدهم و حج و عمره بجا آورم). امام(علیه السلام) فرمود: «لَيْسَ هَذَا طَلَبَ الدُّنْيَا هَذَا طَلَبُ الْآخِرَةِ»؛ (اين طلب دنيا نيست، اين طلب آخرت است!)».(10)
اين سخن را با كلام اميرمؤمنان علي(عليه السلام) در خطبه 209 «نهج البلاغه» پايان مى بريم: «هنگامى كه امام(علیه السلام) با جمعى از يارانش براى عيادت «علاء بن زياد حارثى» - كه از شخصيّتهاى معروف بصره و از ياران امام علي(عليه السلام) بود - وارد خانه او شد و خانه وسيع و گسترده او را ديد، به او فرمود: «مَا كُنْتَ تَصْنَعُ بِسِعَةِ هَذِهِ الدَّارِ فِى الدُّنْيَا وَ اَنْتَ اِلَيْهَا فِى الْآخِرَةِ كُنْتَ اَحْوَجُ»؛ (با اين خانه چنين وسيعى در دنيا چه مى كنى؟ [و براى چه مى خواهى؟] در حالى كه در آخرت به آن نيازمندترى!). سپس امام(عليه السلام) سخن انتقاد آميزش را با اين جمله تكميل فرمود: «وَ بَلَى اِنْ شِئْتَ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَةَ تُقْرِىَ فِيهَا الضَّيْفَ، وَ تَصِلُ فِيهَا الرَّحِمَ، وَ تُطْلِعُ مِنْهَا الْحُقُوقَ مَطَالِعَهَا، فَاِذَا اَنْتَ قَدْ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَةَ»؛ (آرى اگر بخواهى با همين خانه وسيع مى توانى به آخرت برسى [و سراى ديگرت را آباد كنى] از ميهمانان در آن پذيرايى كنى و در آن صله رحم بجاى آورى و حقوق واجب آن را ادا كنى، با اين حال به وسيله اين خانه به آخرت رسيده اى!)».(11)
نتيجه اينكه: هرگاه مواهب مادّى دنيا ابزارى براى وصول به آخرت و كمك به نيازمندان و حمايت از ضعفا و ترويج و تحكيم پايه هاى حق و عدالت باشد، چيزى بهتر از آن نيست و اگر در مسير گناه و حرص و جمع مال بدون ملاحظه حلال و حرام مصرف گردد چيزى بدتر از آن نيست، آرى اين گونه دنياپرستان مجموعه اى از صفات زشت و رذيله را در درون خود گردآورى مى كنند.
يكى از ياران معروف امام علىّ بن موسى الرضا(عليه السلام) به نام محمّد بن اسماعيل بن بزيع مى گويد: از آن حضرت شنيدم مى فرمود: «لَا يَجْتَمِعُ الْمَالُ اِلَّا بِخِصَالٍ خَمْسٍ بِبُخْلٍ شَدِيدٍ وَ اَمَلٍ طَوِيلٍ وَ حِرْصٍ غَالِبٍ وَ قَطِيعَةِ الرَّحِمِ وَ اِيثَارِ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ»(12)؛ (اموال دنيا در يك جا جمع نمى شود، مگر [به كمك] پنج چيز: بخل شديد، آرزوهاى دور و دراز، حرص غالب، قطع رحم و مقدّم داشتن دنيا بر آخرت!).(13)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.