پاسخ اجمالی:
به اعتقاد برخى از محقّقان و انديشمندان همه جنگهاى زمان پيامبر(ص) دفاعى بوده نه ابتدائي. مثلاً در جنگ خيبر پيامبر(ص) قصد داشت پاسخ دندانشكنى به توطئههاى يهوديان بدهد؛ چراكه آنجا كانون فساد و فتنه شده بود. فتح مكّه نيز براى متلاشى كردن كانون دشمنان اسلام و مشركان صورت گرفت و تازه براي تصرف مكّه جنگى رخ نداد و مشركان بدون درگيرى تسليم شدند. پس در صدر اسلام همه جنگها دفاعى بوده نه جهاد ابتدايى و آياتى از قرآن مؤيد اين مطلب است.
پاسخ تفصیلی:
درباره اين كه آيا در اسلام جهاد ابتدايى وجود دارد يا نه؟ بايد گفت: برخى از محقّقان و انديشمندان و مورّخان اسلامى معتقدند كه در اسلام جهاد ابتدايى نداريم و تمام جنگهاى زمان پيامبر اكرم(صلی الله عليه و آله) در صدر اسلام جنبه دفاعى داشته است؛ يعنى حمله از سوى دشمنان بوده و پيامبر(صلی الله عليه و آله) و مسلمانان به دفاع از خويش بر مىخاستند.
مثلاً در «جنگ احزاب» كه يكى از گستردهترين نبردهاى دشمنان اسلام عليه پيامبر(صلی الله عليه و آله) و مسلمانان بود و كار بر خداپرستان سخت شد، آغازگر جنگ، مشركان بودند. آنها از نقاط مختلف سرزمين حجاز، به فرماندهى مشركان مكّه به سمت مدينه حركت كرده و آن شهر را محاصره نمودند. مسلمانان ناچار بودند از جان و مال و ناموس و عقايد خويش دفاع كنند. آيا هيچ عاقلى به خود اجازه مىدهد كه در مقابل دشمنان تا دندان مسلّح كه قصد داشتند پيامبر اسلام(صلی الله عليه و آله) و مسلمانان را به قتل برسانند و زنان و بچّههاى آنان را اسير كنند و مدينه را ويران نمايند، ساكت بنشينند؟ آيا مقابله با آنها خشونت محسوب مىشود؟
در «جنگ حُنين» به پيامبر اسلام(صلی الله عليه و آله) خبر دادند كه «قبيله هوازن» و برخى ديگر از مشركان، قصد حمله به مدينه، پايگاه اصلى مسلمانان را دارند. پيامبر(صلی الله عليه و آله) مسلمانان را براى دفاع از خود و آئينشان آماده كرد و جنگ حنين بدين شكل رخ داد.
در ميان جنگهاى صدر اسلام، شايد تصوّر شود «جنگ خيبر» جهاد ابتدايى بوده است؛ ولى مطالعه تاريخ، نتيجه ديگرى در اختيار ما مىنهد و روشن مىكند كه آن هم دفاعى بوده است؛ زيرا پيامبر(صلی الله عليه و آله) قصد داشت با اين جهاد پاسخ دندانشكنى به كارشكنيها و توطئهها و شيطنتهاى آنها - كه در بيشتر حوادث بطور مستقيم يا غير مستقيم دخالت داشتند - بدهد؛ علاوه بر اين كه خيبر كانون فساد و فتنه محسوب مىشد و مسلمانان با حمله به آنجا قصد از بين بردن مركز فتنه و فساد را داشتند. بنابراين، جنگ خيبر هم جهاد ابتدايى نبوده است. همانگونه كه جنگ بدر نيز چنين بود. در سال دوم هجرت، دو حادثه به نام جنگ بدر رخ داد كه يكى به «بدر صغرى» و ديگرى به «بدر كبرى» معروف شد و آغاز آن توسّط دشمنان اسلام بود. به پيامبر اسلام(صلی الله عليه و آله) خبر رسيد كه عدّهاى از سران مشركان مكّه به اطراف مدينه آمده و شتران و گوسفندان و ساير اموال مسلمانان را به تاراج برده، در حال فرار به سوى مكّه هستند. پيامبر خدا(صلی الله عليه و آله) سربازان اسلام را به تعقيب آنها فرستاد. سربازان، دشمن را تا سرزمين بدر تعقيب كردند، ولى از دست يافتن به دشمن نااميد شدند. اين حادثه بدون درگيرى پايان يافت و به «بدر صغرى» مشهور شد. جنگ «بدر كبرى» كه پس از چندى در همان سال رخ داد، در حقيقت پاسخى به همان تجاوز آشكار سران مكّه بود و جهاد دفاعى محسوب مىشد.
«فتح مكّه» يكى از لشكركشىهاى مهمّ پيامبر اسلام(صلی الله عليه و آله) بود؛ امّا اوّلاً، اين لشكركشى براى متلاشى كردن كانون دشمنان اسلام و مشركان بود، كه تمام مشكلات و ناملايمات و جنگهاى مسلمانان را از آنجا هدايت مىكردند و ثانياً در فتح مكّه جنگى رخ نداد و هنگامى كه مشركان سپاه عظيم و لشكر بزرگ مسلمانان را مشاهده كرده و خود را در محاصره مسلمانان ديدند، بدون جنگ و درگيرى تسليم شدند.
خلاصه اينكه، طبق عقيده اين گروه از محقّقان و انديشمندان و مورّخان اسلامى، تمام جنگهاى صدر اسلام جهاد دفاعى بوده و هيچ كدام جنبه جهاد ابتدايى نداشته است. آياتى از قرآن مجيد نيز اشاره بلكه دلالت بر مطلب فوق دارد؛ از جمله در آيه سيزدهم سوره «توبه» مىخوانيم: «اَلا تُقاتِلُونَ قَوْمَاً نَكَثُوا اَيْمانَهُمْ وَ هَمُّوا بِاِخْراجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَءُوكُمْ اَوَّلَ مَرَّةٍ»؛ (آيا شما با جمعيّتى كه به عهد و پيمان خويش وفا نمىكنند و عهدشكنى مىنمايند و تمام سعى و تلاش خويش را براى نابودى پيامبر اكرم(صلی الله عليه و آله) و تبعيد او به كار مىگيرند و آغازگر جنگ عليه شما هستند، پيكار نمىكنيد!؟) جمله «هُمْ بَدَءُوكُمْ اَوَّلَ مَرَّةٍ» شاهد خوبى است بر اين كه جنگهاى صدر اسلام جنبه دفاعى داشته و جهاد ابتدايى نبوده است.
آيه چهارم سوره توبه از ديگر آياتى است كه مطلب فوق را تأييد مىكند؛ خداوند متعال پس از برائت و بيزارى از مشركان و اعلان جنگ با آنها، گروهى را استثناء كرده و مىفرمايد: «اِلاَّ الَّذينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئاً وَ لَمْ يُظاهِروُا عَلَيْكُمْ اَحَداً فَاَتِمُّوا اِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ اِلى مُدَّتِهِمْ اِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقينَ»؛ (مگر كسانى از مشركان كه با آنها عهد بستيد و چيزى از آن را در حقّ شما فروگذار نكردند و احدى را بر ضدّ شما تقويت ننمودند؛ پيمان آنها را تا پايان مدّتشان محترم بشماريد؛ زيرا خداوند پرهيزكاران را دوست دارد).
تعبيراتى كه در اين آيه شريفه به كار رفته نشان مىدهد كه تا دشمنان اسلام پيمان شكنى نكنند و با كسانى كه با مسلمين مستقيماً در جنگ هستند همكارى نداشته باشند و خلاصه احساس خطرى از ناحيه آنها نشود، مسلمانان با آنها وارد جنگ نمىشوند و در يك جمله، مسلمانان شروع كننده و آغازگر جنگ نخواهند بود.
علاوه بر دو آيه فوق، آيه 61 سوره «انفال» نيز مؤيّد همين مطلب است. آيه مذكور به مسلمانان سفارش مىكند دستى را كه براى صلح به سوى آنان دراز مىشود به گرمى بفشارند. مفهوم اين آيه آن است كه اسلام به اقوام و ملل و كشورهايى كه تمايل به جنگ ندارند حمله نمىكند و آنها را مورد هجوم قرار نمىدهد.
خلاصه اينكه: طبق نظر برخى از محقّقان و انديشمندان و مورّخان اسلامى، جنگهاى پيامبر اسلام(صلی الله عليه و آله) در صدر اسلام همگى جهاد دفاعى بوده و هيچ كدام جهاد ابتدايى به شمار نمىآيد و آياتى از قرآن مجيد نيز اين مطلب را تأييد مىكند.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.