پاسخ اجمالی:
خداپرستان انسان را تركيبي از دو حقیقت جسم و روح دانسته كه پس از مرگ، روح از جسم جدا شده، و زنده مى ماند و در قيامت به جسم باز گشته و معاد جسمانى و روحانى تحقّق مى يابد. خداوند جسم انسان را از خاک بدبو آفریده اما روح را به سبب شرافت و عظمت، روح خود خوانده است. اما مادى ها منكر اين تفكر شده و معتقدند: انسان به جز جسم چيز ديگرى ندارد، و فكر، تدبير و هوش را از خواص شيميايى و فيزيكى ماده مغزى دانسته، و می گویند: مانعى ندارد اسم آن را روح بگذاريد، لكن روح با مرگ انسان از بين رفته و دوباره زنده نمى شود.
پاسخ تفصیلی:
در مورد روح انسانى خطّ فاصلى ميان خداپرستان و مادّى ها وجود دارد. خداپرستان معتقدند كه انسان تركيب دوگانه اى دارد (جسم و روح) و پس از مرگ روح از جسم جدا شده، و زنده مى ماند و در قيامت به جسم باز مى گردد و روح به آن پيوند مى خورد و معاد جسمانى و روحانى تحقّق مى يابد.
امّا مادّى ها، منكر اين تفكّر شده، معتقدند: انسان داراى تركيب دوگانه نيست، و به جز جسم چيز ديگرى ندارد، و فكر و انديشه و تدبير و هوش و ذكاوت و مانند آن، از خواصّ شيميايى و فيزيكى مادّه مغزى اوست، كه مانعى ندارد اسم آن را روح بگذاريد، ولى با مرگ انسان اين روح هم از بين مى رود و دوباره زنده نمى شود.
آنها مغز انسان و تراوشات و خواصّ آن را به چشمه هاى بزاقى موجود در دهان تشبيه مى كنند كه هم خاصيّت شيميايى دارد و هم فيزيكى.
توضيح اين كه: چشمه هاى نامرئى در زير زبان و اطراف دهان وجود دارد كه شبانه روز در حال فعّاليّت است، و دو كار مهم انجام مى دهد:
1. كار فيزيكى؛ بزاقهايى كه از اين چشمه ها تراوش مى كند غذا را در دهان انسان نرم و ملايم و آماده فرو بردن مى كند. اگر اين چشمه ها نبود انسان براى خوردن غذاهاى غير مايع، مانند برنج با مشكل مواجه مى شد، و خوردن غير سوپ و آش و آبگوشت و مانند آن برايش سخت بود.
از عجايب اين بزاقها اين كه هر چه غذا سفت تر و سخت تر باشد آب بيشترى تراوش مى كند. گاه غذاى ترشى مى خوريم كه اسيد آن براى معده ضرر دارد، در اين زمان چشمه ها بزاق بيشترى تراوش مى كنند تا اسيد غذاى ترش را رقيق و ملايم و قابل استفاده كند.
عجيب تر اين كه اگر انسان به فكر ترشى هم بيفتد چشمه به جوشش مى افتد. علاوه بر اين كه زبان را نرم مى كند و به سخن گفتن انسان كمك شايانى مى كند، به گونه اى كه اگر بزاقها نبود انسان پس از مدّت كوتاهى از سخن گفتن عاجز مى شد.
2. خاصيّت شيميايى؛ موادّى در بزاق دهان است كه وقتى روى غذا مى ريزد و با آن مخلوط مى گردد مرحله اوّل هضم غذا انجام مى گيرد. دانشمندان معتقدند كه هضم اوّل غذا در دهان و هضم دوّم در معده است. و شايد به همين جهت يكى از مستحبّات غذا خوردن، طبق آنچه در رساله توضيح المسائل مراجع معظّم تقليد آمده، آن است كه «با عجله غذا نخورد، و غذا خوردن را طول دهد، و آن را خوب بجود». بنابراين، آنها كه با عجله غذا مى خورند هضم اوّل در دهانشان صورت نگرفته، و كار معده سنگين مى شود.
اين چشمه هاى فعّال، كه در تمام عمر انسان مشغول جوششند، نشانه عظمت و بزرگى خداست كه اگر نباشد انسان بدون آنها قادر به ادامه زندگى نخواهد بود. خلاصه اين كه مادّى ها روح را تشبيه به بزاقهاى دهان، و آثار فيزيكى و شيميايى آن كرده، و هر دو را مادّى مى دانند؛ نه چيزى ماوراى عالم حسّ و مادّه.
ديدگاه خداپرستان به بيان روشن تر
انسان تركيبى از دو حقيقت است؛ يكى كم ارزش، و ديگرى بسيار پرارزش. بُعد جسمانى انسان بسيار كم ارزش است. خداوند در مورد اين بُعد مى فرمايد: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الاِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإ مَّسْنُونٍ»(1)؛ (ما انسان را از گل خشكيده اى [همچون سفال] كه از گل بدبوى [تيره رنگى] گرفته شده، آفريديم).
طبق اين آيه شريفه خاكى كه انسان از آن خلق شد يك خاك معمولى نبود، بلكه خاكِ لجنِ بدبويى بود. و اين حدّاكثر قدرت نمايى پروردگار است كه از خاكى بدبو و متعفّن، موجودى شريف، كه اشرف موجودات عالم است را آفريد. ضمناً دانشمندان علوم تجربى معتقدند كه اوّلين آثار حيات از لجن هايى بوده كه از كف درياها برخواسته است.
امّا عنصر دوم انسان، روحى است كه از شدّت شرف و عظمت، خداوند آن را روح خود خوانده، در حالى كه مى دانيم خداوند روح و جسمى ندارد. همان گونه كه كعبه را از شدّت شرافت و عظمت، بيت اللّه ناميد، در حالى كه او جسم نيست تا نيازى به خانه داشته باشد. اين مطلب در مورد شهر الله هم صادق است.
خلاصه اين كه انسان تركيبى است از جسم و روح، و از آن جا كه شيطان شيطنت داشت و آلوده به كبر و حسد و غرور بود، جنبه روحانى انسان را نديد و به جنبه مادّى انسان «مِنْ حَمَاء مَسْنُون» نگاه كرد و گفت: بر موجودى كه از گل بدبوى متعفّنى آفريده شده سجده نمى كنم! آرى، خودخواهى، حسادت، غرور و كبر، مانع ديدن تمام حقيقت مى شود، و صاحبش را به بى راهه برده، و در نهايت بدبخت مى كند.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.