پاسخ اجمالی:
مادى ها «روح» را از خواص فيزيكی و شيميائى سلّولهاى مغزى دانسته كه با نابودی جسم به كلى از ميان مى رود؛ در حالى كه «روح» و فكر آدمى پديده هايى دارد كه با تفسيرهاى مادى هرگز قابل توجيه نيست. مثلا هر كس در خود واقعيّتى به نام «من» مى يابد كه از آغاز تا پايان عمر يك واحد بيشتر نيست؛ اما اجزای مادی بدن وی پیوسته در حال تعویض اند. از سویی ما در ذهن خود حقايقى را تصور مى كنيم كه هزاران مرتبه از مغز ما بزرگ تر است، و محال است در بخش غیر مادى ذهن ما منعکس شود. و... . بر اساس اين دلائل روح ما گوهرى مستقل و مجرّد از ماده است.
پاسخ تفصیلی:
مادّى ها اصرار دارند كه «روح» و فكر را از خواص فيزيكی و شيميائى سلّول هاى مغزى بدانند كه با نابود شدن جسم به كلّى از ميان مى رود؛ در حالى كه روح و فكر آدمى پديده هايى دارد كه با تفسيرهاى مادّى هرگز قابل توجيه نيست.
مثلا هر كس در خود واقعيّتى به نام «من» مى يابد كه از آغاز تا پايان عمر يك واحد بيشتر نيست. من از كودكى تا كنون يك نفر بيشتر نبودم، من همان شخص ام، و تا آخر عمر نيز همان شخص باقى خواهم بود، البته درس خوانده ام، با سواد شده ام، و به همين نسبت تكامل يافته ام، ولى يك آدم ديگر نشده ام بلكه همان شخص سابق هستم. در حالى كه اگر اجزاء مادّى بدن را در نظر بگيريم، مى بينيم كه تمام اين ذرّات در حال دگرگونى و تعويض اند، و تقريبآ در هر هفت سال يكبار تمام سلّول هاى بدن عوض مى شوند. يعنى يك انسان هفتاد ساله ده بار اجزاء مادّى جسم او عوض شده است؛ با اينكه «من» او (شخصيت انسانى او) همچنان ثابت است، و اين نشان مى دهد كه واقعيت «من»، حقيقتى است ماوراى مادّه كه با دگرگونى هاى مادّه عوض نمى شود.
بعلاوه ما در ذهن خود حقايقى را تصوّر مى كنيم كه هزاران هزار مرتبه از مغز و سلّولهاى مغزى ما بزرگ ترند، تصوّر آسمان ها، كهكشان ها، خورشيد و ماه، اين تصويرهاى بزرگ محال است در بخش مادّى وجود ما باشد، و راهى جز آن ندارد كه در بخش غير مادّى يعنى روح منعكس گردد، چرا كه بخش مادّى يعنى مغز، موجود كوچكى بيش نيست.
از اين گذشته پديده هاى مادّى همه قابل تجزيه و تقسيم اند در حالى كه در ميان مفاهيم ذهنى ما مفاهيمى وجود دارد كه هرگز قابل تجزيه نيست. خاصيّت واقع نمائى و آگاهى از جهان بيرون از وجود ما كه در علوم و دانش هاى ما وجود دارد واقعيّتى است كه از طريق خواص فيزيكی و شيميايى مغز قابل توجيه نيست. اين دلائل چهارگانه و دلائل روشن ديگر به خوبى نشان مى دهد كه روح ما گوهرى مستقل و مجرّد از مادّه است.(1)،(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.