پاسخ اجمالی:
در روايات متعدّد، علل مختلفى براى تحريم ربا ذكر شده است؛ مانند: «تعطيل شدن تجارت حلال» و «فساد اموال» و «عمل سفيهانه» و «نابودى عواطف و احساسات انسانى» و ... كه اين علّت ها بدون كم و زياد، در مواردى كه حيله اعمال مى شود وجود دارد.
پاسخ تفصیلی:
در روايات متعدّد، علل مختلفى براى تحريم ربا ذكر شده است كه اين علّت ها، با حيله هاى فرار از ربا سازگار نيست؛ بلكه بدون كم و زياد، در مواردى كه حيله اعمال مى شود وجود دارد.
به چند نمونه آن توجّه كنيد:
1. طبق روايات متعدّد يكى از فلسفه هاى ممنوع بودن رباخوارى، تعطيل شدن تجارت حلال مى باشد. در روايتى آمده است كه هشام بن حكم ـ كه فلسفه بسيارى از احكام را نقل نموده ـ از امام صادق(عليه السلام) در مورد فلسفه تحريم ربا سؤال كرد، حضرت فرمودند: «اَنَّهُ لَوْ كانَ الرّبا حَلالا، لَتَرَكَ النّاسُ التِّجاراتِ»(1)؛ (اگر ربا حلال بود، مردم تجارت و كار و كسب را رها مى كردند).
طبق اين روايت، يكى از فلسفه هاى تحريم ربا، جلوگيرى از مفت خوارى و رواج تجارت و كار و كسب است، و روشن است كه با بكار بردن حيله هاى شرعى فرار از ربا، نه تنها تجارت رواج پيدا نمى كند، بلكه تعطيل خواهد شد، و مفت خوارى و رباخوارى همه جا رواج مى يابد، بنابراين راههاى فرار از ربا مشروع نيست.
خلاصه اين كه، مشكلى كه امام صادق(عليه السلام) در اين روايت براى رباخوارى مطرح فرموده است، با حيله هاى مذكور برطرف نمى شود.
2. در روايت ديگرى كه محمّد بن سنان نقل مى كند، فلسفه ممنوعيّت رباخوارى، «فساد اموال» و «عمل سفيهانه» بيان شده است، آيا با يك حيله شرعى و قرار دادن يك قوطى كبريت، در مقابل يك صد هزار تومان، مشكل مزبور حل مى شود؟ و كار سفيهانه از ميان مى رود؟ به اين روايت توجّه كنيد: «وَ عِلَّةُ تَحْريمِ الرّبا لِما نَهَى اللّهُ عَزَّوَجَلَّ عَنْهُ، وَ لِما فيهِ مِنْ فَسادِ الْاَمْوالِ .... فَحَرَّمَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَى الْعِبادِ الرّبا، لِعِلَّةِ فَسادِ الْاَمْوالِ، كَما حَظَرَ عَلَى السَّفيهِ اَنْ يُدْفَعَ اِلَيْهِ مالُهُ، لِما يُتَخَوَّفُ عَلَيْهِ مِنْ فَسادِه...»؛ (امام هشتم(عليه السلام) در جواب يكى از سؤالات كتبى محمّد بن سنان نوشت: علّت تحريم ربا، فرمان خداوند بر تحريم آن و همچنين مفاسدى كه بر اثر آن در اموال پيش مى آيد، مى باشد .... بنابراين خدا ربا را حرام كرد به خاطر اين كه موجب فساد اموال مى شود، همان طور كه ممنوع كرد كه اموالِ انسانِ سفيه به او سپرده شود؛ چون سفيه، اموال خود را ضايع و فاسد مى كند).(2)
پس يكى ديگر از علّتهاى ممنوعيّت ربا، اين است كه باعث فساد اموال بوده، و كارى سفيهانه مى باشد و اين فلسفه، با حيله هاى ربا، مثل ضميمه كردن يك سير نبات و فروختن آن به چند صد برابر قيمت واقعى، نه تنها از بين نمى رود، بلكه معامله را سفيهانه تر نيز مى كند!!
3. هشام بن سالم سومين فلسفه تحريم ربا را از حضرت امام صادق(عليه السلام) چنين نقل مى كند: «اِنَّما حَرَّمَ اللّهُ الرِّبا كَيْلا يَمْتَنِعُوا مِنْ صَنايِعِ الْمَعْروُفِ»(3)؛ (خداوند ربا را حرام كرد تا مردم از قرض الحسنه امتناع و خوددارى نورزند). منظور از «صنايع معروف»، همان گونه كه از بعضى روايات استفاده مى شود، «قرض الحسنه» است.(4)
رباخوارى باعث نابودى عواطف و احساسات انسانى مى شود و اين، سبب مى شود كه مردم به همديگر قرض الحسنه ندهند، شارع مقدّس براى جلوگيرى از اين مطلب، رباخوارى را تحريم نموده است، و روشن است كه با به كار بردن حيله هاى شرعى ربا، نه تنها قرض الحسنه گسترش نمى يابد، بلكه كمتر كسى حاضر به پرداخت آن به نيازمندان مى شود!
نتيجه اين كه از آيات قرآن و روايات معصومان(عليهم السلام) و دليل عقل، استفاده شد كه روايات جواز حيله ها با فلسفه حرمت ربا سازگارى ندارد و از نظر مبانى اصول فقه قابل قبول نيست.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.